کد مطلب: ۹۴۵۵
تاریخ انتشار: یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵

اتریش بهترین کشور اروپایی برای ایران‌شناسی

حمیدرضا محمدی

ایران: سال آینده ۵۰ ساله می‌شود و این نشان می‌دهد که در جهان ایران شناسی جوان است. اما نه اینقدر جوان که نتواند ریاست تنها مرکز علمی مرتبط با ایران شناسی در اتریش را اداره کند. او درست ۲۸ روز پیش هفتمین سال ریاستش هم تمام شد و حالا خود را برای فصل نوینی از          ایران شناسی که در اتریش بر عهده دارد، آماده می‌کند. او  چه آن زمان که در دانشگاه بوخوم درس می‌داد و چه بعد در دانشگاه واشنگتن و چه حالا در دانشگاه وین، جز تاریخ ایران تدریس نکرده و البته فارسی را خیلی خوب صحبت می‌کند و از زمان حضورش در مؤسسه ایران شناسی آکادمی علوم اتریش (Institute for Iranian Studies at the Austrian Academy of Sciences)، جوانان مجربی را به‌عنوان پژوهشگر در کنار خود داشته که آنان نیز دغدغه مطالعات ایرانی دارند. تا جایی که دست کم طرح «نامنامه ایران» تحول یافت و مجلدهای     قابل توجهی از آن در ۶ سال گذشته نشر یافت. جالب آنکه او همسری نیز دارد که با هم در این زمینه هم داستان هستند. آنچه در ادامه می‌خوانید متن کامل گفت‌وگویی است با «فلورین شوارتس» (Florian Schwarz) که مهرماه امسال و طی سفرش به ایران به انجام رسید.

آقای شوارتس! در چه شهر و چه روزی متولد شدید و چقدر فضایی که در آن رشد کردید، در جهت‌گیری آینده شما مؤثر بوده است؟
من در ۲۰ آوریل ۱۹۶۸ در یک شهر بسیار کوچک کوهستانی در غرب اتریش متولد شدم. پدرم معلم بود و در دبیرستان تدریس می‌کرد و مادرم هم روزنامه‌نگار بود.
پس باید فضای دوران کودکی و نوجوانی‌تان، مملو از کتاب بوده باشد؟
بله بسیار زیاد.
نخستین کتاب‌هایی که خواندید را به یاد دارید؟
من از ۵ سالگی کتاب‌های Adventure می‌خواندم که شبیه رمان و به زبان آلمانی و مورد توجه بچه‌ها است. اتفاقاً در همان سن هم بود که نخستین بار با نام ایران آشنا شدم.
پیش‌تر اشاره کردید که نخستین آشنایی‌تان با ایران در ۵ سالگی رخ داد. این آشنایی چگونه بود و به چه ترتیب، عمق بیشتری یافت؟
روایت آن پیچیده است. خانواده من، همه در رشته علوم نظری تحصیل کرده‌اند؛ برادرم استاد فیزیک هست و خواهرم زمین‌شناسی خوانده است و در این میان، تنها من بودم که در موسیقی تحصیل کردم و پیانو می‌زدم و اتفاقاً در کنسرواتوار سالزبورگ که یکی از شهرهای اتریش است، فعالیت می‌کردم. این نکته را هم اشاره کنم که من در آلمان بزرگ شدم ولی هرهفته به این شهر می‌رفتم اما پس از ۶ سال متوجه شدم که با موسیقی به هیچ جایی نمی‌رسم چون افراد بسیار دیگری هستند که خیلی بهتر از من پیانو کار می‌کنند.
در چند سالگی پیانو را یاد گرفتید؟
در ۶ سالگی و تا ۱۸ سالگی در آن فعالیت می‌کردم. به این نتیجه رسیدم که این، راه من نیست. البته پیانو را دوست دارم و هنوز هم ساز می‌زنم اما فهمیدم که این راه زندگی من نیست. به سراغ فیزیک رفتم ولی پیش از آن، تا یک سال در رشته دیگری درس خواندم.
چگونه؟
پس از پایان امتحانات دبیرستان و اخذ دیپلم، تصمیم گرفتم ابتدا، یک سال در رشته دیگری درس بخوانم و بعد به سراغ فیزیک بیایم. پس چون من خیلی به تاریخ علاقه داشتم و می‌خواندم بنابراین این بار نه تاریخ اروپا، که اسلام و ایران را انتخاب کردم. این‌ها روابط سختی با اروپا دارند که در این میان، رابطه تاریخی ایران با آلمان و اروپا برایم جالب بود.
به کدام دانشگاه رفتید؟
در آستانه ۲۰ سالگی به دانشگاه توبینگن (University of Tübingen) که شهر کوچکی در جنوب غرب آلمان است رفتم. توبینگن یک شهر تاریخی ۷۰ هزار نفری خیلی قشنگ است که دپارتمان ایران‌شناسی و اسلام‌شناسی خیلی مهم دارد. آنجا بود که زبان‌های فارسی و عربی خواندم که چهار سال به طول انجامید. اگرچه هنوز هم نمی‌توانم فارسی را صحیح و دقیق صحبت کنم! فارسی کلاسیکی که خواندم هنوز برایم محل استفاده است. جز این کمی هم با تُرکی آشنا شدم.
مهم‌ترین استادان شما چه کسانی بودند؟
پروفسور هانس گابه (Hans Gaube)؛ رئیس انستیتو شرق‌شناسی، پروفسور مونیکا گرونکه (Monika Gronke) و ژوزف فان اس (Josef van Ess). سپس به دانشگاه کلن (University of Cologne) رفتم و یک سال و نیم هم در آنجا به تحصیل پرداختم که این دانشگاه هم دپارتمان ایران‌شناسی مهمی دارد.
پس شما در دانشگاه توبینگن لیسانس خود را گرفتید؟
هم لیسانس و هم دکترا.
موضوع پایان‌نامه دکترای شما چه بود؟
ابتدا پایان‌نامه فوق‌لیسانس را بگویم که موضوع آن، تاریخ خوارزمشاهیان در خوارزم و خراسان و آسیای میانه کنونی بود. پایان‌نامه دکترا هم ریشه‌شناسی پادشاهان ماوراءالنهر (شیبانیان) در دوره صفویان بود که از آن با راهنمایی هانس گابه و مونیکا گرونکه، در سال ۱۹۹۹ دفاع کردم.
علاقه دارم در مورد موضوع پایان‌نامه فوق‌لیسانس‌تان بیشتر توضیح دهید. اینکه خوارزمشاهیان چه جایگاهی در تاریخ و فرهنگ دارند؟
خوارزمشاهیان آخرین خاندان ایرانی هستند که در شمال شرق ایران بر تخت حکومت نشستند. در آن روزگار، خراسان محدوده بسیار وسیعی را شامل می‌شد که حتی امروز هم از آن با عنوان خراسان بزرگ یاد می‌شود. ماوراءالنهر و خوارزم و خراسان ایران امروز، زیر چتر آنان بود که این تصویر، در تاریخ ایران بسیار مهم است.
اما چرا درباره این سلسله، در تاریخ‌نگاری‌ها کمتر نشانی می‌یابیم؟
حتی می‌خواهم بگویم در متون ایرانی هم کم‌تر اثری از آنان می‌بینیم که جای تأسف دارد. اما ببینید که مثلاً سلطان محمد خوارزمشاه و بویژه فرزند ارشدش سلطان جلال‌الدین منکبرنی چه جایگاهی دارند و فرزند، چه رشادت‌ها در هجمه مغول از خود نشان داد که حتی یک شعر در ادبیات معاصر فارسی برای او سروده شده است. البته همین اشتباه پدر که به تحریک مادرش؛ تَرکان خاتون بود باعث شد تجار مغول را در اُترار نپذیرند و موجب آن هجوم خونریزانه شدند.


حتی گفته می‌شود که نیشابور تا پیش از حمله مغول و در دوره خوارزمشاهیان، از آبادترین شهرهای ایران بوده اما ازآن‌پس، هیچ‌گاه به شکوه گذشته بازنگشت.

درست است. اگرچه مغول‌ها شهرهای بسیاری را نابود کردند و خون انسان‌های بسیاری را ریختند اما در مقابل خود آنان، شهرهایی را هم در ایران ایجاد کردند یا بر اهمیت‌شان افزودند. جز این، اما نکته مهم‌تر، ارزش مضاعف یافتن زبان فارسی بود. در دوره آنان - و البته شاید به سبب حضور وزیران کاردان ایرانی در دربار آنان - زبان فارسی که تا پیش از آن، زبان نخست در منطقه خراسان بود و در نواحی دیگر، عربی اول بود، این بار عمومیت یافت. با اینکه آنها مغول بودند. زبانشان ترکی اما زبان رسمی، فارسی شد و می‌توان این مورد را مهم‌ترین نفع مغول‌ها دانست.
درباره انستیتو ایران‌شناسی آکادمی علوم اتریش که اکنون ریاست آن را برعهده دارید، بگویید.
این انستیتو، تنها مرکز ایران‌شناسی غیردانشگاهی در اروپا است که در سال ۲۰۰۲ تأسیس شده و دفتر آن در وین است. البته در آکادمی علوم اتریش که نیمی از آن علوم نظری و نیمی دیگر علوم انسانی (شامل ایران‌شناسی، باستان‌شناسی و مردم‌شناسی) است، پیش از این، ایران‌شناسان برجسته‌ای فعالیت کردند اما ۱۵ سال پیش رسمیت پیدا کرد.
نخستین رئیس انستیتو چه کسی بود؟
پروفسور برت فراگنر (Bert Fragner) بود که در سال ۲۰۰۹ بازنشسته شد و بعد، من برای ریاست آن دعوت شدم. آن زمان، من در دانشگاه واشنگتن (University of Washington) در شهر سیاتل در جنوب غرب امریکا، تاریخ ایران و آسیای میانه تدریس می‌کردم. اما در آن زمان به اتریش آمدم و از اول ژانویه ۲۰۱۰ به‌عنوان رئیس انستیتو ایران‌شناسی آکادمی علوم اتریش به فعالیت مشغول شدم.
از ۱۹۹۹ که دکترا گرفتید تا ۲۰۰۹ در همان دانشگاه واشنگتن بودید؟
خیر، ۶ سال در دپارتمان شرق‌شناسی دانشگاه بوخوم آلمان (Ruhr-Universität Bochum) تاریخ ایران و اسلام تدریس کردم و بعد به سیاتل رفتم و ۴ سال هم در دانشگاه واشنگتن درس دادم.
بد نیست اشاره‌ای هم به پیشینه آکادمی علوم اتریش داشته باشید؟
به دستور امپراتریس ماریا ترزیا در سال ۱۷۵۴ «آکادمی شرقی» تحت سرپرستی یوزف فرانتس در وین تأسیس شد تا به تربیت شرق شناسان مورد نیاز پردازد. با تأسیس آکادمی علوم اتریش در سال ۱۸۴۶، ایران‌شناسی مأوایی جدید پیدا کرد. پژوهش‌های متعدد و مهمی که از نیمه دوم قرن نوزدهم تاکنون در زمینه زبان و ادبیات فارسی و همچنین مطالعات بنیادی و وسیعی که درباره زبان و تاریخ و فرهنگ ایران‌باستان در آکادمی علوم اتریش صورت گرفته میراث همان رخداد است. نخستین رئیس آن، یوزف فون هامر پورگشتال (Joseph von Hammer-Purgstall) بود که خود یک ایران‌شناس بود و نمی‌توان ایران‌شناسی در اتریش را بی‌نام او شناخت. کسی که ترجمه‌اش از دیوان حافظ به زبان آلمانی بسیار مهم است. او در سال ۱۸۰۲ در استانبول با غزلیات حافظ آشنا شد و تصمیم به ترجمه آنها گرفت. این ترجمه به سال ۱۸۱۲ منتشر و سبب شد گوته مسحور غزلیات حافظ شود و دیوان غربی - شرقی‌اش را بنویسد.
آکادمی علوم اتریش، یک نهاد دولتی است؟
بله و زیر نظر رئیس‌جمهوری است اما او نقشی در انتخاب‌ها و انتصاب‌ها ندارد. آکادمی دو بخش دارد؛ جامعه متخصصان که هر سال بعضی از اعضای آن در آکادمی عوض می‌شود که دو سال پیش من هم برای عضویت در آن انتخاب شدم. توجه کنید که من ۶ سال پیش رئیس انستیتو شدم ولی عضو آکادمی نبودم. هرسال فقط چند نفر انتخاب می‌شوند و اعضای آکادمی، اعضای جدید را انتخاب می‌کنند. اعضا هر ۴ سال رئیس را انتخاب می‌کنند ولی کسی دخالت نمی‌کند. انستیتو ایران‌شناسی هم مؤسسه‌ای پژوهشی از فرهنگستان علوم اتریش است. این انستیتو همراه با انستیتو علوم انسانی و فرهنگی آسیا و انستیتو انسان‌شناسی اجتماعی، مرکز علوم آسیایی و انسان‌شناسی اجتماعی را تشکیل می‌دهد.
دوره ریاست شما تا چه زمانی است؟
من می‌توانم تا سال ۲۰۲۰ بمانم. جز این، این امکان وجود دارد که تا زمان بازنشسته شدن همچنان ریاست انستیتو را برعهده داشته باشم.
اما از میان ایران‌شناسان معاصر اتریشی از مانفرد مایر هوفر و یواخیم شیندلر هم بگویید.
بله، «مانفرد مایر هوفر» (Manfred Mayrhofer)، زبانشناس و استاد زبان‌های هند و اروپایی در دانشگاه وین بود و همزمان معاونت آکادمی علوم اتریش را هم برعهده داشت. او که در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ درگذشت، در حیطه تخصص خویش، علاقه ویژه‌ای به دانش زبانشناسی در زبان‌های ایرانی داشت و بر این‌اساس، در سال ۱۹۶۹، فرهنگستان علوم اتریش، طرحی برای جمع‌آوری و ثبت تمام نام‌های اشخاص در ایران از دوره باستان تا عصر حاضر آغاز می‌شود و کمیسیون تحقیقاتی برای یک «نامنامه» ایرانی تحت نظارت او شکل می‌گیرد. همین کمیسیون هم مقدمه‌ای بر تشکیل انستیتو ایران‌شناسی می‌شود. در سال ۱۹۸۸ با تغییر نام به کمیسیون ایران‌شناسی، «یواخیم شیندلر» (Jochem Schindler) در ۲۴ دسامبر سال ۱۹۹۴، دو سال آخر عمر را در ریاست این کمیسیون گذراند. او نیز که یک زبان‌شناس بود، در ریشه‌شناسی این زبان‌ها نقش مهمی داشت و با وجود آنکه آثار چندانی از خود باقی نگذاشت، بسیار مؤثر واقع شد. بعد از او، «هینر آیشنر» (Heiner Eichner) که متخصص ایران باستان بود، سرپرستی کمیسیون را بر عهده گرفت. اما اینجا بود که آکادمی تصمیم گرفت فعالیت‌های خود را در حوزه ایران‌شناسی توسعه دهد که نه فقط درباره زبان‌های ایرانی که به‌طور کلی انستیتو تأسیس کند تا مطالعات ایرانی در چهار شاخه تاریخ، تاریخ هنر، ادبیات و زبانشناسی از روزگار باستان تا عصر مدرن را پیش ببرد. به این ترتیب انستیتو ایران‌شناسی در اول نوامبر ۲۰۰۲ ایجاد شد و تحت مدیریت برت فراگنر (Bert G. Fragner) فعالیت‌های گسترش یافته خود را آغاز کرد. مثلاً در حال حاضر در اینجا کسی هست که درباره زبان اوستا و مقایسه با ودایی و سانسکریت کار می‌کند. خانم چیارا بربطی درباره زبان سُغدی که از زبان‌های میانه ایرانی است و زمانی از بخارا تا چین گسترش داشته کار می‌کند. شروین فریدنژاد که میان برلین و وین در رفت و آمد است، در زبان فارسی میانه و دین زرتشت کار می‌کند. این سه نفر روی دوره پیش از اسلام کار می‌کنند. خود من درباره تاریخ ایران پس از اسلام کار می‌کنم و البته ۴ نفر دیگر هم هستند.
چند پژوهشگر در انستیتو حضور دارند؟

۱۵ نفر.
از آنجا که انستیتو ایران‌شناسی، به نوعی یک پژوهشکده است، آیا در اتریش، در دانشگاه‌ها ایران‌شناسی تدریس می‌شود؟

خیر، فقط من هستم که در دانشگاه وین، تاریخ ایران تدریس می‌کنم ولی چیزی تحت عنوان کرسی ایران‌شناسی وجود ندارد. اما سعی می‌کنیم در دانشگاه‌های دیگر، ایران‌شناسی را گسترش دهیم. البته اشاره کنم با اینکه ما صرفاً پژوهش می‌کنیم، اما کسانی که در ایران، دانشجوی دکترا هستند، می‌توانند برای چند ماه به اینجا بیایند و با متدولوژی ایران‌شناسی آشنا شوند و بعد به ایران برگردند و دکترا را تمام کنند.
درباره ابعاد طرح مهم «نامنامه ایران» بگویید که شاید مهم‌ترین نمود فعالیت پیشتر کمیسیون ایران‌شناسی و اکنون انستیتو ایران‌شناسی باشد.
در کنار مدل جدید اولویت‌های پژوهشی انستیتو ایران‌شناسی، طرح تحقیقاتی بازمانده از کمیسیون ایران‌شناسی که اکنون دیگر حالت طرحی کلاسیک را به خود گرفته است ادامه می‌یابد. این طرح با زحمات پروفسور مانفرد مایر هوفر، پروفسور رودیگر اشمیت (Rüdiger Schmitt) و پروفسور هاینر که تا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۲ سرپرستی کمیسیون ایران‌شناسی را بر عهده داشت معروفیتی جهانی یافته است. در قالب این طرح عظیم زبانشناسی نامنامه ایران (Iranisches Personennamenbuch=IPNB) پژوهش‌های بنیادی علوم انسانی مورد توجه قرار می‌گیرد. از لحاظ ساختاری این طرح مقدم بر هر چیزی نقطه آغازین ویژه‌ای است که جنبه‌های گوناگون آن در چارچوب موضوعی به تاریخ و تاریخ تطبیقی فرهنگ وابسته است. نامنامه ایران (IPNB) از همان آغاز به‌صورت اثری از گونه «نامنامه تاریخی» طرح‌ریزی شده بود. هدف گردآوری مجموعه‌ای حتی‌الامکان کامل از نام‌های اشخاص که دارای ریشه‌ای در زبان‌های ایرانی هستند و همزمان با آن تألیف فرهنگی از اشخاصی که این نام‌ها بر آنها اطلاق می‌شده است می‌باشد. در این پژوهش نه تنها منابع ایرانی متعلق به دوره زمانی از قرن ۹ پیش از میلاد تا عصر حاضر مورد توجه و جمع‌آوری قرار می‌گیرد بلکه نام‌های ذکر شده در روایات و احادیث (ادبی، سنگ نوشته‌ها و غیره) متعلق به اقوامی که اقوام ایرانی با آنها در آن دوران تماس حاصل کرده‌اند و نیز مطالب مربوط به کسانی که به این نام‌ها خوانده می‌شده‌اند نیز جمع‌آوری و مورد تفحص قرار می‌گیرد. کار چندین ساله برای «نامنامه ایران» موجب تجمع متخصصان و دانشمندان نام‌شناسی در انستیتو ایران‌شناسی شده است به‌طوری که این اولویت پژوهشی از «نامنامه ایران» به «نام‌شناسی ایرانی» (Iranische Onomastik) تغییر نام داده است. «نامنامه ایران» به‌عنوان برنامه پژوهشی در بطن این اولویت به‌صورت طرح ادامه خواهد یافت.
از نامنامه تاکنون چند جلد منتشر شده است؟
تا به حال ۱۵ جلد درآمده و نخستین جلد در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و تا سال ۲۰۱۰ تنها ۱۰ جلد از آن انتشار یافت اما سال گذشته جلد ۱۵ آن هم منتشر شد. کوشش می‌کنیم که در حال حاضر، مجلدهای آن را سریع‌تر منتشر کنیم. جلد پانزدهم هم درباره نام‌هایی که در کتیبه‌های پارتی وجود دارد، بود.
جایگاه برت فراگنر را در ایران‌شناسی اتریش چگونه ارزیابی می‌کنید؟
او جایگاه مهمی دارد چون بسیار برای توسعه مطالعات مدرن و بعد از اسلام در چارچوب ایران‌شناسی تلاش کرد چون پیش از آن محدود به زبان‌های باستانی بود ولی او باعث شد تا دوره اسلامی نیز در مطالعات ایران‌شناسی قرار گیرد. او مانع از ناشناخته ماندن فرهنگ ایران شد و معتقد بود که باید ایرانِ مدرن هم در ایران‌شناسی گنجانده شود. او درباره توسعه زبان فارسی در دوره مغولان و نقش زبان فارسی در خاورمیانه نکات خوبی داشت. به تازگی هم کتاب مهمش با عنوان «قلمرو زبان فارسی» به فارسی ترجمه شده است. او در این باره صحبت می‌کند که چرا امروز زبان فارسی محدودتر است یا آنکه فکر می‌کنیم محدودتر است.
آیا در اتریش نسخه خطی فارسی وجود دارد؟
بله هست. فکر می‌کنم دو هزار نسخه خطی فارسی باشد.
چقدر جوانان اتریشی به شناخت ایران و تاریخ و فرهنگ آن علاقه دارند؟
آن‌ها کمابیش ایران را می‌شناسند. البته جوانانی که در اتریش به دنیا آمده‌اند و پدر و مادرشان ایرانی است علاقه بسیاری دارند. هم‌اکنون در وین شش هزار ایرانی زندگی می‌کنند. جالب آنکه نیمی از دانشجویان من از خانواده‌های ایرانی هستند.
آینده ایران‌شناسی در اتریش را چگونه می‌بینید؟
آینده را روشن می‌بینم چون ایران و اتریش رابطه خاصی دارند و فکر می‌کنم اتریش بهترین کشور اروپایی برای ایران‌شناسی است. چون رابطه دوستانه‌ای داریم و این علاقه وجود دارد. فقط امیدوارم هم در دانشگاه وین کرسی ایران‌شناسی ایجاد شود و هم از سوی نهادهای آکادمیک ایران، تمایل برای ارتباط متقابل ایجاد شود.

 

 

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST