«ایرانشناسی در لهستان» کتابی است مشتمل بر یک مقاله در مورد تاریخ ایرانشناسی و ۶ گفتوگو با ایرانشناسان و دستاندرکاران مطالعات ایرانی در دانشگاه ورشو و یاگلونی لهستان است. مصاحبههایی که در این کتاب گرد آمده، به آخرین دستاوردهای ایرانشناسی در لهستان و آثار بی بدیل پژوهشگران لهستانی میپردازد که متاسفانه در ایران از آنها شناختی نیست. کتاب به مواردی چون مطالعات و ترجمههای شاهنامه، سعدی و حافظ به زبان لهستانی، روابط تاریخی دو کشور، باستانشناسی، شعر و ادبیات معاصر فارسی و لهستانی، موارد مربوط به آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، مولانا، موسیقی ایرانی و وضعیت کتابهای فارسی در کتابخانههای لهستان میپردازد. این کتاب در نشستی در دانشگاه وروسلاو با کمک انجمن تبادلات علمی و فرهنگی ایران و لهستان رونمایی شد.
حامد کاظم زاده و آناهیتا شاهرخی نویسنده و تنظیم کنندگان مصاحبهها و مقالات، در مورد تاریخ این روابط اذهان داشتند: قدیمیترین سند مربوط به روابط ایران و لهستان نامهای است که در سال ۱۴۷۴ میلادی از طرف اوزون حسن، برای کازیمیر یاگلون پادشاه لهستان فرستاده شد که اکنون در آرشیو ملی لهستان موجود است. این نخستین باب رسمی آشنایی میان دو ملت و دولت بود و پس از آن بود که علاقه به فراگیری زبان فارسی و شناخت ایران بیشتر شد. در سالهای بعد حاکمان دو کشور توسط نمایندگان سیاسی خود دایما باهم در ارتباط بودند که اوج این روابط در دوره صفوی بود. در میان کشورهای اروپایی، شاید لهستان از نظر تاریخی یکی از نخستین ممالکی بود که در آن «ایرانشناسی» به مفهوم واقعی آغاز شد و تتبعات و تحقیقات مربوط به فرهنگ و ادب ایران در آغاز قرن ۱۷ میلادی شروع شده بود، به طوری که یکی از نخستین ترجمههای گلستان سعدی به زبانهای اروپایی در قرن هفدهم به لهستانی انجام شد.
آناهیتا شاهرخی مدیر پروژه میراث ایرانی در قفقاز و آسیای مرکزی دانشگاه ورشو ادامه داد: هم اکنون بیش از هشتاد سال است که روابط مستقیم دیپلماتیک نیز به عنوان تأسیس سفارت در کشورهای لهستان و ایران برقرار شده است. در تمام این دوران مناسبات فرهنگی همواره بیش از مناسبات اقتصادی و سیاسی بین ایران و لهستان وجود داشته است. در کنار این روابط چند صد ساله تاریخی، نمیتوان از حضور عظیم پناهجویان لهستانی در ایران در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان نقطه عطفی در میان روابط دو کشور چشمپوشی کرد.
همچنین حامد کاظم زاده پژوهشگر ارشد شرقشناسی دانشگاه ورشو با بیان اینکه این کتاب میتواند به شناخت دوسویه از فعالیتهای انجام شده طی چند دههی اخیر کمک شایان توجهی کند، گفت: بدون شک اطلاع ایرانشناسان لهستانی از تلاشهای علمی پژوهشگران ایرانی در عرصههایی نظیر تاریخ، باستانشناسی، فلسفه و الهیات، زبان و ادبیات فارسی و نظایر آن به همان میزان اندک است که اطلاع ایرانیان از برخی کارهای تازهنشر یا پژوهشهای منتشر نشده توسط ایرانشناسان لهستانی که در این سالها به زبان لهستانی انجام شده است.
در این کتاب موضوعاتی همچون پیشینه و تاریخچه ایرانشناسی در لهستان، عرضه و بررسی دستاوردهای مطالعاتی و تحقیقاتی ایرانشناسی لهستان، وضعیت کنونی ایرانشناسی و چشم انداز آتی آن در مراکز علمی لهستان، معرفی کتابها و مقالات مهم، مجلات و مؤسسات ایرانشناسی در لهستان، بررسی و تعیین اولویتهای مطالعاتی و تحقیقاتی ایرانشناسان لهستانی، بررسی راههای مشارکتی و حمایتی در تحقیقات ایرانشناسی با مراکز علمی ایرانی و بین المللی، نقد و بررسی مطالعات ایرانشناسی لهستانی در گذشته و امروز، بررسی آثار و احوالات ایرانشناسان لهستانی، نقد روشها و کتابهای آموزشی زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی در لهستان، بررسی ضعفهای ایرانشناسی لهستانی برای جهانی شدن، نقد و بررسی ترجمة آثار ادبیات فارسی به لهستانی و بالعکس، راهکارهای گسترش و تقویت زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی در لهستان، بررسی نسخ خطی فارسی و اسناد تاریخی در مراکز آرشیوی لهستان، تحقیقات فلسفی، الهیات و مطالعات اسلامی در لهستان، پژوهشهای باستانشناسیِ جهان ایرانی (ایران فرهنگی)، مطالعات زبان و ادبیات فارسی و گویشهای محلی بررسیهای جامعهشناسی، انسانشناسی فرهنگی و مردمشناسی در ایران و لهستان، بررسی روابط فرهنگی و تاریخی لهستان و ایران و چشمانداز مناسبات سیاسی و روابط دیپلماتیک ایران و لهستان بررسی شده است.
شایان ذکر است که سال ۲۰۱۴ پانصد و چهلمین سالگرد روابط دو کشور از سوی مقامات و نهادهای رسمی ایران و لهستان به عنوان نقطه عطفی در گسترش مناسبات فیمابین تلقی شد. این کتاب نیز به همین مناسبت با همکاری دانشگاه ورشو و دانشگاه تهران برنامهریزی و تهیه شد. همایش مناسبات تاریخی ایران و لهستان که در بهار سال ۹۴ نیز در دانشگاه ورشو برگزار شد از برنامههای جانبی این پروژه بود. سال ۹۶ نیز در کنار این طرح همایشی با عنوان رویکردهای نوین ایرانشناسی در دانشگاه کرکاوف برگزار خواهد شد. همچنین پیش از این، آثاری در خصوص ایرانشناسی در قفقاز، آسیای مرکزی و روسیه از حامد کاظم زاده و آناهیتا شاهرخی چاپ شده است.