جامجم: مُدِ کتاب، تَبِ کتاب بیایید تَبِ کتاب بگیریم! در هر دورهای از تاریخ سالهای اخیر ایران یک موضوعی در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مُد شده و مردم تَبِ آن را گرفتهاند و شدیداً درگیر آن موضوع خاص شدهاند.
به عنوان مثال در زمینه سیاسی در دهههای ۲۰ و ۳۰ اندیشههای مارکسیستی در ایران رواج یافته بود و جوانانی را جذب خود کرده و مُد و تب آن روزها شده بود و مارکسیست بودن مساوی شده بود با روشنفکر بودن.
در دهههای ۴۰ و ۵۰ نیز در حوزههای فرهنگی و اجتماعی موضوعاتی مُد شده بود و مردم درگیر آنها بودند. به عنوان مثال در زمینه پوشاک، شلوارهای پاچه گشاد مُد و تقریباً افراد زیادی از آن استفاده میکردند.
توجه ما در اینجا بیشتر به دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ است. اگر دقت کرده باشید در حوزه موسیقی از میانهی دهه ۷۰ به بعد تا اوایل دهه ۸۰ موسیقی ترکیهای و خوانندگان ترکیهای در ایران مُد شده بود و تَبِ شدیدی پیدا کرده بود.
این تَب حدوداً در میانه دهه ۸۰ فروکش کرد و باز در حوزه موسیقی از میانه دهه ۸۰، موسیقی عربی مُد شد و تَب آن آغاز گشت و این نوع موسیقی نیز حدوداً در اواخر دهه ۸۰ تَب آن فروکش کرد و اما از اواخر دهه ۸۰ تاکنون یعنی دهه ۹۰، سریالهای ماهوارهای مُد شده و متاسفانه در حوزههای فرهنگی و اجتماعی ضرباتی را به جامعه ایرانی وارد کرده است.
در طول دهههای اخیر (دهههای ۷۰ و ۸۰) موضوعات بسیاری مُد شده و تَب زیادی پیدا کردند. مانند مُد شدن و تَب فیلمهای هندی؛ فیلمها و سریالهای کشورهای شرق آسیا، مانند: چینی، کرهای و ... اگر با دقت به مُد و تَبِ دهههای مختلف در حوزههای گوناگون نگاه کنید، متوجه میشوید که همه آنها وارداتی از کشورهای بیگانه بوده و تقریباً همه آنها ضرباتی را به جامعه ایرانی وارد کردهاند.
وارد شدن یک نوع اندیشه؛ وارد شدن نوعی از پوشش؛ و ... آیا ملتی با کهن سالی ایران چیزی از خود ندارد که مُد کند؟ چرا سالهاست که وارد کننده شدهایم؟ در حالی که فرهنگ و تمدن باشکوه ایران سالهای درازی صادر کننده بود. بیاییم با ایجاد یک مُد و تَبِ جدیدِ مفید، تمامی تبهای بیهوده گذشته را از بین ببریم.
این مُد و تَب جدید باید قدرتمند باشد؛ و چیزی قدرتمندتر از کتاب وجود ندارد. کتاب، دانش است و دانش قدرت. آری این مُد و تَب جدید «کتاب» است. بیاییم کتاب و کتابخوانی را مُد کنیم و تَب کتاب بگیریم.
اکنون در نیمه دهه ۹۰ به سر میبریم؛ بیایید در این دهه «کتاب» را مُد کنیم، تا آیندگان بگویند نیاکان ما در دهه ۹۰ «کتاب» را مُد کرده بودند و کتاب و کتاب خوانی تَب شدیدی پیدا کرده بود. بیایید یک چیز مثبت را مُد کنیم و برای یک چیز مفید تَب کنیم.
برای موضوعی تَب کن که ارزشش را داشته باشد؛ مفید باشد؛ برای چیزی تَب کن که برایت تَب کند. کتابها برای ما مفید هستند؛ ما را فرا میخوانند؛ کتابها برای ما تَب میکنند، چون راه سعادت زندگی در کتابها آمده نه در جای دیگر.
خداوند به وسیله پیامبرانش کتابهایی را برای انسانها فرستاده است، مانند: قرآن؛ خیلی جالب است حتی از آسمانها هم کتاب میآید. چگونه کتاب و کتاب خوانی را مُد کنیم تا تبدیل به تَب شود؟ چرا که هر چیزی که مُد شود تَبِ آن نیز شروع میشود و همه به دنبال آن خواهند رفت. اگر میخواهید مردم در جامعهای تَبِ یک چیزی را بگیرند باید اول آن را مُد کنید.
چیزی که مُد نشود تَب نمیکند و در نتیجه به صورت همگانی در نمیآید. مُدِ کتاب = تَبِ کتاب = کتابخوانیِ همگانی روزانه چند ساعت یا چند دقیقه را به کتاب خواندن بپردازید. در نزدیکترین کتابخانه عمومی محل سکونت خود عضو شوید.
به اندازه توان مالی خود کتاب بخرید. به فرزندان، دوستان و آشنایان خود برای مناسبتهای مختلف مانند روز تولد کتاب هدیه بدهید. برای فرزندان خود قبل از خواب چند دقیقه کتاب بخوانید، البته متناسب با سن آنها.
در نشستهای فرهنگی مربوط به کتاب شرکت کنید. از هر فرصتی برای کتاب خواندن استفاده کنید. هنگام رفتن به سر کار خود کتابی را که این روزها در حال خواندن آن هستید به دست بگیرید و با خود ببرید و به همکاران خود معرفی کنید. در اتوبوس، مترو و تاکسی کتاب بخوانید و آن را به مسافران بغل دستی خود معرفی کنید.
از فرصت چند دقیقهای در آسانسور هم برای کتاب خواندن نگذرید؛ اگر همسایه شما با شما در آسانسور بود کتاب خود را به او معرفی کنید. کتابی را که در حال خواندن آن هستید با خود به مهمانیها ببرید و آن را به دوستان معرفی کنید و در مورد آن گفتگو کنید. تا جایی که میتوانید به دوستان و آشنایان خود کتاب امانت دهید. کتابهایی را که تا کنون خواندهاید به وسیله روشهای مختلف به دوستان خود معرفی کنید. (مانند: پیامک، وبلاگ شخصی، شبکههای مجازی و ...). یک کتاب مشترک را بین چند تَن از دوستانتان معرفی کنید و آن را بخوانید و در پایان ماه دور یکدیگر جمع شوید و در مورد آن گفتگو کنید.
اگر برای دیدار از شخص بیماری میروید برایش یک کتاب هم ببرید. اگر برای قدم زدن به پارک میروید یک کتاب هم همراه خود ببرید. تقریباً هر جا که میروید یک کتاب با خود ببرید، حتی اگر به رستوران و کافی شاپ میروید و یا به آرایشگاه برای کوتاه کردن موهای خود.
کتاب را تبدیل به نماد خود و جزئی از خود کنید؛ همانطوری که عینک شما و تلفن همراه شما جزئی از شماست. با این روشها و با روشهای دیگری که هر کس به ذهنش میرسد، میتوان کتاب و کتاب خوانی را مُد کرد و تَبِ آن را همگانی کرد البته باید توجه داشت تا زمانی که شما تَبِ کتاب نداشته باشید نمیتوانید آن را همگانی کنید.
شما اول باید این تَب را داشته باشید و بعد آن را مانند ویروس سرماخوردگی با یک عطسه همگانی کنید. مطمئن باشید کسانی که ویروس این تَب را از شما میگیرند ناراحت نخواهند شد؛ چرا که این تَب مفید است.