ابتکار: زمانیکه پروفسور رودنکو در سال ۱۹۲۹ میلادی (۱۳۰۸ شمسی)
کاوش در پازیریک سیبری را آغاز کرد هیچکس باور نداشت کاوش او منجر به کشف قدیمیترین
قالی پُرزدار عالم شود. از میان یخهای گورکان سکایی، قالی ۲ در ۲ متر نه با
بیل و کلنگ بلکه با میلیونها لیتر آب جوش بیرون آورده شد. بافتهای ایرانی با
قدمتی ۲۵۰۰ ساله که
چشم جهانیان را خیره و منطقه گمنام پازیریک را شُهره عالم و آدم کرد. سال ۱۹۴۹ میلادی (۱۳۲۸ شمسی) سال
کشف قالی پازیریک، سالی فراموشنشدنی است؛ نهتنها برای ایرانیان بلکه برای تاریخ
هنر و قالی جهان. با کمال شگفتی، یخهای سیبری پاسدار و محافظ چند هزار ساله
شناسنامه فرهنگی و هنری ما شدند. یک پنجم قالی از بین رفته، قالی از جنس پشم که
رنگهای اصلی آن عبارتاند از: قرمز سیر، آبی، سبز، زرد کمرنگ و نارنجی که البته
بر اثر سالها یخزدگی رنگ آن تغییر یافته است.
مهارت خیرهکننده ایرانیان
قسمتی از مقاله خانم ماریا خنیینا (دبیرکل بخش فرهنگهای ماقبل تاریخ و مدیر
آثار باستانی سیبری در اتحاد جماهیر شوروی سابق) در مجله «پیام یونسکو» وابسته به
سازمان ملل را مرور میکنیم: «در سال ۱۹۲۹ اس. ای. رودنکو و م.پ. گریازنف از لنینگراد کاوش یک گور
قدیمی را که در ارتفاع ۱۶۰۰ متری در
پازیریک سیبری قرار داشت، آغاز کردند و این گور در دره اولاکان قرار گرفته که گذر
از او دشوار است. کاوشهای انجام شده در نخستین گورگان یخ زده نتایج بسیار جالبی
داشت، زیرا اشیای مدفون در این گورگان از مواد از بین رفتنی درست شده بود، ولی
کاملاً محفوظ مانده بود. چهار گورگان یخ زده در سالهای ۱۹۴۷ ـ ۱۹۴۹ بهوسیله گروه جدید زیر نظر اس. ای رودنکو کاوش شد و نتایج
آن جنجال بهپا کرد. وقتی از گورهای یخزده پازیریک فرشها، لباسها، اجساد
مومیایی، یک ارابه، اسبهایی با زین و برگ شاهوار، وسایل آشپزخانه، آلات موسیقی و
غیره بیرون آمد که همه متعلق به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بود، نام پازیریک که تا آن زمان ناشناخته بود، شهره
آفاق شد. در میان گنجینههای کشف شده در پازیریک، بهخصوص یک قالی پشمی با گرههای
محکم و رنگهای زنده، شهرت دارد. این فرش که تقریباً چهار گوش است در حدود ۲ متر مربع وسعت [حدود ۴ متر مربع مساحت] دارد و تصویر سوارکاران، آهوان در حال چرا،
جانوران افسانهای با سر عقاب و بدن شیر بر آن نقش بستهاند و حاشیهای گلدار آن
را زینت بخشیده است. این قدیمیترین قالی دنیاست که گواه مهارت خیرهکننده قالیبافان
ایرانی است».
قالی با اسلوب زمان ما
مهارت بافندگی و طرح قالی واقعاً خیرهکننده است. عالم انگشت به دهان مانده
که چطور قالی ۲۵۰۰ ساله با
قالیهای امروزی پهلو میزند. مهارت آنقدر تکامل یافته است که نمیتواند کار یک
بافنده فوقالعاده قوی باشد، کار یک نسل و دو نسل هم نیست. متخصصین قالی ایرانی
معتقدند که بافت قالی چنین شاخص و ظریف لااقل به ۵۰۰ سال پیشینه و مهارت نیاز دارد. دکتر سیروس پرهام یکی از سه
متخصص قالی ایرانی، چه زیبا این اعجاب را منعکس کرده است: «به سال ۱۹۴۹ مسیحی، سر گی رودنکو باستانشناس روس هنگام کاوش در گورهای اقوام
سکایی منطقه پازیریک (در دامنههای جنوبی جبال التایی، سیبری) به یافتن دستبافتهای
کامیاب شد که تاریخ فرشبافی را سر به سر دیگرگون کرد. از میان یخهای «گور شماره ۵» پازیریک بیرون آمده بود دو هزار و پانصد ساله، نه همان گره
بافته و خوابدار بلکه بسیار ظریف و ریز بافت و به همان اسلوب قالیبافی زمان ما.
این بزرگترین کشف تاریخ فرشبافی بیش از هر چیز از این حیث یکتایی و اهمیت داشت
که یگانه نمونه فرش گره بافته بود (و هنوز هم هست) از عصر هخامنشیان تا یک هزار و
پانصد سال بعد از آن. پیدا شدن قالی پازیریک تمامی فرضیههای بهظاهر استوار و به
اصطلاح «آکادمیک» را درباره قدمت قالیبافی بیاعتبار ساخت و تاریخ آن را به بیش
از دو هزار و پانصد سال رساند. پیش از کشف قالی پازیریک (که خدا میداند دو هزار و
چند صد سال در انجماد کامل محفوظ مانده است) تنها پاره پارههایی از فرش پرزدار به
دست آمده بود که عمر هیچ یک به هزار سال نمیرسید... با کشف قالی پازیریک به یقین
پیوست که هنر و صنعت گرهبافی قدمتی کمتر از سه هزار سال ندارد، چون چنین فرشی با
آن اسلوب پیشرفته به کمال، دست کم پنج قرن سنت قالیبافی پشت سر داشته تا بدینمرتبه
از تکامل رسیده است».
اعجاب مضاعف
با دقت در فحوای سخنان نغز متخصص قالی ایرانی، متوجه دو مرحله فوقالعاده
شاخص در دگرگونی تاریخ قالی جهان میشویم: مرحله اول که با کشف قالی پازیریک،
تاریخ قدمت قالی ۱۵۰۰ سال به
عقب رفت: اعجاب اولیه. مرحله دوم که ظرافت بیحد و حصر قالی کشف شده، مهر تأیید بر
آشنایی بشر (ایرانیان) با این نوع کار ظریف و شاخص داشت. در این مرحله باز هم ۵۰۰ سال دیگر به این قدمت افزوده میگردد: اعجاب در اعجاب، اعجاب
ثانویه. پروفسور هانس ای. وولف آلمانی در کتاب «صنایع دستی کهن» در اینباره مینویسد:
«این قالی نسج بسیار ظریفی دارد و در هر اینچ مربع [۵/۲ سانت در ۵/2 نیم سانت] ۵۷۰ گره خورده
در صورتی که قالیهای پشمی خرسک امروزی ۸۰ گره و بهترین قالی ابریشمی ۸۰۰ گره دارد. گرههای قالی قیورد و از نوع گرههای به اصطلاح
تُرکی است. اگر در نظر بگیریم که سکاها و ترکها در آسیای مرکزی همسایه بودند، این
سؤال پیش میآید که از ترکها و ایرانیان کدام یک مبدع و مبتکر قالیبافی بودهاند؟
جزئیات طرح قالی نشان میدهد که بیهیچ گفتگو این قالی ایرانی است.»
منطقه پازیریک که این قالی در آنجا کشف شده، فاقد پیشینه تمدن والایی است،
این قالی و سایر اقلام ظریف از ایران و جاهای دیگر خریداری و دادوستد میشده است.
واقعاً حیرتآور است، بافت قالی پشمی ۲۵۰۰ ساله با ۵۷۰ گره در هر
اینچ مربع که با قالیهای ابریشمی امروزی پهلو میزند؛ قالی ابریشمی با این همه
امکانات جدید و تجارب چند نسل بافنده. قالی که بافنده حرفهای امروزی برای بافت آن
به ۱۸ ماه وقت
نیاز دارد. قالی ۲ در ۲ که یک میلیون و 250 هزار گره دارد.
توجه به ابعاد دیگر قالی
نقل قولهای متعدی راجع به قدمت، ظرافت خیرهکننده و ایرانی بودن آن را (از
کتاب تاریخ فرش: حشمت رضوی) خواندیم. این سخنان نغز برای ما که قصد بررسی طرحهای
مغانی قالی را داریم، مقدمهای بیش نیست. متاسفانه نه شرقشناسان غربی و نه محققین
داخلی به این امر اصلاً توجه نکردهاند. در مطلب قبلی، در همین روزنامه (تاریخ و
اسطوره در ملکوت قالی / ۲۴ بهمن)
مختصری راجع به مغان و هنرهای مغانی و طرحهای مغانی قالی: سر الاسرار هنر ایرانی،
توضیح دادم. قالی نماد شهر آرمانی ایرانیان است: کنگ دژ متون مزدیسنا و سیاوشگرد
شاهنامه. اگر با این روش به قالی پازیریک نزدیک شویم، میتوان امید کشف رمزهای
سنگین آن را در سر پروراند. قالی که اسم اصلی و اصیل آن را باید: «ایران ویج» یا
«کنگ دژ» یا «سیاوشگرد» نهاد؛ دانشگاه بیپایان هنرهای مغانی و زیباییهای پیدا و
پنهان فرهنگ ایران باستان است. اقبال چه نغز سروده:
گمان مبر که به آخر رسید کار مغان / هزار باده ناخورده در رگ تاکست
معمای پازیریک
اگر از در اصلی وارد فضای قالی پازیریک شویم و آن را نه «نماد بهشت (بهشت
اخروی)» بلکه نماد «سیاوشگرد» بدانیم، میتوانیم رموز پیچیده و مغانی آن را کشف
کنیم. رموزی که ساحت دیگری را بر روی جهانیان و محققین داخلی و شرقشناسان غربی
خواهد گشود. پارسیان در ایران باستان به تعالی دست یافته بودند. بیجهت نیست که
اولین امپراتوری که یک سوم عالم را اداره کرده است از دل این سرزمین برخاسته است.
شعبهای از جاودان خرد در ایران باستان متجلی بوده است که تصور ابعادش برای ما
ممکن نیست. سهروردی با درایت و اصالت خیرهکنندهای این حکمت عتیق و اصیل (حکمت
خسروانی) را دوباره احیا کرده است. حکمتی که بهترین تعبیر آن: حکمت مغانی است.
غفلت از این مربی بزرگ ایران باستان، صدمات فوقالعاده و جبرانناپذیری به درک
ضرباهنگ ایران باستان وارد کرده است. بدون مدد گرفتن از حکیم توس (فردوسی) و
احیاگر حکمت خسروانی (سهرودی)، تفسیر قالی و رموز آن محال است.
پرفسور رودنکو در کشف اول: قالی را که به «قالی پازیریک» مشهور شد از دل
گورکان بیرون آورد و متوجه قدمت، ایرانی بودن و ظرافت و زندهبودن رنگهای آن شد و
آنها را به جهان شناساند. اما کشف دوم که از کشف اول بسیار مهمتر است، کشف رموز
مغانی آن است که بهعهده ما ایرانیان و شرقیهاست. در این مرحله این قالی نه قالی
پازیریک، بلکه قالی است با نام «کنگ دژ» یا «سیاوشگرد».
قالی یک ساحت از هنرهای متعالی مغانی است. به قالی نگاه مجددی بیندازید. در
وهله اول چه چیزی جلب توجه میکند: رژه اسب و سربازان و گوزنها. اینها مشغول چه
کاری هستند؟ پاسخ این است: آنها دارند از چیزی «حفاظت و پاسداری» میکنند. این
امر تعجب ما را بیشتر میکند. این همه حفاظت و حصار و حاشیه دور قالی برای چیست؟
متون مزدیسنا بهدرستی پاسخ میدهند: آنها کنگ دژ (سیاوشگرد) را با صفتی ذکر کردهاند،
بسیار مهم و راهگشا: کنگ دژی با هفت دیوار تو در تو.
دیوارهای هفتگانه سیاوشگرد
در کتاب «روایت پهلوی» میخوانیم: «کیهان از فرمان سیاوش سامان یافت، تا آنکه
کیخسرو آمد. پس کیخسرو به مینویِ کنگ گفت: تو خواهر منی و من برادر تو، چه تو را
سیاوش همچون مِلکی (dastgird) ساخته است و مرا همچو یک جنگجو؛ به من
بازگرد! و کنگ همانگونه کرد. [کنگ] در توران بر زمین [فرود] آمد. درجهت ناحیه
خراسان، جایی که سیاوشگرد قرار داشت و او هزار سوراخ در آن افکند و هزار میخ در آن
هِشت و پس از آن [کنگ] دیگر نرفت (نجنبید). آن همه توران را با علوفه و ستورش در
بر دارد و کیخسرو مردم اریایی (er) را در آن
بنشاند و نخستین دیوار آن از سنگ است، دومی پولادین، سومی آبگینهای (ظاهراً از
الماس)، چهارمین از سیمین، پنجمین زرین، ششمی کرکهین (از عقیق) و هفتمی یاکندین
(از یاقوت)».
با تأمل در متن پر رمز و راز فوق میتوان رمز «حفاظت و پاسداری» را فهمید. آنها
از ورود نااهلان به سیاوشگرد جلوگیری میکنند. آنجا مهد نیکان است و نااهلان را به
آنجا راهی نیست. سیاوشگرد: اخوان الصفای آریایی و ایرانی است. مهد نیکان و
پارسایان. قالی ایرانی همیشه زیر پا بوده است فقط در دوران اخیر است که برخی آن را
به دیوار میآویزند. این زیر پا بودن بهمعنای بیاحترامی نیست، بلکه مبین زیستن
در شهر آرمانی نیکان است و التزام پارسیان به تقوا و تعهد و آمادهشدن برای ظهور
سوشیانت و یاوری خیر در آخر زمان.
در اینجا قصد پرداختن به قالی پازیریک و کشف رمزهای بیپایانی مغانی آن را
ندارم. این مطلب در حکم مقدمهای بود تا از ظرافت ظاهری قالی و غوغایی رنگهای
زنده آن، به سمبلشناسی رمزهای مغانی برسیم. در مطالب آینده راجع به رمزهای متعدد
قالی: رنگ قرمز قالی، حفاظت از قالی توسط گوزنها و سواران، چرخش خلاف جهت گوزنها
و سواران، فلسفه وجود ۲۴ ستاره ۸ پر در مرکز قالی و ارتباط آن با ستاره ۸ پر وسط قالیهای دستباف و سرانجام فلسفه تفاوت طرح این قالی
با قالیهای دستباف ایرانی، سخن خواهم گفت.