کد مطلب: ۹۷۸۵
تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵

نقش فلسفه در کشتار جمعی

صدرا صدوقی

فرهیختگان: فیلسوفان هیتلر کتابی است درباره فلسفه، با روش تاریخی و هدفی اخلاقی، نویسنده این اثر در حقیقت ما را با دو پرسش اخلاقی روبه‌رو می‌کند؛ اول اینکه آیا در نگاه به یک فیلسوف نباید به عملکرد سیاسی و اخلاقی او توجهی داشته باشیم؟ دوم اینکه آیا نباید ریشه‌های غیرانسانی و تمامیت‌خواهانه در اندیشه فیلسوفی بلندمرتبه را حلاجی کنیم؟
 نویسنده با چنین رویکردی دست به نوشتن این کتاب زده و از میان اندیشمندان بزرگ آلمانی که هم عصر «هیتلر» بودند و با «رایش سوم» همکاری می‌کردند، برخی را با توجه به پرسش اول و دیگران را با توجه به پرسش دوم به چالش می‌کشد. نویسنده معتقد است که یک فیلسوف را نمی‌توان تافته‌ای جدابافته از جامعه و بسترش تلقی کرد، زیرا او و اندیشه‌اش هیچ‌گاه در خلأ شکل نمی‌گیرد؛ بنابراین فیلسوف باید تعهدی اخلاقی و اجتماعی داشته باشد و خود را نه به ایدئولوژی‌های خودکامه که به انسان پایبند بداند. به‌طور کلی به نظر می‌رسد که نویسنده در این اثر گه‌گاه در اظهارنظرهای خود وارد حوزه تعصب‌ورزی شده و در نقد فیلسوفان، صرفاً قصد مظلوم نمایاندن بیش از حد قوم یهود را داشته است.

 فلسفه، نماد فرهنگ آلمانی
دراین اثر شاهد هستیم که فلسفه در آلمان مانند میراث ملی است. همان‌طور که قانون اساسی در آمریکا چنین نقشی دارد. فیلسوفان از مشاهیر بودند. کارهایی که فیلسوفان انجام می‌دادند، رفتاری که از خود بروز می‌دادند و ایده‌هایی که ترویج می‌کردند تأثیر شدید در تخیل آلمانی داشت. البته در حالی که اکثر مشاهیر «این جهانی»اند، فیلسوفان برعکس، معمولاً «آن جهانی» تلقی می‌شوند، مانند راهبانی که امر روحانی تسخیرشان کرده است.  به نظر می‌رسد آنهایی که در ایده‌های انتزاعی غرق شده و ظاهراً در برج عاج زندگی می‌کنند و از دغدغه‌های خودخواهانه و سطحی فراتر رفته‌اند، یقیناً از ظلم و ستم نیز استعلا یافته‌اند. ولی آیا آنها همیشه ازانگیزه‌های دون و هرزه بالاتر بوده‌اند؟ برای پاسخ به این پرسش باید داستان «فیلسوفان هیتلر» را مطالعه کرد.

 فیلسوفان پیرامون هیتلر
«فیلسوفان هیتلر» گروهی از فیلسوفانی‌اند که قبل، بعد، و در خلال هلوکاست «دور» هیتلر بوده‌اند. اما این گروه آیا شامل تاثیرگذاران و همدستان ثبت نشده او هم می‌شود؟ در اینجا درباره دانشگاهیان یهودی و مخالفان هیتلر هم بحث می‌شود. این گروه از متفکران به سنت متعارفی تعلق دارند که از هزار توی فرهنگ آلمانی سربرآورده‌اند. از امانوئل کانت گرفته تا فردریش نیچه، از آلفرد بویلمر تا مارتین هایدگر، از هانا آرنت تا والتر بنیامین، همه این فیلسوفان در مورد ایده‌های مشترک بحث کرده‌اند. زندگی‌بسیاری از آنها با هم ارتباط داشته است: آن‌ها دانشجو، معلم، هم‌دانشگاهی، دوست و حتی عاشق یکدیگر بوده‌اند.

 پیشوای فیلسوف!
در حقیقت داستان این کتاب در دهه ۱۹۳۰ برلین شروع شده و  در فصل اول خود آدولف هیتلر معرفی می‌شود. هیتلر فلسفه را دست‌کم گرفته بود و خود پرستی‌اش در مورد این مساله او را به این توهم کشانده بود که یک متفکر است. در واقع او خودش را «پیشوای فیلسوف» تلقی می‌کرد. او در کتاب «نبرد من» که طرح کلی از افکار غیرانسانی اوست، این را گفته است. او، البته به شیوه‌ای خام و ناپخته، از پدران سنت آلمانی مثل امانوئل کانت  و  آرتور شوپنهاور نقل‌قول کرده است. ادعا می‌کرد که «نیچه» را می‌پرستد و علاقه شدیدی به مفسران آلمانی «چارلز داروین» داشت.  در سال‌های آخر عمرش نام متفکران آلمانی را روی ژنرال‌هایش گذاشته بود. همچنین شاخه یهودی‌ستیزی را در فلسفه آلمانی بنیاد نهاد و ایده‌های مربوط به نژاد، قدرت و جنگ را تصاحب کرد تا پروژه‌اش را مشروع جلوه دهد.

 آنچه بر هیتلر تاثیرگذار بود
در فصل دوم این اثر به صورت تفصیلی آنچه بر هیتلر تاثیرگذار بوده مورد بررسی قرار می‌گیرد. در کنار آن زندگی و افکار کانت، نیچه، و پیروان آلمانی «چارلز داروین» آشکار می‌شود. از آنجا که رهاوردهای فکری اینان بسیار بزرگ بود، برای هیتلر جذاب بودند.

 همدستان و مردان جاه‌طلبی!
در فصل سوم کتاب به تعبیر نویسنده آن، همدستان و مردان جاه‌طلبی، افشا شده‌اند که در ادای احترام به قاتلان نازی، گوی سبقت را از یکدیگر می‌ربوده‌اند. به‌زعم نویسنده، نژادپرستان و فیلسوفان ایده‌آلیست همگی در انتشار بدترین تبلیغاتی که تا به حال در خاک اروپا ظاهر شده است، نقش داشته‌اند. لذا چهره متفکران گمنامی چون «بویلمر»، «کریک» و مشاهیری چون «هایدگر» و «اشمیت» به تصویر کشیده شده است؛ افرادی که در آن دوران مقام‌های حساس دانشگاه‌های معروف آلمان را تسخیر کرده بودند.

 داستان کارل اشمیت
داستان کارل اشمیت، فصل چهارم این کتاب را تشکیل می‌دهد، او همان کسی بود که قانون اساسی نازی‌ها را نوشت و شهرت و آینده «قانون‌گذار هیتلر بودن» را برای خود خرید. در نهایت در فصل پنجم از بخش اول کتاب، مطالبی درباره «مارتین هایدگر» می‌خوانیم که چگونه وطن‌پرستی هیتلر را توجیه می‌کرد.

 قربانیان یهودی و مخالفان فکری هیتلر
اما در بخش پایانی این کتاب زندگی قربانیان یهودی و مخالفان فکری هیتلر بررسی شده است. همه کسانی که به زور تبعید یا کشته شدند، بررسی زندگی «والتر بنیامین» که با تراژدی پایان یافت و اینکه «تئودور آدورنو» چه تاثیری از آن دوران گرفت و بیشتر عمرش را در مهاجرت گذراند. «هانا آرنت»، شاگرد و معشوقه هایدگر چهره بحث‌برانگیز در بخش پایانی این کتاب است.
  همچنین نکاتی درباره زندگی «کورت هوبر»، یکی از اعضای «گروه رز سفید» و مخالف محافظه‌کاری در آلمان هم مطرح می‌شود، او بعدها به دست نازی‌ها اعدام می‌شود.  گفتنی است این کتاب به سبک «درامی مستند» نوشته شده است و عصری تاریخی و درام‌های اشخاصی که در آن عصر بوده‌اند؛ را زنده می‌کند. این اثر به هیچ وجه جنبه داستانی ندارد و برای آن بر اساس نامه‌ها، عکس‌ها، نقاشی‌ها، گزارش‌ها و شرح‌های بایگانی شده که همگی به منابع اصلی ارجاع داده شده‌اند، تحقیقی کامل انجام شده است. اگرچه این کتاب با سبک روایی نوشته شده تا خواننده را به دنیای خطرناک دهه ۱۹۳۰ آلمان ببرد، اما همان‌طور که قبلاً اشاره شد نمی‌توان از این نکته غافل شد که نویسنده عرق یهودی دارد!

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST