ابتکار: شان انسان و زندگی اصیل آدمی ایجاب میکند در خصوص
نوروز و نقش و آثار آن اندیشیده شود و از نتایج و خصایص نگرش نوروزی در زندگی و حیات
جمعی بشری بهره گرفته آید.
صلح لازمه زندگی پویا و بالنده و رشد یابنده و
ترقی خواهنده میباشد؛ صلح حالت و کیفیتی است در زندگی که توام با آرامش و آسایش و
راحتی و خوشی و خوبی و خیر باشد؛ در مقابل جنگ و حرب و درگیری و کشمکش و تشویش و
ستیزه و ناآرامی؛ فلذا، اثرگذاری نوروز در صلح جهانی از ابعاد و جوانب گوناگون و
مختلف قابل توجه و تأمل و حائز اهمیت است؛ صلح و دوستی و آشتی از درون مایهها و پایههای
زندگی طیب و طاهر میباشد؛ چرا که، ناسازگاری و اختلاف و ستیزه و کشمکش سبب تباهی
و تحلیل زندگی میشود؛ بررسی وضع و حالت زندگیهای گوناگون در جوامع مختلف انسانی
و در عصرهای متفاوت تاریخ، نشان میدهد، هر جا صلح و توافق و دوستی و آشتی بوده
است، فرهنگ و تمدن انسانی رشد نموده است؛ از تمدن سومر و کلده و ایلام و ایران
باستان و یونان و روم و چین و ایران دوران اسلامی و اروپا و امریکا، همه بیانگر
این قاعده است که صلح و زندگی نسبت ماهوی و وجودی و تاثیری دارند.
نوروز، گاه و هنگامه خاصی است برای دوستی و ایجاد
فضای آشتی و تمهید مقدمات تعامل و همکاری و میانجی گری و ایفای نقش صلح خواهانه؛
در نوروز ایرانی، این الگو و سرمشق کاملاً عملی و محقق شدنی است که بسیاری از کسان
و اشخاص و اقوام و جماعتها، بنا به هر دلیل کدورت و دشمنی و خصومت و کین نسبت به
هم داشتهاند و با آمدن نوروز و پیدایش زمان و وقت جدید و ظهور حالت و کیفیت جشن و
شادمانی، زمینه برای برقراری صلح و آشتی و دوستی افزون شده است و مهر جای کین را
گرفته است؛ زیرا، صلح قرین دوستی و رفع کینه و بستر زندگانی است؛ و زندگی خواهان و
مشتاق صلح و دوستی و راستی است.
نوروز، راهی و روشی واقعی و امکان پذیر و عملی و
شدنی و حتی سهل و مقدور برای صلح جهانی انسان و زندگی بشری است؛ اگر در ایران زمین
این نگرش و رویکرد اثر صلح جویانه و صلح طلبانه داشته است، که در طول تاریخ این
حقیقت اثبات شده است؛ پس بنابراین، به تصور صاحب این فکر و قلم، این الگو در سطح
جهانی نیز جواب میدهد؛ یعنی، نگرش نوروزی، نگرش صلح خواه و دوستی آور است. در
واقع، اساس نوروز، انسان دوستی و نوع خواهی و آشتی و مهربانی و تجدید پیمانها و میثاقها
است؛ میثاق با هم نوعان، پیمان با طبیعت، عهد با خالق جهان، قول و قرار با خود و
نگاه تازه؛ از آنسوی، صلح و آرامش و آشتی، آرمان جهانی و از اهداف بلند زندگانی
است؛ اگرچه امروزه نیل به صلح فراگیر و جهانی، به دلیل پیچیدگی و ظهور مسائل و
مشکلات و تنوع و تکثر و بروز اهرمهای نوین قدرت و ابزارها و تکنولوژیهای مدرن، و
مباحثی مثل، خلع سلاح و تولید تسلیحات و رونق نظامی گری و پیدایش اختلافات و
موضوعات مشترک جهانی و زیست همگانی، قدری مشکل و پیچیده شده است؛ لیکن، در میان راهها
و شیوههای صلح آور و دوستی زا، نوروز و نگاه نوروزی، شاید، از بهترین باشد، حداقل
تاریخ و تجربه و عین و عمل و اصالت اثر چنین می گویند.
نگرش نوروزی، در معنای عمیق و دقیق خود، بدون جو گیریها
و چشم هم چشمیها و حالات احساسی، یک دیدگاه صلح جویانه است، زیرا، نوروز در حاق و
حقیقت خود، واجد عقلانیت انسانی و معطوف به انسانیت میباشد؛ صلح جهانی با عقلانیت
انسانی، نه عقلانیت ابزاری، قابل حصول و وصول میباشد؛ پس، نوروز مبتنی و متکی بر
عقلانیت است. نگرش نوروزی، با تحول قلوب و تألیف دلها و انس انسانها و اجتناب از
توحش و بی فرهنگی، نسبت دارد؛ اساساً، نوروز نگاه جدید و نوع دوستانه است؛ و صلح
با دوستی پیوند عمیق دارد، درست بر عکس، دشمنی با توحش و خصومت قلبها و جانها و جسمها
قرین و همنواست؛ در نگرش نوروز، و در عمل و اثر نوروزی ایرانیان، حال و هوای
نوروز، فضای گذشت و مهربانی و عفو و بزرگی و بزرگ منشی و بزرگواری و ملایمت و
ملاطفت است؛ صلح به این معانی و حقایق نیاز بنیادی دارد؛ و زندگی آدمیزاده، در گرو
نشاط و دوستی و شادمانی و انبساط بقا و بالندگی مییابد؛ پس بنابراین، صلح و زندگی
با نوروز ربط وثیق و نسبت عمیق دارند؛ شادی و خنده و فرح و تفرج نوروزی در زندگی،
بسی نقش آفرین و تأثیر گذار است؛ مقایسه ایران و جامعه ایرانی و برخی جوامع دیگر و
ایرانی تباران و مردم جمهوری آذربایجان و افغانستان و ترکمنستان و دیگران، در ایام
و مدت جشنهای نوروزی با سایر اوقات دلیل بین و برهان مبرهن برای صلح و دوستی و
آشتی است.
یکی از لوازم صلح در زمانه ما احقاق حقوق مدنی و
شهروندی و طبیعی و سایر حقوق مصرح در قوانین است؛ نگرش نوروزی، مبتنی بر به رسمیت
شناختن و اعتنای ویژه کردن با قواعد و قوانین طبیعی و یادآوری قانون و ناموس جهان
خلقت است؛ پس، از ویژگی نوروزی میتوان به نفع و خیر صلح جهانی بهره برد و با عطف توجهها
و خاطرها و دعوت از خردمندان و جانهای صلح دوست، به میمنت و مبارکی این جشن ریشه
دار و تاریخی، به ترک مخاصمات و دشمنیها، همت گماشت و به برقراری و استقرار صلح
جهانی یاری نمود؛ در واقع، نگرش نوروزی، امکانی فراهم میکند تا تراضی حاصل شود و
طرفین قانع گردند و با گذشت و نرم شدن دلها به تنازع پایان دهند؛ این راه صلح
جهانی است.
زندگی، با مساعی و مشارکت همگانی، خصوصاً در
زمانه کنونی، و صلح پردازی و زندگی سازی دسته جمعی امکان پذیر است؛ تباهی زندگی با
عنان گسیختگی ابزارهای نظامی و اندیشه میلیتاریسم، نسبت واقعی دارد؛ وضع خاورمیانه
و شاخ افریقا و دیگر جاها، خود نشان و اثر این حقیقت است؛ بنابراین، با استمداد از
نگرش نوروزی میتوان راه میلیتاریسم را بست، قلوله ها را خفه کرد و قلمها را رها
نمود؛ با دقت در مییابیم، دیدگاه نوروزی، دوری از انانیت و منیت و خودپسندی و
اسارت در نفس اماره و خود برتر بینی است؛ چون، نوروز، یعنی دیدن دیگران، دوستی با
دیگران، آشتی با دیگران، اینها یعنی، صلح و صفا و آرامش و راحتی زندگی؛ نوروز
یعنی، جنبش قوه زیبایی شناختی و استحسانی و هنروری و هنرمندی و آیت بینی و عشق و
حب جهان و طبیعت و انسان و خدا و خلق خدا. پس بنابراین، نگرش نوروزی با ابتنای به
فضای تفاهم و تعامل و همکاری و همیاری بین المللی میتواند به استقرار صلح جهانی
مددها برساند؛ به تعبیر دیگر، صلح جهانی با همکاری جهانی و هم اندیشی جهانی پیوند
و بستگی دارند؛ نوروز در معنای حقیقی و واقعی خود، با زندگی طبیعی و فطری و انسانی
و راه انسانیت و حقیقت مناسبت دارد، نه با زندگی تصنعی و ساختگی و عاریتی و در
سایه سلاح و دشمنی و خصومت.
نشستند با صلح و گفتند باز
که از کینه با هم نگیریم ساز / فردوسی
کار یزدان، صلح و نیکویی و خیر
کار دیوان، جنگ و زشتی و شر است/ناصر خسرو
بر اندیشهی صلح بر بست راه بهانه طلب کرد بر صلح
شاه/ نظامی
بیا که نوبت صلح است و دوستی و عنایت
بشرط آنکه نگوییم از آنچه رفته حکایت/ سعدی