کد مطلب: ۹۹۵۰
تاریخ انتشار: شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶

درام و حماسه، ارکان درهم‌تنیده‌ی رمان هوگو

هادی مشهدی

چهارشنبه سی فروردین‌ماه، دومین روز همایش سعدی و ویکتور هوگو در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد. در این نشست دکتر ژان مارک هووس استاد زبان و ادبیات فرانسه و عضو مرکز مطالعات هوگوشناسی این کشور، اصغر نوری و دکتر فاطمه عشقی حضور یافتند. ایشان با تاکید بر سروده‌های هوگو به ویژه «شرقیات» چگونگی تاثیرپذیری وی از استاد سخن، سعدی شیرازی را تبیین و تشریح کردند؛ همچنین رویکردها و اندیشه‌های هوگو در فرازوفرودهای زیست هشتادساله‌اش در قرن نوزدهم، برای علاقه‌مندان بازگو شد.

هوگو و شور تغزل

هووس سخنان خود را درباره‌ی موضوعی با عنوان «ویکتور هوگو، شرقیات و شعر پارسی» آغاز کرد؛ وی ضمن اشاره به پیشینه‌ی فعالیت ادبی هوگو در زمینه‌های مختلف، اشعار وی را در دستور بحث خود قرار داد و اظهار داشت: ویکتور هوگو در سنین جوانی بیش‌تر به سرودن شعر مشغول بود و کم‌تر آثار منثور نگاشت. یکی از مهم‌ترین آثار وی در این حوزه شرقیات نام دارد. هوگو به زودی با اشعار کلاسیک پارسی و آثار بزرگان این حوزه آشنا شد و در سرودن شرقیات از آن‌ها بهره جست. هوگو یک کاتولیک تمام عیار و نیز فردی سیاسی و طرفدار سلطنت بود. در شکل‌گیری انقلاب، جوان‌ها و نیز رمانتیک‌ها گرایش‌های سیاسی یافتند و از دموکراسی حمایت کردند. هوگو در این میان افکار خود را در اشعارش بیان می‌کرد؛ این نشانه‌ی گرایش‌های سیاسی او است. او در آن ایام در دو ژانر سیاسی و تغزلی شعر می‌سرود؛ اما همواره شور تغزل بر او فائق می‌آمد؛ این رویکرد در چکامه‌های وی بازتاب یافت.

وی افزود: هوگو در سرودن این‌دست آثار از سعدی و مولوی متأثر بود. دیوان اشعار حافظ در زمان تألیف شرقیات به زبان فرانسه ترجمه نشده بود؛ اما پیش از آن ترجمه‌ی آلمانی این اشعار در دسترس بود. ویکتور هوگو دو مقدمه بر شرقیات نوشته است. یکی از آن‌ها اهداف سیاسی وی و دیگری اهداف ادبی‌اش را بازنمایی می‌کند. هوگو مضامینی را در شرقیات طرح می‌کند که پیش از آن هیچ‌گاه آن‌ها را بیان نکرده است. او در سرودن شرقیات امور آسمانی را در نظر داشت که در تغزل به اوج خود می‌رسید. او برای اولین‌بار، در این اثر از عظمت شهری به نام اصفهان در ایران دوره‌ی صفوی یاد می‌کند. هوگو در شرقیات بر چند کلمه‌ی فارسی تاکید ویژه‌ای دارد؛ پری و پردیس از این‌دست‌اند.

هووس از ترجمه‌ی آلمانی حافظ و تاثیرات آن بر جامعه آلمان گفت و از آن‌پس تصریح کرد: باید در نظر داشت در آن مقطع مهد شرق‌شناسی فرانسه بود و آلمانی‌ها برای فراگیری آموزه‌های شرقی باید به فرانسه می‌رفتند. اما آن‌چه گوته در دیوان غربی- شرقی خود متأثر از حافظ صورت داد موجب شد هوگو نیز از او تقلید کند. هوگو ده سال پس از گوته به کمک مشاورانی توانست شرقیات را بنویسد. هوگو در کار خود اشعار و آثار سعدی را در نظر آورد؛ چراکه گلستان و بوستان سعدی بارها به زبان فرانسوی ترجمه شده بود. البته باید در نظر داشت هوگو بیش‌تر گلستان را در نظر داشته است؛ او هیچ‌گاه نگفته است که کدام ترجمه را به کار گرفته است؛ محققان گمانه‌های متعددی را طرح کرده‌اند که باید از نظر ادبیات تطبیقی مطالعه شود.

وی ادامه داد: نویسندگان دیگر اروپایی چون دانته و شکسپیر نیز این نوع تأثیرپذیری را تجربه کرده‌اند. هوگو زبان‌های شرقی را نمی‌دانست؛ از این‌روی از مشاوری به نام ارنست فینه بهره می‌جست؛ فینه تنها یک دیپلمه‌ی مدرسه‌ی زبان‌های زنده‌ی شرقی بود؛ او خود از مشاوران آلمانی یاری می‌جست؛ اما باید در نظر داشت مشاور گوته استادی بزرگ بود که ترجمه‌ی طبری را نیز در دست داشت. در آن مقطع چند تن ایران‌شناس در فرانسه فعالیت می‌کردند؛ اما هوگو شناخت چندانی از ایران نداشت و نمی‌توانست آن را در آثارش به سوژه بدل کند؛ با این‌حال او در اثر خود به فردوسی نیز اشاره داشته است. هوگو در سنین پیری نیز به برای باری دیگر به ایران می‌پردازد؛ او در این ایام مطلبی نوشته است با عنوان شاه پارس.

هووس در انتها به دیگر رویکردهای هوگو درباره‌ی شرق و ایران اشاره کرد و برخی از آن‌ها را برشمرد.

گردش‌گری و فراز و فرود اندیشه

نوری به تنوع تجربه‌های هوگو در انواع مختلف شعر اشاره کرد و اظهار داشت: آن‌چنان‌که در مواضع سیاسی و مذهبی هوگو تغییراتی در خور توجه به وجود آمده است، در آثارش نیز تغییراتی دیده می‌شود. او در تئاتر نیز به واسطه‌ی نوآوری بسیارش تاثیرگذار بوده است؛ حتا می‌توان از حیث تاریخ ادبیات او را در حوزه‌ی تئاتر حائز اهمیت بیش‌تری ارزیابی کرد؛ حال آن‌که به‌عنوان رمان‌نویس مشهورتر است. در کنار همه‌ی این فعالیت‌ها باید در نظر داشت که او فردی سیاسی بوده است و رسالات متعددی نیز در این‌باره نوشته است. تجربیات سیاسی وی در آثارش بازتاب گسترده‌ای یافته است. جز این‌ها باید تاکید کرد که او نویسنده‌ای گردش‌گر و اندیشمند است و زمان و زمانه‌ی خویش را به خوبی می‌شناسد؛ تاثیرگذار است و در قبال اتفاقات واکنش نشان می‌دهد و از این‌روی تبعات آن را نیز تحمل می‌کند.

نوری، مصادیقی را از انواع رویکردهای هوگو در مقاطع مختلف برشمرد و تصریح کرد: آن‌چنان‌که گفته شد، هوگوی رمان‌نویس از هوگوی شاعر و نمایش‌نامه‌نویس بسیار شناخته شده‌تر است. ساده‌ترین دلیل مترتب بر این امر گستره‌ی مخاطبان ژانر رمان است؛ می‌توان دلیل دیگری را برشمرد مبنی بر این‌که آثار وی بارها موضوع اقتباس آثار هنری دیگر قرار گرفته‌اند. باید در نظر داشت بسیاری از مخاطبان بینوایان، از منظر سینما با آن آشنا شده و اصل اثر را نخوانده‌اند. با این همه بینوایان همواره در صدر پرفروش‌های ادبی در نقاط مختلف دنیا است. هوگو در این موضع، همواره منتقدان زیادی داشته است؛ بسیاری رمان‌نویسان هم‌عصر وی چون دوما بینوایان را به‌عنوان اثر خوب نمی‌پذیرفتند و او را به‌واسطه‌ی طولانی‌بودن آثار، حاشیه‌های زیاد آن‌ها و حجم انبوه ملودرام در آن‌ها، ملامت می‌کردند.

وی تاکید کرد: باید در نظر آورد، انواع نقدهای یادشده امروز نیز جاری‌اند؛ چراکه مثلاً در عصر حاضر رمانتیسم به نوعی بدوبیراه بدل شده است. اما منتقدانی بوده و هستند که دنیای رمان‌های هوگو را منحصربه‌فرد می‌دانند؛ چراکه در آن‌ها لحن‌های متنوع ترکیب شده و اسطوره‌ای رومانسک صورت یافته است؛ حال آن‌که منتقدان از منظر ژانر ایرادهای رومانسک را بر این آثار وارد می‌دانند و از این بابت برخی از آن‌ها را رمان نمی‌دانند. باید در نظر داشت هوگو خود نیز آثارش را رمان نمی‌خواند؛ او در ابتدای بینوایان می‌نویسد: این کتاب پیش‌روی مخاطب است؛ او در یادداشت‌هایش نیز بیش‌تر از واژه‌ی درام بهره جسته است تا رمان.

نوری در انتها، مجموعه‌ی رمان‌های هوگو را به اجمال معرفی کرد و افزود: تبعید در زندگی ویکتور هوگو نوعی نقطه‌ی عطف تلقی می‌شود؛ چراکه زندگی او را به دو دوره تقسیم می‌کند. برخی رمان‌های او به دوران پیش از تبعیدش تعلق دارند؛ اما بیش‌تر آن‌ها پس از آن نوشته شده‌اند. روی آوردن هوگو به رمان (در دوره‌ی تبعید) بی ارتباط به اجرانشدن نمایشنامه‌های وی نیست؛ وقتی دوره‌ی تبعید آغاز شد نمایشنامه‌های او دیگر اجرا نشدند و دوره‌ی درخشان تئاترش سپری شد. از دیگرسو برخی حماسه‌های الهی هوگو نیز ناتمام ماندند؛ در واقع او ژانر رمان را جایگزین آن دو کرد. به نظر می‌رسد رمان در افق دید او جایگاه خاصی ندارد؛ این مهم را می‌توان با مراجعه به برخی متون انتقادی وی دریافت. هوگو در برخی از این متون، رمان تاریخی را ستوده است؛ اما رمان پیکارسک و مکاتبه‌ای را نقد کرده است؛ او برای جبران نقص‌های موجود در انواع یادشده رمان دراماتیک را توصیه می‌کند و آن را معادل درام رمانتیک می‌داند. با توجه به متون و مقالات یادشده می‌توان دریافت، گویا نزد هوگو تفاوت چندانی میان تئاتر و رمان وجود ندارد.

وی به مقاله‌ی دیگری از هوگو درباره‌ی آثار والتر اسکات اشاره کرد و افزود: می‌توان حماسه را نیز ژانر مورد علاقه‌ی هوگو در رمان دانست؛ او به رمانی علاقه دارد که درام و حماسه را یک جا جمع می‌کند؛ در واقع او دنیای رمان را دنیای حماسه می‌داند. در واقع منتقدان با استناد به همین آرای هوگو در پی اثبات این امر هستند که آثار او با تمام جذابیت و جذبه‌ای که دارند، رمان نیستند.

زمین یک کره است

عشقی در ابتدای سخنان خود از چگونگی علاقه‌مندی‌اش به ادبیات قرن هجدهم و نوزدهم فرانسه و نیز سعدی گفت و درباره‌ی پیوستگی ادبای فرانسوی چون ولتر، روسو، هوگو و مونتسکیو اظهار داشت: در ادبیات رمانتیک فرانسوی آموزه‌های سعدی در شکلی ملموس و گویا حضور دارد. ادبیات کلاسیک قدیم فرانسوی (که با ادبیات لاتین در ارتباطی تنگاتنگ است) با ادبیات کلاسیک جدید درهم‌ریختگی دارد و موجب تجدد و گشایش به سوی شرق شده است؛ این تحول با کشف آمریکا صورت یافته است. وقتی شکل کروی زمین را کشف می‌کنیم همه‌چیز در هم می‌ریزد و می‌خواهیم بدانیم در جاهای دیگر زمین چه می‌گذرد؛ یکی از این قسمت‌ها (پس از جنگ‌های صلیبی) شرق است.

وی ادامه داد: من به ادبیات عرب کشش نداشته‌ام و در این زمینه تخصص ندارم؛ اما در پی خواندن اشعار ویکتور هوگو در شرقیات به سادگی می‌توانم آن‌ها را به فارسی برگردانم؛ حال آن‌که قواعد شعر فرانسه با شعر مدرن فارسی هم‌خوان نیست. در رویارویی با این اشعار این پرسش مطرح می‌شود که چگونه سعدی تا این حد در اشعار رمانتیک‌های قرن نوزدهم فرانسه حضور دارد؟ ولتر در قرن هجدهم حکایت مشهور خود به نام زدیگ یا صادق را به سعدی تقدیم کرده است. این حکایت از ابتدا بازگوی حکایت‌ها و اندرزهای سعدی است؛ در آن‌ها فروتنی، بلندنظری، هم‌سان‌بودن، هم‌سوبودن و متحدبودن آموزش داده می‌شود. در پایان این حکایت بر اهمیت خواست خدا تاکید شده است. این آموزه‌ها در اشعار ویکتور هوگو نیز دیده می‌شود. ولتر در تتبع در اخلاقیات متأثر از آموزه‌های سعدی بوده است؛ او خود بر این امر تاکید بسیار کرده است.

عشقی به مواردی از مشابهت‌ها میان آموزه‌های سعدی و گفته‌های ولتر در اثر یادشده اشاره کرد و افزود: هوگو در آثار خود بسیار زیاد به آثار و آموزه‌های ولتر و مونتسکیو و گاه روسو ارجاع داده است. می‌توان دریافت شناخت اولیه هوگو از سعدی از ورای آثار افراد یادشده صورت یافته است. او در کشاکش نوشتن شرقیات ایجاد تحول در رمانتیسم فرانسوی را در نظر داشته است؛ او در صورت بندی این رویکرد نظریات روسو را نیز لحاظ کرده است. باید در نظر داشت شعر و ادبیات فارسی در آثار و رویکردهای روسو نیز بسیار تأثیر داشته است؛ او این آموزه‌ها را هم در فرهنگ موسیقی خود لحاظ کرده و هم در آثاری که درباره‌ی طبیعت نگاشته است. بلاغت و نغزگویی روسو بسیار بر هوگو تأثیر داشته است. تأثیرپذیری فرانسوی‌ها از ادبیات فارسی در پی دانش زیاد ایشان و نیز وجود ترجمه‌های بسیار خوب از ادبیات فارسی محقق شد. در واقع این تأثیرپذیری در بروز و ظهور رمانتیسم فرانسوی بسیار مؤثر بوده است.

وی در انتها دیگر زمینه‌های تأثیرپذیری غربی‌ها از ادبیات فارسی به‌ویژه سعدی را با ذکر مصادیقی برشمرد.

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST