تنظیمات | |
قلم چاپ | اندازه فونت |
مرکز فرهنگی شهر کتاب چند پرسش کوتاه دربارهی کتاب خواندن و انس با کتاب با نویسندگان و دیگر صاحبنظران اهل فرهنگ مطرح کرده است تا از کتابها، نویسندگان و شخصیتهای داستانی محبوبشان بگویند. بهتدریج این پاسخها در اختیار مخاطبان عزیز قرار میگیرد.
پاسخهای رویا دستغیب نویسندهی آثاری چون تراتوم و مجمعالجزایر اوریون در پی خواهد آمد:
چه کتابهایی
را قبل از خواب میخوانید؟
در طول روز عمدتا کتاب و مقالات
فلسفی و قبل از خواب رمان میخوانم.
آخرین
کتاب بینظیری که خواندید چه بود؟
«نوشتار و تفاوت» اثر ژاک دریدا با
ترجمهی دکتر عبدالکریم رشیدیان بود.
کتاب
کلاسیک مورد علاقهتان چیست؟
جواب دادن به این سوال برای من که
خواندن رمانهای کلاسیک را از سن کم شروع کردم بسیار سخت است. اما اگر بخواهم از
چند رمان تاثیرگذار نام ببرم نمیتوانم به رمانهای در جستجوی زمان از دست رفته،
دن کیشوت و خشم و هیاهو اشاره نکنم.
کدام
رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد، روزنامهنگار و یا شاعر را در حال حاضر بیش از
همه تحسین میکنید؟
میتوانم از میان رمان نویسها به
فرانتس کافکا و جیمز جویس و از بین نمایشنامهنویسها، شکسپیر و آنتونن آرتو و
شاعرها آرتور رمبو و لورکا اشاره کنم.
به نظر چه کسی درباره کتابتان بیشتر از همه اعتماد دارید؟
استادان و دوستان فرهیختهای دارم و از نظرهایشان بهره میبرم اما اگر بخواهم فقط از یک نفر نام ببرم آن شخص عمویم عبدالعلی دستغیب است که عمری در زمینهی نقد ادبی تلاش کرده و پنج جلد کتاب نقد ادبی به نام «از دریچهی نقد» از آثار اوست.
چه
زمانی کتاب میخوانید؟
کتاب خواندن با زندگیم در هم تنیده
شده و در هر فرصتی کتاب میخوانم. گاهی که به علت خاصی امکان کتاب خواندن ندارم
فقدانش را در درونم عمیقا احساس میکنم.
چه چیزی بیشتر از همه شما را در ادبیات تحت تاثیر قرار میدهد؟
از وقتی خودم را شناختم ادبیات جزئی از زندگیم بوده. اتفاقاتی که در جامعه و در زندگی روزمرهام میافتد که تجربههای دردناک یا شادی برایم به همراه دارد مرا به این فکر میاندازد که زندگی و به خصوص بدنِ آدمی بستری پُر تنش برای هر نوع آفرینش هنری و خلق مفاهیم تازه است و ادبیات جایگاه والایی در این بین دارد. آنچه در ادبیات بیشتر از همه مرا تحت تاثیر قرار داده این است که ادبیات بدون هیچ ادعایی و بیآنکه بخواهد چیزی را اثبات کند انسان را متوجه هستی خودش می کند. شاید بهتر است بگویم هنر در این جهان پُر آشوب تنها راهی است که انسان را با تنشی که هستی او را درمینوردد، رو در رو میکند.
از خواندن چه ژانرهایی بیش از بقیه لذت میبرید و از چه ژانرهایی دوری میکنید؟
از نظر من، خود اثر مهمتر از ژانری است که رمان در آن نوشته شده. اثری که بتواند به دور از کلیشهها روح زمانهاش را بازنمایی کند و با قدرت از بیشترین ظرفیت زبان برای عبور از محدودیتهای ادبیات مسلط بهره ببرد ارزشمند است. اگر نویسنده به اهمیت واژگان پی برده باشد، خلق مفاهیم تازه و شکل دادن به جهانی ممکن در هر ژانری امکان پذیر است.
دوست
داشتید کدام کتاب را که توسط نویسنده دیگری نوشته شده شما مینوشتید؟
کاش «در جستجوی زمان از دست رفته»
اثر مارسل پروست را نوشته بودم.
کتابهایتان
را چطور دستهبندی میکنید؟
من در
کتابخانهام کتابهای فلسفی و رمان را در قفسههای جدا میگذارم.
آخرین
کتابی که به یکی از اعضای خانوادهتان پیشنهاد کردید چه بود؟
آخرین کتابی که به شخصی پیشنهاد کردم کتاب ارزشمند «دیالکتیک روشنگری» اثر
آدورنو و هورکهایمر، ترجمه فرهادپور و مهرگان بود.
مردم
از پیدا کردن چه کتابی در قفسه شما تعجب خواهند کرد؟
فکر نمیکنم کتاب خاصی که تعجببرانگیز
باشد در کتابخانهام داشته باشم.
قهرمان
داستانی مورد علاقهتان و شخصیت منفی مورد علاقهتان کیست؟
شخصیت داستانی مورد علاقه ام «بنجی»
در رمان بینظیر خشم و هیاهو اثر فاکنر است. بنجی سی ساله که سه ساله است و فاکنر
چنان از دید او به جهان نگاه کرده که همیشه در ادبیات ماندگار خواهد ماند. شخصیت «
استیون ددالوس» در رمان چهرهی مرد هنرمند در جوانی، شاهکار جیمز جویس هم بینظیر
است.
در
زمان کودکی چه نوع خوانندهای بودید؟ چه کتابهای کودکانه و چه نویسندگانی برای
شما جذاب بودند؟
کودکی من با کتاب و در آرزوی
نویسنده شدن گذشته و خوشبختانه همیشه کتابهای باارزش در اختیارم بوده. برای همین
خیلی زود از کتابهای کودکانه گذشتم و به سمت رمانهای کلاسیک رفتم. در آن دوران آنها
را در فکرم به دو نوع تقسیم کرده بودم، رمانهای روشن و رمانهای تاریک، رمانهای
روشن از نظرم رمانهایی بود که من بیشتر میفهمیدم و راحت میتوانستم وارد فضایشان
بشوم و رمانهای تاریک رمانهایی بود که من به سختی میفهمیدم و به راحتی مرا به
خودشان راه نمیدادند. اما من همیشه رمانهای تاریک را بیشتر دوست داشتم و برایم
پُر رمز و رازتر بودند. هنوز هم از رمانهایی که باید برای خواندنشان و پرسشهایی
که در تار و پود روایتشان بافته شده بیشتر تلاش کنم لذت بیشتری میبرم.
اگر قرار باشد
یک شام تدارک ببینید ازبین سه نویسندهای که در قید حیات هستند و آنها که نیستند
کدام را انتخاب میکنید؟
سه نویسندهای که برای این قرار
شام فرضی دعوت میکنم، فرانتس کافکا، جیمز جویس و مارسل پروست هستند.
آیا
آخرین کتابی را که قبل از آنکه تمامش کنید کنار گذاشتهاید، به یاد دارید؟
متاسفانه جلد سوم کمدی الهی اثر
دانته به نام بهشت را نیمه رها کردم و دیگر فرصت نشد بخوانم.
میخواهید
در آینده چه کتابی بخوانید؟
در آینده میخواهم کتاب سه جلدی «زمان
و حکایت» اثر پل ریکور ترجمهی مهشید نونهالی را بخوانم.