حال میبینیم که چگونه دست شفقت این پدر، سالها پس از مرگش، همچنان فرزندش و شاگردانش را نوازش میکند.
فکر نکنید کار ترجمه با آموختن زبان مبدا راه میافتد. شما باید زبان مقصد را هم بیاموزید.
شهركتاب در حال حاضر در بیش از 37 شهر كشور فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی فعال دارد. این فروشگاهها با عرضه كتاب و دیگر محصولات فرهنگی تلاش میكنند تا دسترسی شهروندان را در زمینههای مختلف فرهنگی مرتفع نمایند.
جمعه ۱۸ مهرماه، بخش کودک و نوجوانِ شهرکتاب آمل میزبان دورهمی صمیمی دوستداران ادبیات کودک بود. در این برنامه با حضور نویسندهی کتاب «شاخنامه»، زهرا شاهی، آیین رونمایی و جشن امضا برگزار شد و سپس کارگاه داستاننویسی ویژهی گروه سنی ۸ تا ۱۶ سال با مشارکت فعال کودکان و نوجوانان برپا شد. برنامه با خوشامدگویی […]
سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴، شهرکتاب آمل میزبان دکتر محمد مالجو بود. او در سخنرانیای با موضوع «تهیدستان در ایران؛ صورتبندی نظریِ یک طبقهی بیقدرت»، ضمن مرور تاریخچهی شکلگیری این طبقه، به دیدگاههای معاصر درباره جایگاه اجتماعیِ فرودستان پرداخت و پیامدهای کماثر بودن آنها بر سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی را بررسی کرد. رویداد «عصری با اقتصاد» […]
رویداد «درباره فلسفه: گفتوگوی میان افلاطون و ارسطو» با استقبال همراهان همیشگی شهرکتاب و حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادبیات در شهرکتاب الف برگزار شد. در این نشست، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی مؤسسه شهرکتاب، به اهمیت تجدیدچاپ دو اثر «بوطیقا»ی ارسطو و «شهرِ زیبای افلاطون» با ترجمه و پژوهش دکتر فتحالله مجتبائی پرداخت و […]
یادداشت مترجم برای ما که سر از کتاب بلند نمیکنیم، خبر خوش، خبر خوب، خبری که منتظرش بودیم، بالاخره در پاییز رسید! آکادمی سوئد مهر تأیید را بر چیزی زد که ما خوانندگانش در دلمان میدانستیم: لاسلو کراسناهورکای، آن «استاد معاصر آخرالزمان»، برنده جایزه نوبل ادبیات شد. بیانیه آکادمی چه زیبا بود: جایزه به او […]
راضیه خوئینی / گروه کتاب روزنامه ایران در روزگاری که جهانِ معاصر با شتابی سرسامآور درگیر بحران معنا، تلاطم فکری و چالشهای زیست انسانی است، بازگشت به سرچشمههای خرد و عرفان ایرانی اسلامی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. یکی از درخشانترین ستارگان این آسمان، مولانا جلالالدین محمد بلخی است؛ شاعری که در مثنوی […]
نزدیک مدرسهی ما دکه کوچکی بود؛ دکهای با بوی کاغذ کهنه و جلدهای رنگورورفتهکه هنوز در خاطرم هست. آنجا رمانهایی پیدا میشد که یواشکی میخریدیم و به نوبت میخواندیم. کیهانبچههای قدیمی هم بود؛ مجلهای با داستانهای کوتاه بازنویسی شده از هزارویک شب و شعر و نقاشی و فرصت مکاتبه که برای همه ما، پنجرهای بود […]