img
img
img
img
img
img
تاریخ انتشار: 11 شهریور 1404
«شب عبدالحسین سپنتا»؛ بازخوانی زندگی، سینما و خاطره در قلب اصفهان

به همت شهرکتاب بهار اصفهان، نشر اقنوم و مجله بخارا برگزار شد:

«شب عبدالحسین سپنتا»؛ بازخوانی زندگی، سینما و خاطره در قلب اصفهان

در آیینی فرهنگی که شامگاه جمعه هفتم شهریورماه ۱۴۰۴ در شهرکتاب بهار اصفهان برگزار شد، عبدالحسین سپنتا ـ پیشگام سینمای ناطق ایران ـ به روایت تصویر، کلام و سند، به حافظه فرهنگی شهرش بازگشت. این برنامه با حضور چهره‌های فرهنگی، پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ سینمای ایران، همراه با رونمایی از کتاب تازه‌ای درباره سپنتا و نمایش مستند «از مشروطیت تا سپنتا» برگزار شد.

در شب عبدالحسین سپنتا که به همت شهرکتاب بهار اصفهان، نشر اقنوم و مجله بخارا برگزار شد، فرهنگ‌دوستان، پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ سینما و اصفهان گرد هم آمدند تا با مرور آثار، گفتارها و خاطرات یکی از مؤثرترین چهره‌های فرهنگی سده گذشته ایران، از جایگاه و تأثیر سپنتا یاد کنند.

در این برنامه، مصطفی حیدری، مدیر نشر اقنوم، با معرفی کتاب تازه‌منتشرشده‌ی «خرابه‌های این شهر فراموش‌شده» به مجموعه‌ای از مقاله‌ها، یادداشت‌ها و سخنرانی‌های سپنتا درباره اصفهان پرداخت و تأکید کرد که این اثر در راستای هدف اقنوم برای بازخوانی چهره‌های فرهنگی اصفهان منتشر شده است. حیدری، با اشاره به دشواری‌های اخذ مجوز و تهیه تصویر جلد کتاب، بخش‌هایی از یادداشت قدیمی خود درباره سپنتا را خواند و نقش پررنگ او را در پیوند سینما با ادبیات، تاریخ و شعر ایران برجسته دانست.

حامد قصری، گردآورنده کتاب، با بیان اینکه آرشیو بزرگی از اسناد و یادگارهای فرهنگی اصفهان را گردآوری کرده، از لزوم توجه به شخصیت‌هایی چون سپنتا در حافظه فرهنگی اصفهان گفت. او با اشاره به حضور پررنگ زن و خانواده در زندگی شخصی و سینمایی سپنتا، از جمله در فیلم مشهور «دختر لر»، بر پیوند آثار او با هویت ملی تأکید کرد.

در ادامه، مستند «از مشروطیت تا سپنتا» به کارگردانی محمد تهامی‌نژاد به نمایش درآمد؛ روایتی از زندگی و آثار سپنتا، از «چشم‌های سیاه» و «فردوسی» گرفته تا «لیلی و مجنون». این فیلم، تصویری روشن از دغدغه‌های فرهنگی سپنتا و موانعی که در مسیر فعالیت حرفه‌ای‌اش با آن روبه‌رو بود ارائه داد.

پیام تصویری مهندس محمود درویش، معمار اصفهانی و همسایه سالیان سپنتا، نیز پخش شد. او با نگاهی صمیمی به ویژگی‌های شخصی و فرهنگی سپنتا پرداخت و خانه‌اش را «موزه‌ای پر از کتاب و صنایع دستی» توصیف کرد. درویش، سپنتا را خوش‌بیان، صادق و اهل فرهنگ دانست که در فضای اقتصادی سینمای ایران دوام نیاورد و به روزنامه‌نگاری و مدیریت صنعتی روی آورد.

پیام تصویری علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا نیز بخش دیگری از برنامه بود. دهباشی با تجلیل از جایگاه سپنتا، او را فراتر از یک کارگردان دانست؛ هنرمندی که تلاش داشت روح ملی ایران را در سینما بازتاب دهد و نام خانوادگی‌اش، تداعی‌گر فرهنگ و ادبیات ایران بود.

عباس عقیلی، دیگر سخنران برنامه، با نگاهی نوستالژیک از اصفهان دهه‌های ۲۰ تا ۵۰ گفت. او فضای چهارباغ، کافه‌ها، سینماها، کتاب‌فروشی‌ها و ریتم زندگی روزمره اصفهان را به تصویر کشید و از نقش فرهنگی سپنتا در این بستر شهری سخن گفت. توصیف‌های او از فضاهای شهری، همچون چراغ راهنمایی‌های ابتدایی، بوق کارخانه‌ها و رفت‌وآمدهای درشکه‌ای، رنگ‌وبویی عینی به خاطرات فرهنگی بخشید.

در بخشی از مراسم، یادداشتی از خود سپنتا خوانده شد؛ شکوه‌نامه‌ای از دشواری‌ها و موانع تولید فیلم فارسی در ایران، که با زبانی صریح از بی‌مهری‌ها، کارشکنی‌ها و ناکامی‌ها سخن می‌گفت. اما در همان متن، سپنتا با امید از غنای بی‌پایان ایران برای ساخت فیلم‌های اصیل سخن می‌گفت: «باید دانست فیلم فقط یک امر تجاری نیست، بلکه باید روح ملی یک ملت را بازتاب دهد.»

آیین شب عبدالحسین سپنتا در نهایت کوششی بود برای بازگرداندن این چهره فرهنگی به حافظه عمومی اصفهان؛ شهری که سپنتا در آن زیست، کار کرد، رنج کشید و سرانجام در خاک آن آرام گرفت. صدای سینمای ایران، پس از سال‌ها خاموشی، بار دیگر در این شب، از دل خرابه‌ها و خاطرات، طنین‌انداز شد.