نشست ویژهی شهر کتاب در روز دوشنبه ۲۶ آذر به نقد و بررسی کتاب «زن و چالشهای جامعه، جستارهایی دربارهی مسائل زن و خانواده و جوان» اختصاص داشت و با حضور فاطمه صدرعاملی، نسرین فقیهملکمرزبان، حجتالاسلام و المسلمین مهدی مهریزی و دکتر خسرو باقری در مرکزفرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
خانه: محل استقرار و خودشناسی
فاطمه صدرعاملی اظهار داشت: امام موسی صدر براساس آیاتی از قرآن زن را دارای خلقت واحد با مرد، حق حضور در جامعه، حق مالکیت و تحصیل دانسته است. این در حالی است که تا صد سال اخیر، زنان در بسیاری از کشورها حق مالکیت نداشتند. او تأکید میکند که مطابق با آیات قرآنی، زن و مرد در رسیدن به بهشت و از آنرو در رسیدن به کمالات انسانی یکساناند. به نقش خانواده بسیار اهمیت میدهد تا جایی که خانواده را کوچکترین واحد اجتماع میداند و نه فرد را. او باور دارد که نوزاد انسان بیش از موجودات دیگر برای زنده ماندن و رشد و نمو، به پرورش و حفاظت والدین نیازمند است. این نیازها، محدود به نیازهای مادی چون تغذیه یا بهداشت نیستند. رشد و شکوفایی ذهن و روح و روان انسان بدون وجود والدین میسر نیست. آنچه در خانواده به بار مینشیند، مولود بیولوژیکی نیست. انسانیت انسان نیز در خانواده پرورده میشود.
او ادامه داد: امام موسی صدر خانواده را نیازمند ثبات و آرامش میداند و یکی از خصوصیات آن در قرآن را استقرار روحی افراد خانواده بیان میکند. روانشناسان باور دارند کسی که صاحب خانهی وجودی خودش بوده و در آن استقرار یافته باشد، خود را شناخته است. پس، قرآن کریم در واقع خانه را محل خودشناسی و استقرار روحی معرفی کرده است.
او افزود: امام موسی صدر باور دارد که حقوق و نیازهای فرزند بایستی شناخته شود و مورد توجه قرار گیرد. والدین مسئولیت پرورش را بر عهده میگیرند، اما رفتار آنها به صورت اعمال قدرت نیست. بلکه با توجه به وضعیت فرزند و خصوصیات زندگی فرزند با احترام و همدلی همراه است. زن و مرد دارای وظایف مشابهی در خانواده هستند. اگر مادر دوران بارداری و شیردهی را متحمل میشود، رسیدگی و نگهداری از فرزند، هم بر عهدهی مردان است و هم زنان. به تعبیری مردان و زنان هر دو هم پدرند و هم مادر. کسانی که به چنین برابریای شک دارند، جنسیت را بهعنوان امری محتوم مبنای خصوصیات شخصیتی انسان قرار دادند و به جنبهی غریزی و فیزیولوژیکی اکتفا کردهاند. این در حالی است که کمال انسان در فراتر رفتن از بعد فیزیولوژیکی است و نباید او را به قسمت فیزیولوژیکیاش محدودش کنیم.
صدرعاملی گفت: امام موسی صدر توضیح میدهد که زنان به علت فشاری که در طول تاریخ متحمل شدهاند، اولین گام را برای برابری و رهایی خود در تقلید از مردان دیدند و به روشهای اقتدارطلبی مردانه روی آوردند. این امر منجر به ادامهی وضع گذشته شد. چنانکه در بعضی از خانوادههای مدرن، زنان بهگونهای امور را در دست خود گرفتهاند که حق هر گونه تصمیمگیری یا حتی مشاوره را از همسران خود سلب کردهاند. در چنین خانوادهای، مرد نمیتواند الگوی سازنده و نقشآفرینی برای تربیت فرزند خود باشد. پژوهشی ده ساله، نشان میدهد که با رفتار یکسانانگارانه میان افراد یک خانواده اعم از زن و مرد با هم و با فرزندان دختر و پسرشان، موجب پرورش پسرانی با محبت و همدلی بسیار بالا میشود.
او افزود: امام موسی صدر مانع بزرگ بر سر راه پیشرفت زنان را استفاده از عنصر زنانگی آنان در اجتماع میداند. همچنین هم مردان و هم زنان را در ایجاد چنین مانعی سهیم میشمارد. توضیح میدهد که زن در چنین وضعیتی به شیء فروکاسته شده است و راه برونرفت از چنین وضعیتی را حجاب معرفی میکند. حجابی که شامل نوع سخن گفتن، راه رفتن و نشان دادن زینت زن بهعنوان حرکتی با سویهی جنسی است. پس میتوان حجاب را سمبولی در نظر گرفت که در صدد برقراری رابطهی اجتماعی در جامعه بدون توجه به عنصر جنسیت افراد است.
وی در پایان گفت: او در مصاحبه و نوشتههایش معمولاً به تواناییهای جوانان، انرژی بیشترشان، امیدشان به آینده، توانایی پرورش و پیشرفتشان اشاره میکند و امیدوار است که آینده را بسازند. او بر خلاف اکثر اندیشمندان و سیاستمداران که به جوانان توصیه میکنند که خیلی زود پیش بروید و دنبال توسعه باشید و از مزاحمت غرب در سر راه پیشرفت کشورهای اسلامی بگذرید، به تواناییهای افراد اشاره میکند. این به نظر این فایده را دارد که زمینهی تروریسم را میبندد. چرا که اگر جوان پر انرژی بشنود که غرب مانع پیشرفت او و جامعهاش شده است، شاید گمان کند باید به تروریسم روی آورد.
چندهمسری، مباح مقید
حجتالاسلام و المسلمین مهدی مهریزی اظهار داشت: به نظر من عالمان دین را با مواجهه و برخوردشان با مذاهب و فرق متفاوت، با ادیان متفاوت، با علوم و فنون و مسالهی جنسیت و زن میتوان سنجید. این چهار سنجه بر بنیان پذیرش تکثرند؛ یعنی میپرسند این عالم چه مقدار تکثر را در میان مذاهب، ادیان، فرهنگها و انسانها باور دارد. به گمان من یکی از رمزهای مانایی و ماندگاری عالمان دین وجود این تکثر و باور به آن در فکر و عمل است.
او در ادامه ویژگیهای سید مرتضی، از عالمان کهن شیعه در قرن پنجم، را با این چهار معیار سنجید و گفت: این عالم شیعی که بیشتر نزد اهل سنت شناخته شده است، برای شاگرد یهودی شهریهای برابر با شهریهی طلبههای شیعی برقرار میکند. دوست صمیمیاش ابواسحاق صابی و همسرش زیدی است. از عالمان اهل سنت اجازهی حدیث دارد. او فرهنگهای مختلف را پذیرفته است. مثلاً در دیوان خود هفت قصیده دربارهی نوروز دارد. این در حالی است که برخی از عالمان دینی ایرانی هنوز پذیرای نوروز نیستند. او اشعار بسیاری دربارهی زن دارد و حتی بحث انتقال سیادت از طریق مادر را مطرح میکند. همینطور شرط مرد بودن را در باب مفتی یا امام جماعت ذکر نمیکند.
او ادامه داد: امام موسی صدر تکثر را در این چهار حوزه باور کرده است. این امر در عمل و اندیشهاش حضور دارد. او با خطابهی مذهبی خواندن درکلیسا با ادیان مواجه میشود. علوم و فنون مختلف را دانشهای مورد نیاز انسان میداند و به دنبال خارج کردن زن از دایرهی انسان بودن نیست. پنج مبنای نو و بدیع در اندیشهی او ردگیری میشود. قرآن محور اندیشههای اوست و آن را در عرصهی عمل راهگشا و کارگشا میبیند؛ میان فرهنگ دینی و غیردینی تفکیک قائل میشود؛ به احکام ثابت و متغیر توجه دارد و تاریخمندی و زمانمندی امور را در نظر میگیرد؛ به روح دین در فهم آن توجه دارد و به واقعیتهای امروزی زنان و تواناییهای کشفشدهی آنها توجه دارد.
او تصریح کرد: در دیدگاه امام موسی صدر جوهر زن و مرد واحد است. او اشتراکات را در زن و مرد هویت انسان میداند و اختلاف و تفاوت را امر عارضی میداند. او براساس آیهی سوم سورهی نساء، مسالهی چندهمسری را مباح مقید میداند. چنانکه اختیار همسری دیگر فقط در شرایطی مجاز است که سرپرست خانواده از دست رفته باشد یا خانوادهی بیسرپرست در معرض آسیب باشد. او آشکار میکند، گرچه در ظاهر ادلهی دینیمان طلاق و مدیریت را در دست مرد میبینیم، این قوانین این امکان را دادهاند که زن و مرد با شروطی اختیارات زندگی را میان خودشان تقسیم کنند؛ یعنی اختیارات خانواده امری ثابت نیست و زن میتواند در هنگام عقد ازدواج بخشی از مدیریت یا تمام آن را بر عهده بگیرد. پس، زن امکان، توان و حمایت حقوقی این امر را دارد. در ازدواج دختر، حضور پدر صرفاً در نقش حمایتی و برای جلوگیری از فریفتگی به ظاهر است، اما در نهایت خود دختر تصمیمگیرنده است. حتی با استناد به آیات قرآنی، دخالت غیرعرفی یا غیرعقلانی پدر در ازدواج قابل پیگیری است.
او افزود: امام موسی صدر از آیهای که در نکوهش و عقوبت زندهبهگور کردن دختران است، دو لایهی دیگر استخراج میکند. او میگوید، جامعهای که به زن اجازهی فعالیت اجتماعی نمیدهد یا جامعهای که نمیگذارد زن رأی و نظری داشته باشد، در واقع او را زندهبهگور کرده است و شامل این حکم میشود.
پاشنهی آشیل تدین در ایران
خسرو باقری اظهار داشت: امام موسی صدر در این متون با استناد به آیات قرآنی زن و مرد را از یک گوهر معرفی میکند. اما در بیان مقامات عملی، به نظر میرسد که برای مرد برتری قائل است. در بخشی از این کتاب، با برشمردن تجارب و مشاهدات خود در انگلستان میگوید زنان در شرایط برخورداری از تمامی حقوق اجتماعیشان نیز توانایی کمتری از مردان نشان دادهاند. به نظر میرسد که اینجا این کمتوانی زن به ذات او نسبت داده شده است. در اندیشهی اسلامی، زن و مرد به عنوان موجوداتی واحد یا انسان معرفی شدهاند و باید توجه داشت که سهمی از ناموفقیهای زنان در عرصهی اجتماع و سیاست در شرایط برخورداری از حقوق اجتماعی و سیاسی نیز به پیشینههای تاریخی وضعیت زن باز میگردد. زنان در طول تاریخ فرودست بودهاند و این فرودستی کلان و تاریخی مانعی پیش روی قوی ظاهر شدن آنها است. امروز زنان بسیار قدرتمندی، در حد و اندازهی مردان قوی، در عالم سیاست ظاهر شدهاند.
او افزود: امام موسی صدر با وارد ساختن انتقاداتی بسیار به تمام ادیان و ملتها، فرودستی زن را نزد ایشان نکوهش کرده است. این در حالی است که برخی از این مضامین در اسلام نیز وجود دارند، مثل بحث مشابهت مرد به خدا یا اینکه بیشتر مواقع مخاطب خداوند مرد (آدم) است و نه زن (حوا). از اینرو، این نقدها نوعی سوگیری به نفع اسلام به نظر میرسند. امام موسی صدر، در جایی میگوید، زن در تمدن غرب هیچ شایستگی و قابلیتی نداشته و از ارکان اصلی آن بهشمار نمیرود. بلکه فقط انسانی است که باید در خدمت مرد باشد. اما این حرفهای کلی دربارهی غرب همیشه صادق نیستند. باید توجه کنیم که در ایران اغلب از دریچهی رسانههایی به غرب مینگریم که نگاهی منفی دارند و این تصویری درست به دست نخواهد داد. در جامعهی غربی زنان بسیار شایستهای در عرصهی اجتماع حضور دارند. گونهگونی همه جا هست، اما ما غرب را به مقولهای منفی تبدیل میکنیم. باید بپذیریم که با وجود اجرای حجاب در جامعهی ما، زیرپوست شهرمان فسادهای جنسی زیادی وجود دارد.
او تأکید کرد: یکی از نکات مثبت در اندیشهی امام موسی صدر نگرش تحولگرایانه به احکام اسلامی است. این در حالی است که بیشتر فقها با عنوان نصگرایی فقط به احکام زمان پیامبر در مکه باور دارند. اما امام موسی صدر در عمل نشان میدهد که باور دارد این امور باید متناسب با زمان درک شوند. بخش ثابت اسلام اموری چون توحید و معاد است و بقیه نمیتوانند در مقابل تغییرات جامعه صلب بمانند. امروز فقهایی که در این مسیر پیش رفتهاند، از شهادت و ارث برابر زن و مرد پشتیبانی میکنند. باید توجه داشته باشیم که پیامبر آداب و قواعد خوب زمان خودش را پذیرفت و امضا کرد. حال چگونه میتوان قواعد و آداب خوب زمانهمان را نپذیریم و از امضایشان سر باز زنیم؟ این چیزی است که من امروز پاشنهی آشیل اسلام و تدین در جامعهمان میبینم.
شور و شفافیت یک روح در میان خطوط
نسرین فقیه ملکمرزبان اظهار داشت: در مواجهه با آثار و افکار افراد بزرگی مانند امام موسی صدر اتفاق مهم دریافتن حدیث یا آیهای نو نیست. آنچه در میان خطوط در جریان است، تسخیر احساسی ناگهانی است. ذهن ما در اختیار نوعی نشاط قرار میگیرد که برخاسته از شور آدمی در سخن گفتن از چیزی است که بدان ایمان دارد. بازخواندن این متون مرا به چهل سال پیش بازگرداند. شاید بارها قرآن را بخوانیم و هر بار آیههایی برایمان تازه شوند. این اتقافی است که فقط در زلالی و صداقت روی میدهد. شاید روزانه توصیههای اخلاقی بسیاری بشنویم. اما گویی وقتی یک روح یا نفس حرف میزند، چیز جدیدی بیان کرده است. سخنان امام موسی صدر نیز جذبهای ویژه دارد.
او افزود: تصویر آرمانی ما از زن مسلمان، زن محجبه، زن قرآنی یا مرد یا جوان اینچنینی تغییر کرده است. بعضی از ما احساس میکنیم که شکست خوردهایم و بعضی دیگر احساس میکنیم که عواملی در جامعه ما را از مواضع ایدهآلمان دور کردهاند. من معلم یا مادر امروز با دانشجو یا فرزندی مواجهم که نگران و ناراضی است. این مرا ملزوم میکند که بیندیشم چرا نتوانستهام او را از عشق یا ایمانی سرشار کنم. در بسیاری از مواقع اشکال از خود ما است که نتوانستهایم آنچه باید را منتقل کنیم. پیامبران کلماتی سنگین بهکار نمیبردند. خیلی ساده حرف میزنند و لزوماً متخصصان علمی نبودند، اما در آنها زلالی، شفافیت و نورانیتی بود که افراد را جذب میکرد. همین ویژگیها در این کتاب مرا به نوعی امید و آرامش برگرداند.
او تأکید کرد: امام موسی صدر این حرفها را در برههی گذار کشورهای اسلامی و ایران بیان میکند. در این نگاه که از سنتگرایی قدیمی و خشک مذهبی دور است، پویایی اسلامی نشان داده میشود. او از ازدواج مدنی و نگرانیهایی که در غرب پیرامون آن وجود دارد و از خواستههای زن امروزی حرف میزند. و در این زمینه، نکاتی ارزنده بیان میکند که به آدمی امکان حرکت با نظامی قرآنی میدهد.
فقیه ملکمرزبان در ادامه گفت: امام موسی صدر بحث جالبی دربارهی کل و مجموعهی اجزا دارد. او همهی اجزای طبیعت و جامعه را مطابق با آیات قرآنی با هم مرتبط میکند. به عبارتی، منِ انسان را یکی از اجزای در ارتباط و واقع شده در جامعه، آسمان و نظام هستی میبیند و باور دارد که هنگامی که انسان تغییر کند، این نظام نیز تغییر میکند.
او پس از بر شمردن صراحت سازندهی امام موسی صدر در بیان وظایف دوجانبهی جامعهی اسلامی و افراد مسلمان، نشاط و تأکید بر قابلیتها و تواناییهای افراد، اظهار داشت: امام موسی صدر یکی از عوامل نگرانی در جهان معاصر را شاهد و ناظر ندانستن خداوند در زندگیهایمان میداند. او میگوید، شرق؛ یعنی روسیه، با تئوریهایی حرکت میکند که صریحاً از نبودن خدا حرف میزند. غرب هم بدون ارائهی نظریهای کامل، در عمل خدا را کنار میگذارد. نگرانی دیگر او، حرکت شتابزده است. به باور او این حرکت شتابزده، که همهی ما بعد از مدرنیته با آن درگیریم، مدام عقب نگهمان میدارد و افسردهمان میکند و باعث میشود که اخلاق را گم کنیم.