اعتماد: پژوهشی در دانشگاه زوریخ میگوید، بخش عمدهای از جمعیت جهان علاقه چندانی به اطلاعات بیشماری که هر روز در رسانهها منتشر میشود، ندارند و این آمار به صورت معناداری در میان جمعیت پسران چشمگیرتر است. از طرف دیگر موسسه تحقیقاتی «فوگ» موسسهای که نزدیک به ۱۰ سال است روند توجه به اطلاعات و اخبار را بررسی میکند، میگوید تعداد افرادی که به دانستن اخبار منطقهای، بینالمللی، سیاسی و اقتصادی تمایلی ندارند با سرعت رو به افزایش است و در واقع قسمت اعظمی از روزنامهها در حال از دست دادن مخاطبان و در ادامه کارمندان خود هستند. این موسسه توضیح میدهد که این اتفاق باعث پدید آمدن مفهومی به نام «محرومیت خبری» شده است. این «محرومیت خبری» برای آن دسته از جامعه است که مصرفکننده اطلاعاتی حتی کمتر از حد متوسط هستند یا اینکه اخبار و اطلاعات بیکیفیت را استفاده میکنند. براساس این اطلاعات «محرومیت خبری» بین ۱۶ تا ۲۹ سالهها بسیار رایجتر از بقیه افراد است.
این انستیتوی تحقیقاتی این پدیده را از چند منظر مشکلساز میداند و آن را اینگونه شرح میدهد که این افراد غالبا اطلاعات سیاسی کمی دارند و به سختی در جریانهای سیاسی- دموکراتیک کشور خودشان درگیر میشوند. در عین حال آنها به حمایتهای دولتی اعتماد چندانی ندارند و در آخر چهره اجتماعی آنها با رسوایی، بحران معنا میگیرد و بیشتر از دیگران دچار حوادث میشوند. «فوگ» که یافتههای خود را از طریق پرسشنامه به دست میآورد از سال ۲۰۰۹ سالانه ۳۴۰۰ مصاحبه آنلاین انجام داده و با «رویترز» نیز همکاری دارد. اما برخلاف این موسسه، خبرگزاری معتبر «رویترز» این گرایش را نه به دلیل پدیده «محرومیت خبری» بلکه به دلیل امتناع کردن عموم از پرداختن به اخبار میداند. به این معنا که افراد طبق گفته خودشان غالبا از خواندن اخبار خودداری میکنند. ارزیابیها و واقعیت مطابق نیستند و گاهی سبب شکلگیری شکافهای عمیقی در این حوزه شدهاند.
تفسیر این نتایج هر چه باشد، واقعیتهای بهدستآمده براساس آمار کاهش محبوبیت رسانههای عمومی برای ما روشن میسازد که میل مخاطبان به رسانههای عمومی کم شده و آنها به دنبال چیز دیگری هستند.
محققان زوریخی یافتههای خود را بر اساس شواهد دیگری استدلال کردند؛ شما میتوانید بسترهای نرمافزاری پیشرفتهای در استفاده از شبکههای اجتماعی را ببینید. این موضوع بدین معناست که مصرف اطلاعات در شبکههای اجتماعی به طور قابل توجهی در حال افزایش است و هماکنون به بالاترین حد خود نسبت به سالهای اخیر رسیده. اگرچه تنها یک دهم از پاسخدهندگان نظرسنجیها، شبکههای اجتماعی را به عنوان منبع اصلی اطلاعات خود معرفی کردهاند اما این سیستم عاملها این روزها به عنوان یک همراه جدانشدنی معنا میشوند که در درجه اول به کاربران برای تبادلات شخصی و سرگرمی خدمت میکنند. افزایش نفوذ این شبکهها ارتباط با ارایهدهندگان اصلی اخبار را سست میکند و در ادامه درک از رسانههای روزنامهنگاری را تضعیف کرده و به سادگی پدیده «محرومیت از اخبار» را ارتقا میبخشد. طبق گفته فوگ، یک رفتار متناقض از طرف کاربران وجود دارد:«اعتماد آنها به شبکههای اجتماعی رو به زوال است در حالی که آنها در عین حال از عملکرد مهم رسانههای اطلاعاتی حرفهای به عنوان ضامن گفتوگوهای روشنفکرانه نیز آگاهند با این وجود قسمت اعظمی از جمعیت از مصرف واقعیتهای عینی صرفنظر میکنند.» این فاصله یک توجیه خوب هم دارد که بسیار هم ساده است:«عدم تمایل به به بیرون کشیدن کیف پول». واقعا چه کسی حاضر است برای اطلاعات موثق آنلاین پول پرداخت کند؟! آمار نشان میدهد که تنها ۱۱ درصد این پرداخت را قبول دارند.
دلیل اصلی این «خساست خبری» هم وجود اطلاعات بیشماری است که آزادانه در دسترساند. علاوه بر این طبق اعلام «فوگ» رقابت و پیشنهادهای سرگرمکننده پر طرفدارتری هم مانند نتفلیکس، اچبیاو و... در دسترساند که میگویند اگر قرار است پولی هم خرج شود، مصرفکنندگان تمایل دارند در راستای این سرگرمیها باشد. اقدامهای چارهجویانه مستقیم و غیرمستقیم فراوانی هم البته ارایه شده است از قبیل تقویت رسانههای عمومی توسط حمایتهای دولتی که برخی آن را خطری برای آزادی رسانهها میدانند و برخی دیگر با استناد به موفقیت این پروژه در کشورهای اسکاندیناوی و قرارگیری آنها در لیست کشورهایی با رسانههای آزاد رد میکنند.
اما بگذارید بازگردیم به نتیجه تحقیقات «رویترز» به نظر میرسد که مخاطبین از حجم عظیم اطلاعات دریافتی و تفسیر آنها در زمانهایی که تشویشها و دل مشغولیهای شخصی افراد سر به فلک زده بسیار خستهاند تا جایی که افراد دست از دانستن اطلاعات موثق هم شستهاند شاید به این دلیل که آنها با اخبار به ظاهر موثق هم بارها فریب خوردهاند و تنها نقش وسیلهای برای قدرتها را ایفا کردهاند و دیگر شوکهای روزمره روزنامهها را مرهمی برای زندگی پرپیچ و خم خود نمیدانند. بعضا حتی این تحقیقات را برآیند نگرانی دولتها و روزنامهها جهت کاهش درآمدهایشان میدانند و نه صرفا برای پیدا کردن راهی برای نجات انسانیت. چه بسا بهتر بود از ابتدا از همه افراد میپرسیدند، آیا تمایل به بازی کردن و بازی خوردن دارید؟ و بعد جهان را تقسیمبندی عادلانهتری میکردند.
طبق گفته رولف دوبلی، نویسنده کتاب مشهور «هنر شفاف اندیشیدن» شما میتوانید سالها بدون پرداختن به اخبار بدون آنکه اختلالی در جریان زندگیتان پدید آید، ادامه دهید. در قسمتی از کتاب این مورد به زیبایی تفسیر میشود:«پاپ از میکل آنژ پرسید، راز نبوغت چیست، چگونه مجسمه داوود را ساختی، میکل آنژ در پاسخ میگوید:«ساده است هر چیزی که داوود نبود، تراشیدم. بیایید صادق باشیم، ما به درستی نمیدانیم چه چیزی عامل موفقیت ماست ولی با قطعیت میتوانیم، بگوییم چه چیزی موفقیت و شادی ما را نابود میکند».
چنین درکی با وجود سادگیاش بسیار اساسی است. دانستن منفیها مثل همین نپرداختن به اخبار، گاهی بیتاثیر در زندگی و آیندهمان شاید قدرتمندتر از دانستن مثبتها باشد:« بر داوود تمرکز نکن به جای آن بر هر آنچه داوود نیست تمرکز کن».