به گزارش همشهری آنلاین در این نشست که با اقبال اهالی موسیقی، دانشجویان و علاقهمندان برگزار شد، سیدابوالحسن مختاباد، به عنوان دبیر سلسله نشستهای نقد و بررسی موسیقی ضمن خیرمقدم گویی به حاضران در مورد اهداف شکلگیری «سلسله نشستهای نقد موسیقی» در مرکز فرهنگی شهرکتاب گفت: همواره اهالی موسیقی کمتر با هم به گفتوگو در مورد موضوعی خاص پرداختهاند و ما با برگزاری این نشستها سعی داریم تا این دیالوگ را در بین اهالی موسیقی در حد توان خودمان ایجاد کنیم. البته در گذشته تجربیاتی در زمینهی برگزاری نشستهای نقد آثار موسیقی وجود داشته و این برنامه اولین تلاش در این زمینه نیست.
رئیس کانون پژوهشگران خانه موسیقی در ادامه افزود: طرح برگزاری چنین نشستهایی را حدود دو سال قبل و با بحث و گفتوگوهای مفصلی که در کانون پژوهشگران خانه موسیقی داشتیم به فرهنگستان هنر ارائه کردیم که با اتفاقاتی که طی این مدت افتاد و تغییرات مدیریتی فرهنگستان هنر، متاسفانه طرح برگزاری این برنامه عقیم ماند ما هم پیگیری نکردیم. تا اینکه آقای محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، پیشنهاد داد این طرح را به شهرکتاب ارائه کنیم که در نهایت با همکاری آقای رامین صدیقی این طرح عملی و قابل انجام شد.
مختاباد همچنین تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم برگزاری این نشستها زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که ما بدانیم در کشورمان شاید به اندازهی انگشتان یک دست منتقد موسیقی نداریم و این در حالی است که وضعیت در سایر رشتههای هنری بسیار متفاوتتر از این است و فضای نقد و دیالوگ باعث شده فضای حرکتی مناسبتری برای هنرمندان عرصههای دیگر ایجاد شود. امیدواریم این حرکت استمرار داشته باشد و اهل موسیقی بتوانند بهتر از گذشته رودررو با هم و بدون هیچگونه تعارفی به گفت وگوهای صریحتری بپردازند.
مختاباد سپس به معرفی علی قمصری، آهنگساز اثر و محمدرضا فیاض، منتقد، این برنامه پرداخت و از آقای قمصری خواست درباره اثرش توضیح دهد.
«آب، نان، آواز» و تجربیاتی نو
در ادامهی برنامه علی قمصری، به ارائهی توضیحاتی در مورد آلبوم «آب، نان، آواز» پرداخت و گفت: من در گذشته در کنار موسیقی ایرانی در حوزه موسیقی کلاسیک غربی نیز فعالیت میکردم و اولین حضور اجتماعی جدی در حوزه موسیقی با کلام به آهنگسازی آلبوم«نقش خیال» باز میگردد که باعث شد تا از آن زمان به بعد بیشتر روی موسیقی ایرانی تمرکز کنم. از همان آغاز کاستیهای بسیاری را در این حوزه احساس میکردم و از ۴ سال قبل که با همکاری دوستانم گروه «کوارتت زهی» را تشکیل دادیم دست به تجربیاتی در این زمینه زدم.
قمصری با اشاره به روند شکلگیری این تجربیات افزود: تجربیاتی که با «کوارتت زهی» آغاز شد بابی بود تا نگاه جدیتری به مسئله گذر از پولیفونی (چندصدایی) به هموفونی (تکصدایی در کنار چند ساز) ایرانی داشته باشم و نتیجهی آن تجربیات شکل گرفتن آلبوم«آب، نان، آواز» شد.
در این آلبوم من سعی کردم به نوعی از موسیقی چند صدایی نزدیک شوم که به وسیله یک بافت عمودی در ملودیها انسجام پیدا کرده است. علاوه بر آن در زمینهی ریتمیک نیز سعی کردهام به شعر ایرانی نگاه ریتمیک جدیدی داشته باشم.
چه توقعی از نقد می توان داشت
در بخش دیگری از این نشست محمدرضا فیاض به عنوان منتقد ابتدا در مورد موضوع نقد موسیقی و جریان نقد موسیقی در ایران مطالبی را ارائه کرد و گفت: من گمان میکنم میبایست ابتدا از توقع خودمان از نقد موسیقی شروع کنیم تا بعد بتوانیم در ادامه به نقد آلبوم «آب، نان، آواز» برسیم. من در نوشتههایام بسیار محتاطانه به موضوع نقد اثر وارد میشوم و معتقدم «نقد اندیشه موسیقی» کاری است شدنی که باید اتفاق بیافتد. اما زمانی که از نقد یک اثر موسیقایی صحبت میشود چه انتظاری می توان از منتقد داشت؟
این منتقد در ادامه افزود: در نگاه اول انتظار دو گانه سازیهایی مانند قضاوت در مورد «زشت یا زیبا»، «درست یا غلط» و «خوب یا بد» بودن اثر از منتقد وجود دارد، اما از دو منظر نمیتوان چنین کارکردی را از منتقد انتظار داشت. اول اینکه از نظر زیباییشناسی آنقدر تنوع در حس زیباییشناسی انسانها وجود دارد که یک شخص به عنوان منتقد نمیتواند حس زیباییشناسی خود را به سایرین تحمیل کند و بگوید چون من از اثری خوشم میآید پس شما نیز باید حس زیباییشناسیتان نیز مانند من عمل کند.
در منظر دوم نیز ما از نظر اجماع اجتماعی به جایی نرسیدهایم که همه متفقالقول حدودا تشخیصی واحد از تعریف زشتی و زیبایی داشته باشیم.
فیاض تصریح کرد: با چنین شرایطی این سوال پیش میآید پس منتقد در این میان چه کاری میتواند انجام دهد؟ در رابطه با این سوال مهم باید بگویم سالها قبل وقتی اولین کار آهنگسازیام را انجام میدادم ذهنم به شدت درگیر دلیل ارتکابم به چنین عملی بود و در این باره تفکر میکردم. امروز هم معتقدم منتقد میتواند مانند یک کارآگاه وارد عمل شود و در مورد دلایل پیدایش یک اثر و زیرساختهای اثر و همچنین تفکری که احیانا پشت تک تک مولفههای آن بوده یا نبوده صحبت کند. من سعی میکنم از این منظر به نقد آلبوم «آب، نان، آواز» بپردازم.
رویکرد به موسیقی پلی فونیک ضروری است
در ادامهی نشست یکی از قطعات آلبوم «آب، نان، آواز» برای حاضران پخش شد و علی قمصری در جواب گفتهی مختاباد در مورد لزوم تاکید آهنگساز بر مساله دینامیک(پویایی) در آهنگسازی افرادی چون حسین علیزاده که به نوعی در این زمینه پیشرو بودهاند، گفت: درست است که در موسیقی ایرانی کمتر به دینامیک توجه شده است و شاید استاد حسین علیزاده از معدود کسانی باشند که به نوعی ضرورت استفاده از آن را در آثارشان یادآوری کردهاند و اصولا دینامیک روح موسیقی محسوب میشود ـ اما من این اصل را به عنوان یک عنصر لازم و جدا نشدنی استفاده میکنم نه به عنوان ایدهای جدید و جدا.
قمصری در ادامه افزود: اما در مورد موضوع نقد موسیقی که آقای فیاض درباره آن صحبت کرد باید بگویم جنبه های مدون موسیقی ایرانی زیاد نیست و بیشتر برخوردها با آن سلیقهای است؛ این موضوع هم بیشتر به دلیل وجود تاکید روی حس لحظه و بداهه است که بیشتر از سایر هنرها آن را انتزاعی مینمایاند. از این رو من نیز معتقدم در چنین شرایطی نقد موسیقی کار بسیار سختی است. چرا که ابزار زبانی نقد که بر پایه جنبه های مدون شکل گرفته باشد وجود ندارد. در موسیقی غرب از آنجا که تمام معیارها مشخص و مدون است ابزار زبانی نقد نیز وجود دارد و نقد موسیقی در غرب کار ساده ری است.
این آهنگساز در مورد ویژگیهای فنی اثرش تصریح کرد: آلبوم «آب، نان، آواز» در دورهی از آهنگسازی من اتفاق افتاد که دغدغهام پیدا کردن زبان هارمونیک ایرانی بود. هنوزم معتقدم که هوموفونی به موسیقی ایرانی میتواند بیشتر از پلیفونی سلیقهای کمک کند. هوموفونی موسیقی را به طرف نرم و روشنتر شدن پیش میبرد و مولفه «ملودی اصلی» را بیشتر به رسمیت میشناسد. این را باید توضیح بدهم که بعد از دورهی باروک، موسیقی اروپا به سمت موسیقی هموفونیک رفت چرا که میگفتند شنیدن چند ملودی به صورت همزمان و به شکلی که بر روی یکدیگر سوار شده باشند، باعث میشود تا شنونده هیچ یک از این ملودیها را نتواند تا انتها دنبال کند؛ از این رو اعتقاد دارم اگر در موسیقی ایرانی نیز با بهرهگیری از هارمونی درست، رویکردی به موسیقی هوموفونیک اتفاق بیفتد، میتوان شاهد تحول شگرفی بود.
رابطهی ویرتوزیته (چیرهدستی و توانایی فنی بالا در نوازندگی) با بهتر شدن اثر
فیاض نیز در ادامه ضمن تاکید بر استانداردهای شنیداری گفت: استاندارد شدن یک جریان یا الگو در موسیقی صرفا با توجه به مبانی علمی موسیقی اتفاق نمیافتد؛ گاهی استانداردسازی توسط اجماع اجتماعی صورت میگیرد که باید این موضوع را مد نظر داشت. ما در حوزهی شنیداری موسیقی استانداردی از اجماع اجتماعی نداریم.
این آهنگساز و نوازندهی سنتور که خود تجربیاتی در زمینهی آهنگسازی چندصدایی با موسیقی ایرانی دارد، تاکید کرد: برای شنوندهای که شنیدارش پرورش یافته خود اثر راه کار نحوه شنیدن آن را ارائه میدهد و میگوید چگونه باید آن اثر شنیداری را گوش داد. برای مثال ما در سینما به چنین ذائقهی نزدیک شدهایم و شخصی که یک فیلم جنایی را برای دیدن انتخاب میکند میداند که قرار است چه فیلمی را باید ببیند. اما در موسیقی وقتی گوش پالایش شدهای نداریم بودن یا نبودن این آثار و تنوع آثار زیاد فرق نمیکند؛ چرا که ما نحوهی برخورد و مواجه با آنها را نمیدانیم.
فیاض ادامه داد: در مورد آلبوم «آب، نان، آواز» کلید واژهای که با ما سخن میگوید و ما را در نحوهی برخورد با آن راهنمایی میکند «ویرتوزیته»(چیره دستی و توانایی فنی) است. البته ویرتوزیته تنها به معنای چیرهدستی نیست و میتوان آن را در به کار بردن یک ذهنیت موسیقایی نیز استفاده کرد. در دههی ۶۰ و ۷۰ در کشورمان دو جهتگیری متفاوت در مورد ویرتوزیته وجود داشته است. گروهی ویرتوزیته را عامل مفیدی برای موسیقی ایرانی نمیدانستند که عملا نتیجه آن پرورش کسانی بود که چیرهدستی خاصی در نوازندگی نداشتند. در نقطهی مقابل نیز کسانی بودند که ویرتوزیته را بسیار مفید برای موسیقی ایرانی میدانستند که از آن جمله میتوان به حسین علیزاده اشاره کرد. از دل این نگاه دوم نوازندگانی به وجود آمدند که علی قمصری را حاصل آن میتوان دانست.
این منتقد همچنین با اشاره به پیامدهای ویرتوزیته در موسیقی گفت: در ویرتوزیته جریانی به وجود میآید که باعث میشود گاهی به سونوریته(صدادهی) کار لطمه بخورد که البته در کار آقای قمصری این اتفاق نیفتاده است. در اروپا با ظهور ویرتوزیتههای بزرگ، موسیقی قویتری نیز به وجود آمد که میتوان با اتفاقی که در آلبوم «آب، نان، آواز» افتاده آن را مشابهت داد. بهکارگیری نوازندههای قوی در این آلبوم به بهتر شدن کار کمک شایانی کرده است.
آهنگسازیهای ذهنی
بخش دیگری از آلبوم«آب، نان، آواز» در این قسمت از برنامه برای حاضران پخش شد و قمصری در پاسخ به موضوع رابطه چیره دستی نوازندهها و کیفیت آلبوم خود را که از سوی محمد رضا فیاض مطرح شده بود گفت: معمولا در میان آهنگسازان ایرانی که موفقیت قابل توجهی کسب کردهاند نوازندگی خودشان نقش مشهودی داشته است؛ اما من سعی کردهام چنین نباشد و با اینکه ساز اصلی خودم تار است در خیلی از آثارم از این ساز استفاده نکردهام. قمصری در ادامه افزود: آهنگسازی یک اثر از ابتدا تا انتها در ذهنم اتفاق میافتد و این گونه نیست که در اکثر مواقع برای نوشتن یک قطعه پشت پیانو بنشینم و یا تار بزنم. من زمانی برای اولین بار قطعه خودم را میشنوم که نت پایانی آن را بنویسم و به دست نوازنده بدهم تا آن را بنوازد. یعنی تمام مراحل آهنگسازی در ذهنم اتفاق میافتد.
این آهنگساز همچنین تاکید کرد: اعتقاد دارم یک قطعه موسیقایی باید مانند داستان فرم داشته باشد و از آنجا که هر سازی محدودیتهایی دارد ،به طور طبیعی محدودیتهایی را نیز برای آهنگساز ایجاد میکند از این رو آهنگسازیهایم بر اساس ساز نیست. از این رو مخالف این هستم که بگویم نقطه قوت اصلی آلبوم«آب، نان، آواز» ویرتوزیته بوده است. اینکه از نوازندههای توانمند نیز در این اثر استفاده کردهام به دلیل بهتر شدن کار از حد واقعی آن نیست؛ انتخاب نوازندههای چیرهدست و همکاری با خوانندهی توانا به دلیل توانمندی آنها برای اجرای بیعیب و نقص قطعات بوده.
تلفیق شعر و موسیقی آلبوم «آب، نان، آواز»
فیاض در ادامه پیرامون تلفیق شعر و موسیقی این آلبوم به ارائه مطالبی پرداخت و گفت: در این اثر از ۸۸ مصرع استفاده شده است؛ در واقع به ارائهی بسیاری از پیامهای شعری پرداخته شده و خالق اثر تاکید داشته بگوید که ضمن دغدغه های موسیقایی دغدغه های ادبی و پیامی نیز داشته است. از این رو میبایست نگاه جدی به مقوله تلفیق شعر و موسیقی در این اثر انداخت.
این منتقد افزود: شاید بد نباشد نگاهی به تلفیق شعر و موسیقی در موسیقی پاپ بیاندازیم. در موسیقی پاپ بیشتر محوریت بر روی شعر و یا پیامی است که قرار است به مخاطب منتقل شود. سپس این پیام به فضایی برده میشود که متناسب با پیام مورد نظر است. یعنی در واقع توجه به متن اصل بسیار مهمی قلمداد میشود. اما اگر ابزار موسیقایی من مانع از رساندن کامل پیام به مخاطب شود من در انتخابم دچار اشتباه شدهام. وی تصریح کرد: در این کار از ۸۸ مصرع استفاده شده که بخش مهمی از بار عاطفی اثر را بر عهده دارد. برای نمونه به قطعهی ۷ آلبوم اشاره میکنم شعر«شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم» با صدای همایون شجریان اجرا شده است. به بافت پلی فونیکی که زهیها زیر صدای خواننده به وجود آوردهاند و شکستهای ریتمیکی که در آنجا اتفاق میافتد توجه کنید. در اینجا خنثیسازی عناصر اتفاق افتاده است. موسیقی پلی فونیک اثر در تضاد با شعر است. یعنی در واقع اگر قرار است توجه به صدای همایون شجریان و مفاهیم شعری جلب شود، میبایست از عناصر سادهی موسیقایی استفاده شود تا نگاه مخاطب به جایی دیگر جلب نشود.
قمصری با رد ایرادهایی که محمد رضا فیاض به نحوه تلفیق شعر و موسیقی آلبوم«آب، نان، آواز» وارد کرده بود گفت: اگر در این زمینه به قطعه دیگری اشاره کرده بودید شاید نیاز به توضیح وجود داشت. اما در مورد این قطعه نظر آقای فیاض را نمیپذیرم.
جامعهی موسیقی نیازمند تلنگری جدی است
در نوبت پرسش و پاسخ نشست نقد موسیقی که قرار بود سوالاتی از سوی حاضران مطرح شود فاضل جمشیدی با قرار گرفتن پشت تریبون گفت: جامعهی موسیقی ایران به دلیل فضای کلی آن نیازمند تلنگرهایی در مقاطع مختلف تاریخی برای حرکتهای آیندهاش بوده و هست. کاری که علی قمصری نیز خلق کرده نوعی تلنگر برای موسیقی ما محسوب میشود. امروز موسیقی ایرانی و به خصوص آواز ایرانی بر لبهی پرتگاه حذف از جریان شنیداری مردم قرار گرفته است. این خواننده در ادامه افزود: در مورد آلبوم«آب، نان، آواز» قمصری باید بگویم گاهی من شنونده تحمل این همه زیبایی را در یک اثر ندارم و درک آن برایم مشکل است. از این رو اعتقاد دارم هر کدام از این مولفههای زیباییشناسانه را باید به مرور زمان و به آرامی به مخاطب عرضه شود. این را هم بگویم با تضادی که در مورد تلفیق شعر و موسیقی کار مطرح شد موافق نیستم و گمان میکنم در این زمینه آلبوم «آب، نان، آواز» اثر موفقی است.
اجازه از شفیعی کدکنی برای تغییر اشعار
در بخش دیگری از نشست یکی از حاضران با اشاره به اشعار یکی از قطعات که از سروده های استاد محمدرضا شفیعیکدکنی بود گفت: در برخی از قسمتها، کلام شعر شفیعی کدکنی تغییر کرده تا موسیقی بهتر روی آن سوار شود که این کار به هیچ عنوان قابل قبول نیست و پسندیده نیست که آهنگساز برای همگون کردن ملودی با شعر، شعر را تغییر دهد به نحوی که مفهوم آن عوض شود.
علی قمصری در پاسخ به این انتقاد گفت: تغییرات جزئی با هماهنگی با جناب کدکنی انجام شد. به طور قطع بدون این هماهنگی هرگز حاضر به تغییر شعر استاد نمیشدیم.
در ادامهی برنامه جواد بطحایی به عنوان یکی از آهنگسازان حاضر در نشست با طرح سوالی در مورد نحوهی استفاده قمصری از نرم افزارهای موجود آهنگسازی گفت: شما تا چه اندازه از نرم افزارهای موجود آهنگسازی بهره میبرید. قمصری در پاسخ به این پرسش گفت: همانطور که گفتم تمام مراحل آهنگسازی در ذهن من اتفاق میافتد و در طول شکلگیری کار به هیچ عنوان از هیچ نرم افزاری استفاده نمیکنم و حتی تمام نتنویسیهای قطعاتم دستی است که گاه موجب گلایه نوازنده ها از دست خط بدم میشود. در پایان این نشست سید ابوالحسن مختاباد با اعلام برنامه آینده نقد و بررسی موسیقی(نقد آلبوم ناگهان رستخیز احمد پژمان با حضور آهنگساز و هوشنگکامکار به عنوان منتقد در روز شنبه 6 آذر) به علی قمصری پیشنهاد داد برای دقایقی به تکنوازی تار برای حاضران بپردازد که او قطعاتی را در نغمهی اصفهان برای حاضران نواخت که با تشویق و استقبال آنان مواجه شد.
منبع: همشهری آنلاین