کد مطلب: ۷۲۷۶
تاریخ انتشار: سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴

کنتراست مرگ و زندگی

هادی مشهدی

کامیلو خوسه سلا، یکی از نویسندگان برجسته‌ی اسپانیایی قرن بیستم است؛ صاحب‌نظران او را در ردیف نویسندگانی چون سلین و مالاپارته و کتاب «خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته» وی را هم‌سنگ «بیگانه»ی کامو می‌دانند. سلا بی‌گمان یکی از بهترین رمان‌نویسان پس از جنگ داخلی اسپانیاست. او در سال ۱۹۸۹ موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی نوبل شد. سلا، ژانرهای مختلف ادبی را آزموده و عضو مؤثر بسیاری از مجامع ادبی اروپا نیز بوده است. «خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته»، «کندو»، «سن کامیلو» و «سفر به آلکاریا» مهم‌ترین آثار وی هستند. کتاب «خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته» به قلم فرهاد غبرایی به فارسی ترجمه و تاکنون چندین نوبت منتشر شده است. امسال صدمین سال تولد اوست.

بیست‌ویکمین نشست نوبل‌خوانی شهر کتاب روز یکشنبه ۲۷ دی به کامیلو خوسه سلا با محوریت رمان «خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته» اختصاص یافت. در این نشست  ادوآردو لوپس بوسکتس (سفیر اسپانیا در ایران)، مریم حق‌روستا و ایرما نوابی، مدرسان زبان و ادبیات اسپانیایی در دانشگاه تهران، حضور یافتند.

سیاهی‌های انسانی

سفیر اسپانیا ضمن قدردانی از مرکز فرهنگی شهرکتاب بر ضرورت روابط فرهنگی و همچنین اهمیت موقعیت امروز ایران در گستره‌ی روابط بین‌الملل تأکید کرد و اظهار داشت: موضوع این نشست یکی از برندگان اسپانیایی جایزه‌ی ادبی نوبل است. بیشترین جوایزی که آکادمی نوبل به اسپانیا اهدا کرده است در حوزه‌ی ادبیات بوده است. کامیلو خوسه سلا در ۱۱ می ۱۹۱۶ در شهری از بخش گالیسیا متولد شد. او در ۱۹۴۲ فعالیت‌های ادبی خود را با چاپ «خانواده‌ی پاسکوال دوآرته» آغاز کرد. سلا از تاریخ یادشده تا ۱۹۹۹ سیزده رمان چاپ کرد. شاید اولین اثر این نویسنده مهم‌ترین اثر وی نیز باشد. همچنین باید به رمان دیگری از این نویسنده اشاره کرد که «کندو» نام دارد و در پی معضلات سانسور در اسپانیا، ناچار در ۱۹۵۱ در آرژانتین چاپ شد.

ادوآردو لوپس بوسکتس افزود: سانسور آثار او بسیار طنزگونه است؛ چراکه چند سال پیش از این اتفاق، سلا خود سانسورچی بوده است. این نویسنده اسپانیایی در ۱۹۸۹ برنده‌ی نوبل ادبی شد. نثر غنی و عمیق سلا بی‌پناهی انسان را بازنمایی می‌کند. این نویسنده دو سال پیش از دریافت نوبل ادبی جایزه‌ی «ولیعهد آستوریاس» را دریافت کرده بود؛ شش سال پس از آن نیز برترین جایزه‌ی ادبی اسپانیا را دریافت کرد که جایزه‌ی سروانتس نام دارد. در واقع سلا در زمان حیاتش موفق به دریافت مهم‌ترین جوایزی شده است که یک نویسنده می‌تواند دریافت کند. این نویسنده تقریباً تمام ژانرهای ادبی را آزموده است که در بیش از ۱۲۰ عنوان چاپ شده‌اند.

سفیر اسپانیا در ایران با جزئیات بیشتری به دامنه‌ی فعالیت‌های سلا اشاره کرد و تصریح داشت: او ۱۴ رمان، ۵ دفتر شعر و ۱۷ سفرنامه نوشته و چاپ کرده است؛ او در عصر خود جزو اولین کسانی بوده است که به زبان اسپانیایی سفرنامه نوشته‌اند؛ در آن مقطع پرداختن به این امر در شکل و قالبی که سلا صورت داد مرسوم نبوده است. سلا همچنین دو کتاب خاطرات نوشته است که مقاطعی از نوجوانی‌اش را در بر دارند. این نویسنده‌ی اسپانیایی در حوزه‌ی مطبوعات نیز فعالیت‌های چشمگیری داشته است. سلا در ۱۹۵۷ در پی پیشنهاد برخی ادبای اسپانیایی به مدرسه‌ی سلطنتی زبان اسپانیایی ورود یافت. در میان آثار وی «نقاش سولانا» بسیار اهمیت دارد؛ چراکه این اثر برخی سنت‌های اسپانیایی را به تندی نقد و حتی درباره‌ی آن‌ها سیاه‌نمایی می‌کند. در اثر یادشده پیشینه‌ی سولانا بازگو می‌شود؛ او دنباله‌رو سنت گوْیا بوده است؛ آثار این دو به نوعی با رمان خانواده‌ی پاسکوال دوآرته مرتبط هستند.

بوسکتس ادامه داد: خانواده‌ی پاسکوال دوآرته سه سال پس از جنگ داخلی اسپانیا نوشته شد. گویا نویسنده در تمام سال‌های جنگ نیرویی را فراهم آورده است تا رمانی اثربخش بنویسد؛ رمان یادشده به کنتراستی بین زندگی و مرگ می‌ماند. در ۱۹۷۷، پس از آغاز دوران دموکراسی در اسپانیا، سلا از سوی شاه به سناتوری منصوب شد. او نه به‌عنوان سیاستمدار که در جایگاه روشنفکر در این سمت قرار گرفت؛ گویش طنزگونه‌اش در رویکردهای سیاسی به زندگی روزمره‌ی اسپانیایی‌ها راه یافته است. او در سال آخر دوران حرفه‌ای خود به چهره‌ای محبوب و خاص بدل شد؛ آن‌چنان‌که امروز نماینده‌ی دهه‌های آخر قرن بیستم اسپانیا محسوب می‌شود.

سفیر اسپانیا اظهار داشت: سلا در سال ۲۰۰۲ درگذشت. اگر زنده بود امسال باید صدسالگی‌اش را جشن می‌گرفتیم؛ نشست امروز از این‌روی نیز حائز اهمیت است. در پایان باید تأکید کنم امروز درباره‌ی یکی از برجسته‌ترین آثار ادبی قرن بیستم اسپانیا گفت‌وگو خواهیم کرد. این اثر تضادها، خشونت و سیاهی‌های انسانی را نشان می‌دهد.

گذشته‌ی استمراری و ضرورت

مریم حق روستا در ابتدای سخنان خود به اختصار به بیوگرافی کامیلو خوسه سلا اشاره کرد و اظهار داشت: شاید دوگانگی در آثار و افکار سلا در پی رویارویی او با فرهنگ‌های مختلف صورت یافته است؛ چراکه او از پدری اسپانیایی و مادری انگلیسی متولد شده است؛ البته این وضعیت موجب غنای ادبی آثار وی نیز شده است. همان‌طور که گفته شد اولین اثر سلا خانواده‌ی پاسکوال دوآرته است که در سال ۱۹۴۲ نوشته شده است. در سینما از این اثر و اثر دیگری به نام کندو اقتباس شده است. این نویسنده آثار متعددی در ژانرهای مختلف نوشته است؛ البته لازم به تأکید است، بسیاری از نوشته‌های وی در هیچ ژانری نمی‌گنجند؛ این‌دست نوشته‌ها با عنوان یادداشت‌ها جمع‌آوری شده‌اند.

وی به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نگارش رمان خانواده‌ی پاسکوال دوآرته اشاره کرد و افزود: با نوشتن این اثر اولین جنبش ادبی پس از جنگ داخلی اسپانیا ظهور یافت؛ این جنبش واقعیت‌های اسفبار اجتماعی را در شکل و قالبی اغراق‌شده بازنمایی می‌کند؛ برخی این سبک را زیرشاخه‌ی نئوناتورئالیسم و برخی دیگر زیرمجموعه‌ی نئورئالیسم می‌دانند. یکی از برجستگی‌های آثار کامیلو خوسه سلا بازنمایی زشتی‌ها، فلاکت‌ها و سیاهی‌های جامعه‌ی اسپانیا است که به مدد این سبک به خوبی محقق شده است. خانواده‌ی پاسکوال دوآرته (پس از دن کیشوت) دومین اثر اسپانیایی‌زبان است که در خارج از این کشور ترجمه و خوانده شده است؛ شاید به‌کارگیری رویکرد یادشده در تحقق این امر مؤثر بوده است.

حق‌روستا تاکید کرد: وضعیت اقتصادی جامعه‌ی اسپانیا در مقطع  یادشده بسیار نامطلوب بود؛ فرانکو بروز مدرنیته در حوزه‌ی فرهنگی را بر نمی‌تافت؛ چراکه آن را راهی برای نفوذ فرهنگ بیگانه می‌دانست؛ او تنها به تحقق مدرنیته در حوزه‌ی اقتصادی معتقد بود. پیش از آغاز جنگ داخلی در اسپانیا تنش‌هایی میان سنت و مدرنیته وجود داشت؛ سلا با توسل به عناصر سنتی در پی حذف آن‌ها بود. وقتی رویکردهای فرانکو به دیکتاتوری گرایید او نیز مواضعی دیگر را برگزید. پس از جنگ داخلی تحولات چشمگیری در گستره‌ی ادبیات و هنر رخ داد؛ هنرمندان اسپانیایی رویکرد هنر آوانگارد و هنر برای هنر را نمی‌پذیرفتند؛ آن‌ها بیشتر بر جنبه‌های زیبایی‌شناسی هنر و ادبیات تأکید داشتند و آن را پاسخی برای مشکلات جامعه می‌دانستند؛ از این‌روی ادبیات این عصر به‌رغم سانسورهای شدید، جنبه‌ای انتقادی یافت، اما در شکل و صورتی غیرمستقیم.

وی ادامه داد: خانواده‌ی پاسکوال دوآرته در نوزده فصل نوشته شده است؛ البته ساختار منظمی ندارد. داستان با حضور شخصیت اصلی در زندان و مرور خاطرات وی آغاز می‌شود. بستر روایی این اثر در زمان حال قرار دارد؛ اما بخش‌های متعددی از آن با اتکا به بازگشت‌های مکرر بیان می‌شود. این ساختار نامنظم از این‌رو است که نویسنده به دنبال شخصیت است نه زمان. نویسنده گاه خواننده را مخاطب قرار می‌دهد و همین مسائل را به او گوشزد می‌کند؛ او در پی این رویکرد می‌خواهد خواننده را بیشتر با اثر خود درگیر کند. البته برخی منتقدان بر این باورند که خانواده‌ی پاسکوال دوآرته یک فلاش‌بک بزرگ است که درون آن زمان حال نیز دیده می‌شود.

حق‌روستا ضمن اشاره به برخی مؤلفه‌های نحوی این اثر اظهار داشت: در بسیاری از بخش‌های رمان خانواده‌ی پاسکوال دوآرته وضعیت تاریخی پس از جنگ داخلی بارنمایی می‌شود؛ حال آن‌که نویسنده از فعل گذشته‌ی استمراری بهره می‌جوید تا بر استمرار شرایط موجود تأکید کند. از همین‌روی خواننده می‌تواند شدت رنج و دردی را دریابد که نویسنده متحمل شده است. گزینش واژگان و صورت‌بندی زبان نیز بر این امر تأکید می‌کند و در شکل ارتباط مخاطب با اثر تأثیر به‌سزا دارد. علاوه بر مفاهیم متعدد، تنفر و تنهایی در سراسر این رمان دیده می‌شود.

جامعه، جنگ، زن

ایرما نوابی چون دیگر سخنرانان بر بیوگرافی کامیلو خوسه سلا و جایگاه وی در ادبیات جهان تأکید داشت و سخنان خود را با شرح خاطره‌ای شخصی از رویارویی با این نویسنده آغاز کرد؛ وی اظهار داشت: آشنایی من با سلا به زمان دانشجویی در دانشگاه آریزونا (۱۹۸۷)‌ برمی‌گردد. در آن‌جا مکانی بود که دانشجویان گرد آمده و منتظر یک نویسنده‌ی بزرگ اسپانیایی بودند. او به آن شهر آمده بود تا درباره‌ی جدیدترین اثرش اطلاعاتی جمع‌آوری کند. پس از آن سلا در سال ۱۹۸۹ نوبل ادبی را دریافت کرد. آن‌چه از آن مقطع به یاد می‌آورم لبخند این نویسنده در تمام طول سخنرانی‌اش بود. پس از حضور سلا در شهر تاکسون، یک جایزه‌ی ادبی نیز در آن‌جا تأسیس شد.

وی در ادامه‌ی سخنان خود نقش زنان در رمان خانواده‌ی پاسکوال دوآرته را بررسی کرد و تصریح داشت: این رمان با اعترافات پاسکوال آغاز می‌شود؛ او به خوبی می‌داند خداوند کارهای ناشایستش را نخواهد بخشید؛ بنابراین پاسکوال تنها این اعمال را برای خود تعریف می‌کند، بی آنکه بداند چرا آن‌ها را صورت داده است. با این همه وقتی این اثر را می‌خوانیم درمی‌یابیم او خود یک قربانی است؛ در واقع این جامعه است که مرتکب آن جنایات شده است. اعترافات پاسکوال بر اساس ترتیب زمانی و تاریخی وقایع صورت نمی‌گیرد.

نوابی ترتیب تاریخی وقایع را تشریح کرد و افزود: پاسکوال تنها درباره‌ی یک مورد از خشونت‌هایی که صورت داده است خود را مقصر می‌داند. احساسات ناخوشایند او نسبت به خانم‌های اطرافش (به‌ویژه مادرش) جالب توجه است؛ هیچ‌گاه نمی‌توان دریافت این احساسات از چه رو بروز یافته‌اند؛ شاید تنها دلیلی که بتوان بر آن برشمرد تأثیر و تقصیر مادرش در ساخت شخصیت او بوده است. به‌عنوان مثال پاسکوال می‌داند مادرش در قیاس با دیگر زنان اسپانیایی، حتی از حیث ظاهر، چیزی اضافه ندارد؛ او مادر خود را شخصی کثیف، بددهن و دائم‌الخمر می‌داند؛ به زعم پاسکوال او حتی گریه‌کردن را نمی‌دانسته و حسی خوبی در او ایجاد نمی‌کرده است. او معتقد است مادری که گریه نداند مانند چشمه‌ای است که آب ندارد. پاسکوال این احساسات را در رویارویی با دیگر زنان تعمیم می‌دهد.

وی تاکید کرد: خواهر پاسکوال از میان دیگر زنان اطرافش بر او تأثیر مثبت داشته است؛ او نزد پاسکال به قدیسه می‌ماند و چون مادر، جویای احوال اوست. در بخشی از رمان، پاسکوال فرزند خود را از دست می‌دهد؛ در این بخش مادر، خواهر و همسر او حضور دارند؛ پاسکوال همه‌ی آن‌ها را در صورت‌یافتن این اتفاق مؤثر می‌داند. آن‌چنان‌که گفته شد، پاسکوال پس از قتل مادرش نوعی آرامش درونی را تجربه می‌کند. به زعم بسیاری از صاحب‌نظران انقلاب اسپانیا و جنگ داخلی در این کشور در صورت‌بندی نقش زن در آثار سلا بسیار مؤثر بوده‌اند.

send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST