فرهیختگان: «حماسه قِران حبشی» یکی از کتابهای قابل تاملی است که در
سالهای اخیر در انتشارات علمی فرهنگی در حوزه ادبیات کهن و تصحیح متون فارسی
منتشر شده است، میلاد جعفرپور از نسل مصححان متون کهن است که شرحی مفصل نیز درباره
کتاب دو جلدی «حماسه قران حبشی» نوشته است. جعفرپور که هماکنون در دانشگاه یزد
دانشجوی دکتری ادبیات فارسی است، در گفتوگو با «فرهیختگان» به این موضوع اشاره میکند
که ۱۰ سال برای تصحیح این نسخه وقت گذاشته
است. بنابر گفته او این اولین بار است که «حماسه قران حبشی» در ایران منتشر میشود
و در خارج از کشور نیز انتشار نیافته است. جعفرپور در پاسخ به این پرسش که نسخه
این حماسه منثور را از کجا تهیه کرده است، توضیح میدهد که تصویر آن را از
کتابخانه برلین خریداری کردهاند. جعفرپور تاکید میکند که تمامی نسخههای موجود
داخلی، جعلی و به لحاظ روایت و زبان فاسد هستند. این پژوهشگر و مصحح اشاره میکند
که در فهرستنویسی کتابخانه برلین این نسخه به قرن دوازدهم نسبت داده شده است، اما
طبق بررسیهای ایشان این نسخه بنابر زبان روایت قدمتش به قرن دهم میرسد.
«حماسه قران حبشی» سومین حماسه منثوری است که
مانند «سمک عیار» و «گردنکشان نامه» به شرح کردارهای عیاری پهلوان با نام ِقران
حبشی میپردازد. بنابر شرح میلاد جعفرپور، ابوطاهرطرسوسی، راوی این حماسه در قرن ششم
هجری زیسته و متأثر از شاهنامه فردوسی بوده است. حماسه منثور طرسوسی را باید در
کنار روایتهای خواندنی همچون سمک عیار، اسکندرنامه، حمزه نمه، ابومسلمنامه،
دارابنامه و حسین کرد شبستری قرار داد. جعفرپور تاکید دارد که سمک عیار در مقایسه
با تمامی روایات طرسوسی و حماسههای منظوم، از جایگاه باشکوهتری برخوردار است که
گرچه همه از شاهنامه فردوسی تأثیر گرفتهاند، اما سمک عیار در مقام نخستین ستایشنامه
دلیریهای یک پهلوان عیار، متن بیمانندی است.
قران حبشی نیز متنی است بهشدت خواندنی و جذاب. در این
متون منثور که ذکر شد نام قران حبشی آمده است و از او بهعنوان عیاری پهلوان یاد
میشود. دلدادگی اردشیر، پسر قبادشاه ساسانی به مهپری، شاهدخت ایرجشاه تورانی سرآغاز
حماسه قران حبشی است. ایرج شاه از سر کشتار در توران به خونخواهی سیاوش، از ایران
و ایرانیها کینه به دل دارد و مخالف پیوند دو خاندان است. از همین رو وزیر قبادشاه به بند افتاده
و مال و اموالش غارت شده است. قران حبشی به رسم و رسوم و آیین پهلوانی با حریفان
خود یکی بعد از دیگری میجنگد و شکستشان میدهد تا اینکه ایرجشاه به دست او کشته
میشود و آن دو دلداده به هم میرسند و امارت خراسان سهم قران حبشی میشود. قران
حبشی جنگش به سرزمینهای هند، کشمیر، بخارا و سمرقند کشیده میشود و ابوطاهر طرسوسی،
روایتی شیرین، دلنشین و حماسی از این جنگها میدهد. روایتهای طرسوسی این امتیاز
ویژه را دارد که به جای محور بودن اعمال و کردار شاهان و فرماندهان، فرهنگ و تاریخ
پیش از اسلام در ایران را به تصویر میکشد و مردم و طبقات مختلف آن در این روایتها
نقش موثری دارند. از همین بابت است که میتوان قِران حبشی را جدای از امتیازهای
ادبی و زبانیاش، متن قابل تاملی برای مطالعات جامعهشناسی و مردمشناسی به شمار
آورد. آنها که دارابنامه و حماسههای منثور دیگری از این دست را خواندهاند، بیگمان
از خواندن قران حبشی لذت خواهند برد. این حماسه منثور از بعد ادبی و زبانی و نیز
مردمشناسی قابل ملاحظه و پژوهش است. مصحح قران حبشی در مقدمه مفصلش احتمال میدهد
که ابوطاهر طرسوسی در عصر سلطان غیاثالدین محمد غوری ملقب به حبشی حضور داشته است
و قران حبشی نیز روایتی از کارنامه خیالی و آرمانی کردارهای او باشد. از او به
همراه صدقه بن ابوالقاسم شیرازی بهعنوان بزرگترین مقلدان فردوسی یاد میکنند. در
ابتدای جلد اول قران حبشی با تصویری از برگ نخست نسخه فارسی آن روبهرو هستیم که
در کتابخانه برلین قرار دارد. تصویرهای دیگری از این نسخه نیز دیده میشود که در
موزههای مهم جهان از جمله موزه لوور پاریس نگهداری میشوند. از موارد جالب در
تصحیح میلاد جعفرپور، دستور شناخت روایت قران حبشی است که بر ارزش این متن افزوده است.