حال میبینیم که چگونه دست شفقت این پدر، سالها پس از مرگش، همچنان فرزندش و شاگردانش را نوازش میکند.
فکر نکنید کار ترجمه با آموختن زبان مبدا راه میافتد. شما باید زبان مقصد را هم بیاموزید.
شهركتاب در حال حاضر در بیش از 37 شهر كشور فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی فعال دارد. این فروشگاهها با عرضه كتاب و دیگر محصولات فرهنگی تلاش میكنند تا دسترسی شهروندان را در زمینههای مختلف فرهنگی مرتفع نمایند.
کارگاه یکروزهی «هنر خوشنویسی در عصر تکنولوژی» عصر بیستم مهرماه ۱۴۰۴ به همّت گروه هنری «خط هنر» در کافه شهرکتاب رویان برگزار شد. این نشست با هدایت استاد قلیان و حضور دکتر قاسمیگرامی—جامعهشناس و از اساتید گروه «خط هنر»—به بررسی ریشهها، کارکردها و فواید روانی خوشنویسی پرداخت و با استقبال گرم شرکتکنندگان همراه بود. بعدازظهر […]
آیین «حافظ، دوستدارِ زندگی و زیبایی» شامگاه یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ در شهرکتاب اهواز با سخنرانی دکتر قدرت قاسمیپور و گفتوگوی دکتر بهمن ساکی برگزار شد. سخنرانان با تأکید بر چندلایهبودن غزلهای حافظ و آینهوارگی متن او، پیوند همزمانِ زندگی، زیبایی و فلسفه را از دلایل ماندگاری دیوان دانستند. اجرای برنامه را مریم دودانگه بر […]
نخستین نشست از مجموعه نشستهای ترجمهی شهرکتاب اهواز شامگاه سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ با حضور دکتر عباس امام، مترجم و پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، و با میزبانی جلیل جعفری برگزار شد؛ در این برنامه معیارهای تشخیص «ترجمهی برتر»، نسبت ترجمهی مستقیم و ترجمهی با واسطه و نقش رویکرد مترجم در […]
یادداشت مترجم برای ما که سر از کتاب بلند نمیکنیم، خبر خوش، خبر خوب، خبری که منتظرش بودیم، بالاخره در پاییز رسید! آکادمی سوئد مهر تأیید را بر چیزی زد که ما خوانندگانش در دلمان میدانستیم: لاسلو کراسناهورکای، آن «استاد معاصر آخرالزمان»، برنده جایزه نوبل ادبیات شد. بیانیه آکادمی چه زیبا بود: جایزه به او […]
راضیه خوئینی / گروه کتاب روزنامه ایران در روزگاری که جهانِ معاصر با شتابی سرسامآور درگیر بحران معنا، تلاطم فکری و چالشهای زیست انسانی است، بازگشت به سرچشمههای خرد و عرفان ایرانی اسلامی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. یکی از درخشانترین ستارگان این آسمان، مولانا جلالالدین محمد بلخی است؛ شاعری که در مثنوی […]
نزدیک مدرسهی ما دکه کوچکی بود؛ دکهای با بوی کاغذ کهنه و جلدهای رنگورورفتهکه هنوز در خاطرم هست. آنجا رمانهایی پیدا میشد که یواشکی میخریدیم و به نوبت میخواندیم. کیهانبچههای قدیمی هم بود؛ مجلهای با داستانهای کوتاه بازنویسی شده از هزارویک شب و شعر و نقاشی و فرصت مکاتبه که برای همه ما، پنجرهای بود […]