امروز سهشنبه سیزدهم تیر ماه در پاریس، جایزهی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی به ایرانشناس برجستهی فرانسوی، ژیلبر لازار، اهدا میشود. پژوهشهای لازار دربارهی دستور زبان فرانسوی، شکلگیری زبان فارسی و کهنترین آثار برجستهی نثر فارسی برای محققان و استادان زبان فارسی آشناست. مهستی بحرینی برخی از آثار او را به فارسی ترجمه کرده که به همت انتشارات هرمس انتشار یافته است. با آثار او از سه دههی گذشته آشنا بودم تا این که در بهار ۱۳۸۰ در فرصت کوتاهی که لازار در ایران حضور داشت دیدار و گفتوگویی با او داشتیم که در این دیدار مرحوم دکتر هرمز میلانیان، دکتر هوشنگ رهنما، دکتر مهستی بحرینی حضور داشتند و بحث خوبی در باب زندگی و آثار او داشتیم که در نشریهی کتاب ماه ادبیات و فلسفه منتشر شد. آشنایی ژیلبر لازار با زبان و ادبیات فارسی از کلاس هانری ماسه در مدرسهی زبانهای شرقی آغاز شد و در این کلاس بود که لازار مجذوب زبان فارسی شد و آهنگ این زبان در دل او نشست. در آن موقع که همزمان با جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه بود بیش از دو سال نتوانست در کلاسهای ماسه شرکت کند و در ۱۹۴۳ به نهضت مقاومت فرانسه پیوست. بعد از پایان جنگ، دوباره تحصیل در رشتهی زبان فارسی را ادامه داد.
در اواخر ۱۹۴۸ به ایران آمد و در کلاس استادان دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران، فروزانفر، عباس اقبال، جلال همایی، ذبیحالله صفا، مجتبی مینوی، محمد معین و پرویز ناتلخانلری حاضر میشد و با دکتر خانلری آشنایی نزدیکتری پیدا کرد. با صادق هدایت آشنا شد. در دههی پنجاه میلادی، دستور زبان فارسی معاصر را نوشت. رسالهی دکتری او «زبان کهنترین آثار برجستهی نثر فارسی» بود که در اوایل سالهای شصت میلادی منتشر شد و جایزهی آکادمی فرانسه را به دست آورد.
کتاب دستور زبان فارسی معاصر لازار اولین دستوری است که زبان زندهی گفتاری و نوشتاری فارسی معاصر را مطرح کرده است و هنوز هم از این نظر معتبر است و نکاتی در آن دیده میشود که نمودار توجه به دقایق و ظرایفی از کارکرد و کاربرد زبان فارسی است که کمتر کسی به آن اشاره کرده است. این کتاب کمنظیر و بسیار مفید است برای کسی که فارسی را به عنوان زبان بیگانه میآموزد و همچنین برای فارسیزبانانی که مشتاق شناخت عمیقتر ساختار زبان مادری خود هستند که درست به این دلیل که فارسی زبان مادریشان است به بعضی از نکات دستوری بسیار مهم آن که برایشان عادی و بدیهی مینماید، توجه نکردهاند.
بیتردید، ژیلبر لازار هم اکنون در سن ۹۷ سالگی، پیشکسوت زبان و ادب فارسی در اروپا و فرانسه است. شاید بتوان گفت در جهان کمتر ایرانشناس زندهای در جهان داریم که دورههایی را که لازار دیده و استادانی را که درک کرده است دیده باشد. دیگر اثر مهم لازار کتاب «زبان کهنترین آثار برجستهی نثر فارسی» است که در ۱۹۶۳ به چاپ رسید. در این کتاب تمامی دادههای معتبر از نثر قدیم فارسی جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل آواشناختی و دستوری و احیانا واژگانی این دادهها یعنی شواهد و مثالهای هفتاد اثر کهن نثر فارسی در آن آمده است. با توجه به اینکه در این کتاب نثر فارسی در سه قرن اول پیدایش آن بررسی شده، پایه و بنیادی است برای مقایسه با ساختار این زبان در دورههای بعد تحولش و سرانجام با فارسی کنونی، طوری که بتوان تحول تاریخی و درزمانی آن را ترسیم کرد. کتاب دیگر لازار «اشعار پراکندهی نخستین شاعران فارسیزبان» است که مجموعهی اشعاری است از آغاز شعر فارسی تا رودکی. حتی شاعرانی را معرفی کرده که فقط دو بیت از آنها به جا مانده است.
لازار چند اثر از صادق هدایت را نیز به فرانسوی ترجمه کرده است. سه قطره خون و ...
لازار صد و یک رباعی خیام را به فرانسوی ترجمه کرد که چندین سال پیش در فرانسه به صورت دوزبانه منتشر شد و انتشارات هرمس هم مجددا در ایران این اثر را منتشر کرد. کار دیگر لازار انتشار فرهنگ فارسی ـ فرانسه است و کسانی که از فارسی به فرانسه یا از فرانسه به فارسی ترجمه میکنند، میتوانند از این فرهنگ بهخوبی بهره ببرند. ویژگی اصلی این فرهنگ آن است که زیر هر مدخل اصطلاحات رایجی را که لغت مدخل در آنها به کار رفته، همراه با معادلهای پذیرفتنی آن در فرانسه به دست میدهد.
امروزه در فرانسه، تا آنجا که به دستور و بررسی زبانشناختی فارسی مربوط میشود، غیر از ژیلبر لازار کسی را نمیشناسیم. آیا در آینده میتوانیم ایرانشناسانی همچون لازار را در فرانسه ببینیم یا شرایطی که لازار در آن بالید و استادانی که درک کرد استثنایی است. مسئولان علمی و فرهنگی کشور، بنیادهای ایرانشناسی و سعدی، گروههای زبان و ادبیات فارسی دانشگاهها، وضعیت ایرانشناسی و زبان و ادب فارسی را در ایران و جهان دریابید. اندکی تامل و حمایت بیشتر.