پیشینهی روابط فرهنگی ایران و چین آن گونه که در
اسناد و مدارک چینی درج گردیده به بیش از دو هزار سال پیش میرسد. اولین فرستادهی
دربار چین، جانگ چییِن در سال ۱۳۸ ق.م برای اولین بار در طول تاریخ به سمت سرزمینهای
غربی رهسپار شد و عموماً سفرهای وی را زمان گشایش جادهی مشهور ابریشم در نظر میگیرند.
پس از آن سفرهای بازرگانان چینی و ایرانی در مسیر این جاده آغاز شد و همزمان با
مراوادات بازرگانی، تبادلات فرهنگی بی شماری میان این دو کشور صورت گرفت. به عنوان
مثال ایرانیها در انتقال چهار مذهب خارجی اسلام، مانوی، نسطوری و بودایی به چین
دخیل بودند. اولین مترجم متون مقدس بودایی از زبان سانسکریت به زبان چینی شاهزادهای
اشکانی بود به نامانشی گائو. سفرنامهی سلیمان تاجر سیرافی به نام «اخبار چین و
هند» با به تصویر کشیدن جامعهی دوران تانگ چین، به توصیف نمایی از روابط فرهنگی
چین و ایران آن زمان به ویژه از منظر روابط دریایی میپردازد. در دورهی تانگ چین
که نقطهی اوج درخشش شعر و ادب این کشور بود شاعران بزرگ زیادی پدیدار شدند که مجموعه
اثار آنها در کتاب «مجموعهی کامل اشعار تانگ» گردآوری شده، برخی از این شعرا، خارجیهایی
بودند که به زبان چینی شعر میسرودند و ویژگیهای غیر چینی در وجودشان آنها را با
سایر شعرای چینی متمایز میکرد. به عنوان مثال لی بی شاعر پرآوازهی دورهی تانگ
که مادرش اصالتاً از اقوام ترک آسیای مرکزی بود در سن پنج سالگی به زبان فارسی سخن
میگفته، شاعر دیگری به نام بَی جوای به گفتهی پروفسور چییِن وِن جونگ، از نژاد
چینی خَن نبوده و زبان مادری وی از زبانهای ایرانی باستانی بوده و در صورت یک
لحظه غفلت، در اشعار خود از کلمات ایرانی استفاده میکرده است. شاعر دیگری به نام
لی شون از اجدادی پارسی نیز در اواخر دوره تانگ اشعاری به سبک تسی میسرود و برادری
و خواهری شاعر داشت. خواهرش خانم لی شون شییِن بنا بر نظر برخی از کارشناسان،
اولین بانوی شاعره آسیای غربی در آن دوران بود.
در اوایل دورهی یوان، سید اجل عمر شمس الدین بخارایی در
اثر حملهی چنگیزخان به سمرقند، به سمت مناطق جنوبی چین رانده شده و با توجه به
استعداد سیاسی خود، به سِمت استانداری یون نن منصوب میگردد و خدمات شایانی به
ایجاد صلح و امنیت در مناطق جنوبی چین کرد. در قرن ۱۳ و ۱۴
میلادی که ایران و چین تحت سیطرهی مغولها بودند نقطهی عطفی در مراودات فرهنگی
ایران و چین به وجود آمد که همان ایجاد ربع رشیدی معروف توسط خواجه رشید الدین فضل
الله مورخ و سیاستمدار نامی دورهی ایلخانیان بود. میتوان این مرکز را قدیمیترین
مرکز نظام مند تحصیل و اشاعهی علوم چینی در آسیای غربی و یا شاید در دنیا دانست.
خواجه رشید الدین با دعوت از پزشکان و متخصصان چینی به این مرکز، زمینهی تحصیل،
تحقیق و ترویج علوم مختلف چینی در ایران آن زمان را فراهم آورده بود. کتابها و
تألیفات متعدد وی در علم چین شناسی به ویژه بخش تاریخ چین از «جامع التواریخ»
بیانگر عمق شناخت تاریخی روشنفکران ایرانی از کشور چین در آن عصر میباشد.
در دورهی مینگ دو سفرنامهی علی اکبر ختایی و خواجه
غیاث الدین نقاش به دربار مینگ به رشتهی تحریر درآمده که منبعی برای شناخت احوال جامعهی
چین در سلسلهی مینگ حتی برای خود چینیها میباشد. همچنین در دورهی مینگ به دلیل
گستردگی روابط تاریخی ایران و چین در دورههای قبل و نیاز دربار مینگ به ادامهی
روابط با سرزمینهای فارسی زبان، شاهد ایجاد فرهنگ زبان فارسی در چین هستیم. ولی
با روی کار آمدن دورهی چینگ، چین به تدریج روابط خود با سایر کشورهای خارجی من
جمله ایران را محدود کرد و در یک انزوای تاریخی فرو رفت.
در آثار کهن ادبیات ایران بارها از چین و بت چین و مشک
ختن و عناصر مربوط به چین سخن رفته که بیانگر نقش و نفوذ فرهنگی چین در سرزمین
ایران و ادبیات فارسی میباشد. بخشی از اسکندرنامهی نظامی و فصلی از هفت پیکر
مربوط به دختر پادشاه چین است. داستان رستم با خاقان چین و عروس چینی انوشیروان پادشاه ساسانی
در شاهنامهی فردوسی نیز نشان از روابط فرهنگی میان این دو ملت در آن زمان دارد.
داستان رقابت نقاشان چینی و رومی در کتاب مولوی نیز یکی از زیباترین داستانهای شاهنامه
است.
در عصر جدید و پس از قیام چهارم ماه می که با تلاشهای ادیبان
و روشنفکران چینی تحولات اساسی در زبان و ادبیات چین صورت گرفت توجه به ادبیات
ایران آغاز شد و در سالهای بعد ادیبانی همچون جِنگ جِن دووُ، وو شی، جانگ شین لیانگ،
فانگ هائو، پَن چین لینگ و غیره به معرفی و ترجمهی اشعار شاهنامهی فردوسی
پرداختند. شاعر نامدار چینی گو مو رو اولین فردی بود که در سال ۱۹۵۸ رباعیات خیام را بر اساس ترجمهی رباعیات فیتز جرالد از انگلیسی به چینی
برگردان کرده و به جامعهی چین معرفی کرد؛ در میان شعرای ایرانی، رباعیات خیام تا
کنون با بیش از ۳۰ ترجمهی متفاوت، بیشترین تعداد ترجمهی
ادبیات باستانی ایران را در چین به خود اختصاص داده است. همچنین گلستان سعدی،
اشعار رودکی، غزلیات حافظ، نظامی گنجوی و بسیاری دیگر از آثار ادبیات باستانی
ایران تا به حال توسط مترجمان چینی به زبان چینی برگردان شده و علاقمندان چینی
برای مطالعه و تحقیق به این کتب دسترسی دارند. در مقابل در کشور ایران آثار متعددی
از فلاسفهی چینی همچون کنفوسیوس و لائوزه و کتابهایی چون دائو دجینگ، مکالمات،
ای چینگ، فنون رزم و غیره به فارسی ترجمه شدهاند. همچنین کتابهای تاریخی، سیاسی،
اجتماعی و دیگر موضوعات که همه از زبانهای غربی به فارسی ترجمه شدهاند. در حالی
که روح واقعی هر ملتی را باید در ادبیات آن مرز و بوم جستجو کرد، تا کنون تنها چند
اثر ادبی از کشور چین به جامعهی ایران معرفی گردیده و آن هم به صورت ترجمهی غیر مستقیم
از زبانهای غربی صورت گرفته است. میتوان گفت هنوز ادبیات چین آن گونه که بایسته
و شایسته است در کشور ما جایگاه خود را به دست نیاورده و ادیبان و آثار ادبی چین
برای جامعهی کتابخوان ما همچنان ناشناختهاند. همچنین در سالهای اخیر با گشایش چند
گروه زبان چینی در دانشگاههای کشور، نیاز جامعه به چینی دانانی که میتوانند در
امر ترجمهی مستقیم کتب و آثار سهم به سزایی ایفا کنند در حال مرتفع شدن است و
شاید وقت آن رسیده باشد که در زمینهی بومی سازی علم چین شناسی که تا به حال رنگ و
بویی غربی در ایران داشته، اقدامات اساسی صورت گیرد.
ادبیات معاصر چین دارای فضای فکری منحصر به خود است.
گائو شین جییِن برندهی جایزهی نوبل ادبیات سال ۲۰۰۰ هر چند به
عنوان یک تبعهی فرانسه این جایزه را دریافت کرد ولی یک نویسنده و نمایشنامه نویس
چینی الاصل بود و رمان «کوهسار جان» ترسیمی بود از فرهنگ چین از ایام قدیم تا
روزگار نویسنده و سیمای بسیاری از متفکران جدید و قدیم چین همچون کنفوسیوس و لوشون
را در برابر خواننده قرار میدهد. مو یِن نویسندهی چینی برندهی جایزهی نوبل
ادبیات در سال ۲۰۱۲ نیز موفق شد بار دیگر نگاه جهان را به ادبیات معاصر چین معطوف
دارد.
در چند سال اخیر که حجم مبادلات اقتصادی و بازرگانی میان
چین و سایر کشورها رو به افزایش نهاده، مردم ما علاوه بر نیاز به بهره گیری از
الگوهای اقتصادی چین به عنوان یک اقتصاد برتر و مطرح دنیا، بیش از پیش نیازمند
آشنایی با روحیات و اخلاق مردمی هستند که در شرق دور زندگی میکنند و همواره به
منظور انجام مبادلات بازرگانی نیاز به برقراری ارتباط با آنان دارند. با توجه به
این که اوایل شهریور ماه امسال ایران میهمان ویژهی نمایشگاه بین المللی کتاب پکن میباشد،
در حال حاضر علاقه و اشتیاق لازم برای ایجاد زمینههای شناخت دو کشور از ادبیات
معاصر یکدیگر فراهم آمده و گامهای نخست مراودات ادبی دو کشور به زودی برداشته
خواهد شد. همچنین در سال ۲۰۱۹ قرار است چین میهمان ویژهی نمایشگاه
بین المللی کتاب تهران باشد. در چنین شرایطی برقراری ارتباط میان نویسندگان آثار
ادبی و کارشناسان نشر دو کشور و برگزاری نشستهای مشترک و دورهها و کارگاههای
ادبیات و ترجمه، گام مؤثری در غنای فرهنگی و ادبی جامعهی ایران در مواجهه با کشور
چین خواهد بود. امید است کشور ما با بهره گیری از دانش کارشناسان، برنامه ریزی دقیق
و طولانی مدت و اعمال مدیریت صحیح بر نشر آثار مربوط به حوزهی چین و چین شناسی
خصوصاً در زمینهی ادبیات، بتواند توجه لازم نهادهای مربوطه را به این مهم معطوف
دارد و بستر مناسب جهت انجام مطالعات ثمربخش در عرصههای مختلف مربوط به ایران و چین
را فراهم سازد.