کد مطلب: ۱۰۷۲
تاریخ انتشار: سه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۰

آشنایی با نویسندگان معاصر روسیه

در زمینه‌ی گسترش روابط فرهنگی ایران و روسیه اگر چه فعالیت‌های ارزشمندی صورت گرفته است ولی شناخت مخاطبان و علاقه‌مندان دو کشور از تحولات ادبی دو دهه‌ی اخیر بسیار ناچیز است و لازم است که آثار نویسندگان و شاعران معاصر ایران و روسیه ترجمه شود تا مناسبات فرهنگی امروزه‌ی دو کشور گسترده‌تر شود.

در این‌جا معرفی کوتاهی از نویسندگان معاصر روسیه در دو دهه‌ی اخیر برای علاقه‌مندان ایرانی صورت می‌گیرد تا آ‌شنایی بیشتری برای انتخاب و تحقیق و ترجمه‌ی این آثار فراهم شود.

مرکز فرهنگی شهرکتاب از خانم فرنگیس آریانپور، نویسنده و مترجم ایرانی، که نزدیک به دو دهه است در مسکو اقامت دارند و آشنایی خوبی با تحولات ادبی معاصر روسیه دارند درخواست کرده‌اند که تعدادی از نویسندگان روسیه سال‌های اخیر را معرفی کنند که در اختیار مخاطبان پایگاه اینترنتی شهرکتاب قرار گیرد. از خانم آریانپور سپاسگزاریم و از صاحب‌نظران برای تکمیل این فهرست تقاضای همکاری داریم:

 ***

معرفی مختصر تعدادی از نویسندگان روسیه سال‌های ۱۹۹۰

بوریس آکونین

نویسنده، متولد ۲۰ ماه مه سال ۱۹۵۶

نام اصلی: گئورگی شالوویچ چخارتیشویلی

 ساکن مسکو، زبان‌شناس، نویسنده و مقاله نویس و مترجم تعداد زیادی از آثار نویسندگان خارجی و سردبیر کتاب چند جلدی «آناتولوژی ادبیات ژاپن».

از جمله آثار او می‌توان از رمان‌های بزرگ و داستان‌های کوتاهی مانند «شرق و غرب»، «اسیر آبرو»، «نجات دهنده میهن»، «شهوت و وظیفه» و تعداد زیاد دیگری نام برد.

  ناتالیا داویدووا

اطلاعاتی درباره بیوگرافی او فعلاً یافت نشده است. اما یکی از نویسندگان جالب معاصر روسیه به حساب می‌آید.

از سری داستان‌های کوتاه او می‌توان از «عشق اول من، چطوری؟» «گرد و غبار و باد»، «سه روز، سه بار زنگ»، «فدرو و تانیا» و غیره نام برد.

 فاضل اسکندر

فاضل اسکندر در ۶ ماه مارس سال ۱۹۲۹ در سوخومی (آبخازی) در خانواده‌ی یک ایرانی متولد شد. پدرش کارخانه آجرسازی داشت، در سال ۱۹۳۸ از اتحاد شوروی تبعید شد. آموزش و پرورش نویسنده آینده را خویشاوندان مادرش به‌عهده گرفتند، فاضل مدرسه را در آبخازی به پایان رساند و سپس وارد انستیتوی کتابداری مسکو شد، اما در سال ۱۹۵۱ تغییر رشته داد و در انستیتوی ادبیات به نام ماکسیم گورکی به تحصیلات خود ادامه داد، از بین آثار او می‌توان از اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند، رمان‌ها و سناریو نام برد. از جمله داستان‌های کوتاه او:

پیرمرد و پیرزن

مهمان ناخوانده

آدم‌ها و کرم ابریشم

چراغ قرمز

نگاه

زنی با شمعی در دست و سری افکنده

 ادبیات معاصر در باره و برای نوجوانان و جوانان (گروه سنی ۱۸-۱۵)

۱. آبراموف، «دیوار» داستان بلند چاپ سال ۱۹۹۰

۲. آستافیف، «لیودوچکا» داستان کوتاه، چاپ ۱۹۸۹

۳. بوچارووا، «دوست» داستان بلند، چاپ سال ۲۰۰۴

۴. وارونوف، «فرار به هند» - رومان، چاپ سال ۲۰۰۱

۵. ژلزنیکوف، «مترسک -۲ و یا بازی شب پر‌ها»، داستان بلند، چاپ ۲۰۰۱

۶. زلوتوخا، «آخرین کمونیست»، چاپ سال ۲۰۰۰

۷. لیخانوف، «هیچ کس»، رمان، چاپ سال ۲۰۰۰

۸. لیخانوف، «عروسک شکسته» رمان، چاپ سال ۲۰۰۲

۹. کراپیوین، «نوه مادربزرگ و برادرانش»، چاپ سال ۲۰۰۱

۱۰. سیمونووا، «دایره»، داستان بلند، چاپ سال ۱۹۹۰

۱۱. شرباکووا، «دختر و پسر» رمان، چاپ سال ۲۰۰۱ «ماجرای عاشقانه» چاپ سال ۱۹۹۵

۱۲. کوروتکوف، «عشق وحشی»، رمان، چاپ سال ۱۹۹۸

۱۳. توچکوف، «مرگ از طریق اینترنت» چاپ سال ۱۹۹۸

 سیمای نویسنده معاصر در نثر ده سال اخیر

۱. ولادیمیر ماکانین، رمان «زیر زمین و یا قهرمان زمان ما»، چاپ سال ۱۹۹۸

۲. لودمیلا پطروشفسکایا، داستان‌های کوتاه «سپاسگزاری از زندگی»، چاپ سال ۲۰۰۴

۳. تاتیانا اوستینووا، رمان «فرشته شخصی»، چاپ سال ۲۰۰۴

۴. سرگی بولمات، رمان «بخودی خود»، چاپ سال ۲۰۰۰

۵. ایرینا دنژکینا، رمان «بدش به من!»، چاپ سال ۲۰۰۲

 

 تاتیانا بوچارووا، داستان بلند «دوست»

 شرحی کوتاه:

این داستانی درباره دوستی و اولین عشق، خیانت و وفاداری و عشق مادری و حسادت است.

  «...این فکر ساخته ذهن چه کسی است که زندگی با اولین دم و بازدم و فریاد نوزاد شروع می‌شود؟ فکری پوچ و بی‌اساس! زندگی وقتی شروع می‌شود که تو پانزده ساله می‌شوی. وقتی دوران کودکی سهل و آسان و بی‌دردسر سپری شده است، زمانی که تو با تمام وجود به قصه‌ها باور داشتی، به پیروزی نیکی بر شر ایمان داشتی و مطمئن بودی که آدمهای زشت و بدبخت وجود خارجی ندارند و هر کسی به نوعی زیباست. زمانی که مدافع مطمئنی از تمام بلایا و مشکلات در کنار تو وجود داشت- عزیز‌ترین و نزدیک‌ترین آدم‌ها به تو- آره والدین. اما ناگهان همه این‌ها به پایان می‌رسد- آن دنیای گرم و بی‌دردسر که بوی آبنبات و شیر می‌داد، جایی که گرگ عروسکی شجاع همیشه دنبال خرگوش زرنگ می‌کرد و هیچ وقت نمی‌توانست او را بگیرد، جایی که تو همه چیز زندگی بودی، مهم‌ترین و دوست داشتنی‌ترین چیز.

 زندگی شروع می‌شود: همه جا آدم‌های غریبه، سرد و بی‌تفاوت و تا حد باورنکردنی ترسناک که آدم را از خود می‌رانند...»

 سرگی آبراموف، داستان بلند «دیوار»

شرحی کوتاه:

 نویسنده در این داستان به مسائلی که ممکن است در رابطه بین «پدران» و «پسران» بروز کند توجه نشان می‌دهد. آیا آن‌ها یکدیگر را درک می‌کنند؟ به یکدیگر اعتماد دارند؟

  «ماجرا در مسکو، اواخر سال‌های ۱۹۸۰ قرن بیست رخ می‌دهد. قهرمان اصلی یکی از ساکنان خانه بزرگی است که چند طبقه و آجری است. خانه ـ دژ، خانه قلعه. در آن آد‌‌م‌های متفاوتی زندگی می‌کنند- پولدار و فقیر، هر کسی مشکلات خاص خود را دارد...»

عنوان سمبولیک «دیوار» می‌تواند مترادف با «دیوار بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی نسبت به یکدیگر، دروغ و دوروریی و بی‌تفاهمی باشد.»

 «... در زمان مقرری در ماه مه، در یکی از روزهای معمولی هفته، ساعت ده صبح، مرد جوانی حدود بیست سال وارد محوطه جلوی خانه می‌شود....: و ناگهان رویدادهای جالبی در خانه اتفاق می‌افتد.... در هر یک از ما جادوگری خفته است، خوابش خیلی سنگین است، ما حتی تصور وجودش را هم نمی‌کنیم. اما اگر او بیدار شود...»

معرفی نویسندگان معاصر روس

 از سال ۱۹۹۲ جایزه ادبی دولتی روسی در رشته ادبیات و هنر تأسیس شد. از جمله برندگان این جایزه ادبی در سال‌های مختلف می‌توان از نویسندگانی به ترتیب ذیل نام برد:

سال ۱۹۹۲، آندری بیتوف در ازای کتابهای سال‌های اخیر «خانه پوشکین»، «راهب‌های پرنده»

فاضل اسکندر در ازای کتاب «جشنِ انتظار جشن» «پارکینگ انسان»

دمیتری لیخاچف و گروه نویسندگان در ازای سری کتب «یادبودهای ادبی روس باستان»

سال ۱۹۹۴ لیدیا چوکوفسکایا در ازای کتاب «یادداشتهایی در باره آنا آخماتووا»

سال ۱۹۹۵ ویکتور آستافیف در ازای رمان «نفرین‌ها و مقتولان»

سال ۱۹۹۷ بوریس یکیموف در ازای کتاب «عملیات عالی» و داستان‌های کوتاه سالهای اخیر

سال ۱۹۹۸ اینا لیسنیانسکایا در ازای مجموعه آثار «از دست اول»

سال ۲۰۰۰ آندری وولوس در ازای رمان «خورام باد»

سال ۲۰۰۳ ابراهیموف در ازای رمان «جنگ گذشته»

جایزه «بوکر» یکی از معتبر‌ترین جوایز ادبی روسیه معاصر است که در سال ۱۹۹۱ تأسیس شده است. از سال ۱۹۹۲ نویسندگان این جایزه را دریافت کردند. از بین برندگان این جایزه می‌توان از نویسندگانی به ترتیب ذیل نام برد:

۱۹۹۲مارک خاریتونوف («خط سرنوشت یا صندوقچه می‌لاشویچ»)

۱۹۹۳ ولادیمیر ماکانی («می‌زی با رومیزی ماهوتی و تنگی در وسط آن»)

۱۹۹۵ گئورگی ولادیموف («ژنرال و ارتش او»)

۱۹۹۶ آندری سرگییف («آلبوم برای تمبر‌ها»)

۱۹۹۷ آناتولی آزولسکی («سلول»)

۱۹۹۸ الکساندر ماروزوف («نامه‌های بیگانه»)

۱۹۹۹ میخائیل بوتوف («آزادی»)

۲۰۰۱ لودمیلا اولیتسکایا («داستانهای کوتاه و رمان»)

۲۰۰۵ دنیس گوتسکو («روسی زبانان»)

۲۰۰۶ اولگا اسلاونیکووا («۲۰۱۷»)

0/700
send to friend
نظرات 4
  • 1
    0
    پاسخ به این نظر
    آرش شنبه 5 مرداد 1392
    خوب بود اگه میشه همه رو یکجا بنویسید
  • 4
    0
    پاسخ به این نظر
    راحله سه شنبه 7 اردیبهشت 1395
    سپاس، مطلب خوب و مفیدی بود.
  • 3
    1
    پاسخ به این نظر
    رزا پنجشنبه 25 آذر 1395
    عالی بود من عاشق ادبیات روسیه هستم
  • 1
    0
    پاسخ به این نظر
    رزا پنجشنبه 25 آذر 1395
    عالی بود من عاشق ادبیات روسیه هستم
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST