شهرآرا: شاید مهمتر از این سؤال که انتشاراتیهای فعال در ایران چگونه باید قانون حق تکثیر یا «کپیرایت» را رعایت کنند؟ این موضوع مهم باشد که اگر کشور ما به قانون کپیرایت بپیوندد، بر سر آثار ادبی جهان که به فارسی برگردانده میشوند، چه خواهد آمد؟ اگر به همه هزینههای چاپ و نشر کتاب، حق تکثیر را نیز اضافه کنیم، قیمت کتابهای ترجمه بیشتر از آن خواهد شد که امروز هست.
به هر حال سیستم نشر بدعادت شده است و در این چند سال که
مسئله قانون حق تکثیر مطرح شده است، بیشتر انتشاراتیها و مترجمان تمایلی به رعایت
آن نداشتهاند.
بررسی تاریخچه قانون حق تکثیر در ایران، تصویب قانون
حمایت حقوق مؤلفان را به ۵۰
سال پیش ارجاع میدهد، حال آنکه همین قانون کهنه و قدیمی هم هیچگاه در ایران به
درستی اجرا نشده است. رعایت نکردن قانون حق تکثیر چه در قالب
بینالمللیاش و چه در شکل ملیاش باعث بیبندوباری در تولید و انتشار کتابهای برگردانشده
است، بهطوریکه میتوان گفت هر کتاب ترجمه و یا تألیفی که پرفروش شده، دستبرد خورده
است.
در این گزارش از میان مؤلفان، تهیهکنندگان، عکاسان،
روزنامهنگاران، ناشران، صحافان و... که بخشی از حیات حرفهایشان به وجود قانونهایی
از این دست وابسته است، به چالشهای پیش روی مترجمان و به تبع آن ناشرانی که کتابهای
ادبی خارجی را ترجمه و منتشر کردهاند پرداختیم. سؤال اساسی ما از مخاطبان این
گزارش حول توانسنجی بازار کتاب و نشر برای پیوستن به قانون کپیرایت و حق تکثیر
میچرخد.
انتشاراتیهای کم مایه از بازار جمع میشوند
حسین تهرانی، مترجم پرکار بازار نشر، به گفته خودش با
اینکه وظیفهاش نیست اما به درخواست ناشران، تجربه مذاکره با انتشاراتیها و نویسندگان
خارجی را درخصوص گرفتن حق تکثیر دارد.
تهرانی پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این پیمان بینالمللی
را به نفع نشر و کمککننده بهبود وضعیت این حوزه میداند: این کار اوضاع نشر را
سازماندهی میکند و جلوی ترجمه چندینباره یک کتاب را میگیرد. بعضی از انتشاراتیهای
مطرح با ناشر یا نویسنده خارجی ارتباط میگیرند و چون آنها از وضع اقتصادی ایران
و وضع نشر خبر دارند و میدانند بهصورت داوطلبانه از سوی ما انجام میشود، با ناشرهای
ایرانی
راه میآیند.
تهرانی معتقد است رعایت قانون کپیرایت راهی است که ما
نیز دیر یا زود به آن خواهیم پیوست و باید برایش فکری اساسی بشود تا مخاطب به خاطر
افزایش قیمت کتاب، آسیب نبیند.
او میگوید: رعایت حق تکثیر باعث میشود انتشاراتیهایی
که اعتباری ندارند و به فکر سودجویی هستند بساطشان را از بازار نشر جمع، یا حداقل
حوزه فعالیتشان را عوض کنند. فضا برای کار انتشاراتیهای درجه یک باز میشود؛ به
خصوص که انتشاراتیهای خارجی هم با هر نشری کار نمیکنند و ترجیح میدهند کارشان
را با انتشاراتیهای باسابقه پیش ببرند. از نظر مترجم کتاب «مردی به نام اُوِه»
اجرای این قانون زمینهساز افزایش قیمت کتاب میشود: به قانون حق تکثیر که ملحق
شویم شاید انتشاراتیها و نویسنده خارجی با رقمهای ناچیز اجازه نشر کتابشان را ندهند،
در نتیجه قیمت کتابها گرانتر از الان خواهد شد و فشار بر قشر کتابخوان جامعه
بیشتر میشود.
او با بیان اینکه نپیوستن به قانون حق تکثیر نیز، جنبههای
مثبت و منفی خودش را دارد، میگوید: ما چندین سال است که همینطور به کار ادامه
دادیم و چیزی هم برای آن نپرداختیم؛ به همین دلیل گاهی چند ترجمه از یک کتاب منتشر
شده که در بازار تنوع ایجاد کرده، اما بعضی وقتها هم کتابسازی را رونق داده است.
با توجه به همه آنچه که گفتم جنبههای مثبت این تبعیت نکردن بیشتر از تبعات منفی
آن بوده است.
کپیرایت نزدیکترین راه تعطیلی کتابفروشیهاست!
ظاهراً افزایش قیمت کتاب در صورت رعایت قانون حق تکثیر،
جزو مهمترین مسائل به حساب میآید، موضوعی که علی صنعوی، مترجم مشهدی، نیز به آن
اشاره دارد: باتوجه به شرایط نامساعدی که برای وضعیت فرهنگ و هنر ما وجود دارد، پیوستن
به این قانون باعث میشود قشر کتابخوان را از دست بدهیم.
صنعوی با بیان اینکه پیوستن به این قانون و اجرای آن
بدون حمایت دولتی ممکن نیست، میافزاید: اگر با شرایط فعلی به این قانون بپیوندیم
افزایش قیمت کتاب حتمی است. ناشر رقمی را که بابت کپیرایت خواهد پرداخت، روی قیمت
کتاب اضافه میکند. این افزایش قیمت در نهایت به ضرر مخاطب خواهد بود.
مترجم کتاب «کاخ رؤیاها» ضمن اینکه پیوستن به این قانون
را اخلاقی و منطقی بر میشمارد یادآور میشود: عملاً در کشورهایی مثل کشور ما
تیراژ کتابها به اندازهای نیست که بتوان هزینه حق تکثیر را هم از آن درآورد. این
جریان در جامعهای مثل جامعه ما منتفی است. باید چندبار یک کتاب تجدید چاپ شود تا بتواند
با این وضع کتابخوانی همه هزینههایش را جبران کند و سود هم داشته باشد؟
او میگوید: ظاهراً نپیوستن به این قانون به نفع جامعه ماست.
در غیر این صورت چاپ همین تعداد کتاب هم که منتشر میشود متوقف خواهد شد. با تأسف
باید بگویم پیوستن به حق تکثیر بهترین و سریعترین روش برای تعطیلی کتابخوانی و
انتشاراتیها و کتابفروشیهاست.
از نظر این مترجم رعایت حق تکثیر نیازمند ساماندهی یک
چرخه است که در آن باید فرهنگ، اقتصاد، ارتباطات بینالمللی و... روبهراه باشد تا
بتوان این قانون را در کشور عملیاتی کرد: در شرایطی که ما قرار داریم، نمیشود
بدون درست کردن همه این مؤلفهها چنین قانونی را اجرا کرد. دور باطل است که به آن
گرفتار خواهیم شد. ما توانش را نداریم. من فکر میکنم اگر میخواهیم همین نشر نیمهجان
را حفظ کنیم نباید به حق تکثیر بپیوندیم. به نظر میرسد اینکه یک نویسنده یا
انتشاراتی بخواهد از مؤلف و منتشر کننده یک اثر خارجی اجازه بگیرد، جز خجالت چیزی
را به همراه نخواهد داشت، چون رقم پرداختی ما برای آنها بسیار ناچیز خواهد بود.
سانسور، قانون حق تکثیر را با مشکل مواجه میکند
نشر ققنوس، انتشاراتی نام آشنایی است که بهطور
داوطلبانه خرید حق تکثیر کتابهای خارجی را در دستور کار خود قرار داده است. با
اینکه پرداخت حق تکثیر به مؤلف و یا نویسنده و انتشاراتی خارجی هزینه اضافی برای
این نشر به بار میآورد، اما مدیران ققنوس معتقدند که چنین حرکت خودجوشی نوعی آیندهنگری
است. مهدی حسینزادگان، مدیر داخلی این انتشاراتی، با اشاره به همکاری ققنوس با
انتشاراتیهایی همچون آلمان و فرانسه و انگلیس میگوید: خارجیها با سانسور کتابشان مشکل دارند
و یکی از مسائلی که در ایران پیوستن به حق تکثیر را با چالش روبهرو کرده همین
موضوع است.
او همچنین درباره مبلغی که یک انتشاراتی داخلی برای خرید
حق تکثیر یک کتاب خارجی باید بپردازد، میگوید: بین ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ یورو مبلغی است که انتشاراتیهای خارجی با توجه به تیراژ
پایین چاپ کتاب در ایران، از ما مطالبه میکنند. با اینکه این مبلغ برای ما زیاد
است اما برای یک انتشاراتی در اروپا ناچیز است.
آخرین کتابهایی که نشر ققنوس برای آنها حق تکثیر
پرداخته و منتشر کرده است مجموعه اخیر رومن پویر تولاس و «سویهها»ی تئودورآدورنو است،
اما کتابهایی را که با پرداخت حق تکثیر منتشر کردهاند بدون افزایش قیمت به مخاطب
سپردهاند: این یک هزینهای است که ما آن را با هزینههای انتشاراتی لحاظ میکنیم
و مبلغی را از مخاطب از این بابت دریافت نمیکنیم. اگر ما بخواهیم این هزینه را با افزایش
قیمت کتاب جبران کنیم؛ مخاطب خود را از دست میدهیم، چرا که خواننده کتاب میتواند
همان اثر را از انتشارات دیگری که حق تکثیر نداده، ارزانتر تهیه کند.
حسینزادگان پیوستن به قانون حق تکثیر را بدون حمایت
دولتی غیرممکن میداند: سازمانهای دولتی باید جلوی ناشرانی را که حاضر نیستند حق
هیچکسی را رعایت کنند بگیرند. پروانه انتشاراتیشان را لغو کنند یا هر برخورد بازدارنده
دیگری انجام دهند. باید برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بین انتشاراتیای که به
وجهه جهانی ایران در بازار نشر فکر میکند با دیگر ناشری که به این موضوع اهمیت نمیدهد
تفاوت وجود داشته باشد.
مدیر داخلی انتشارات ققنوس باور دارد: ما خیلی نمیتوانیم
با این وضع ادامه دهیم و احتمالاً باید تا چند سال آینده حق تکثیر را بپذیریم و
بپردازیم. اینکه انتشارات ما از الان به این فکر افتاده و حق تکثیر کتابهایی را
که چاپ میکند میپردازد نوعی آیندهنگری است.