اعتماد: روز پنجشنبه در صفحه ۱۵ روزنامه اعتماد یادداشتی از دکتر حسن اسلامیاردکانی منتشر شد با عنوان «خانهتکانی زبان». این استاد و پژوهشگر فلسفه، در این نوشته موجز و خواندنی با اشاره به شروع سال جدید و سنت نیکوی خانهتکانی در میان ایرانیان تاکید کرده که چه خوب است، این خانهتکانی صرفاً در حد اسباب و اثاثیه باقی نماند و هر یک از ما تلاش کنیم زبان خودمان را نیز از ناپاکیها و آلودگیها بپیراییم و در سال جدید بکوشیم «زبانمان را تازه و شاداب کنیم و زبان تازه، پیراسته و نونواری به کار گیریم و با مردمان به نیکی و زیبایی سخن بگوییم».
این روزها مشغول مطالعه کتاب «باور دینی و فضیلت فکری» (نشر هرمس) نوشته دوست فاضلم امیرحسین خداپرست هستم. این کتاب درباره اخلاق باور دینی در تلاقی سه حوزه اخلاق، معرفتشناسی و فلسفه دین به مدد آرای لیندا زگزبسکی، فیلسوف معاصر امریکایی است. روشن است یکی از مباحث اصلی این کتاب، بحث از اخلاق باور است و در نتیجه در بخشهای قابل توجهی از آن به نحو دقیق و جدی به بحث اخلاق باور و دیدگاههای مختلفی که در این زمینه مطرح شده، پرداخته است. دو سال پیش (۶ اسفند ۹۶) در همین ستون (فلسفه در خیابان) در یادداشتی با عنوان «به باورهایت اهمیت بده» به موضوع «اخلاق باور» و اهمیت آن اشاره کردم و نوشتم: «انسانها همانطور که از نظر اخلاقی حق ندارند هر عملی را انجام دهند یا هر حرفی را بزنند، در حیطه باورها نیز مسوولند». معنای این مسوولیت و پیچیدگیهای تعهد به آن را میتوان از منظر فیلسوفان مختلف در کتاب «باور دینی و فضیلت فکری» مورد مطالعه قرار داد.
اما ربط این بحث (اخلاق باور) به یادداشت دکتر اسلامی که سخن را با آن آغاز کردم، چیست؟ در واقع با اشاره به بحث اخلاق باور میخواستم در کنار اهمیت خانهتکانی زبان، به ضرورت و اهمیت خانهتکانی باورها برسم. به عبارت دیگر، همچنان که شایسته و بایسته است، ما علاوه بر پیراستن محیط زندگی، به پاکیزگی زبانی که در گفتارها و نوشتارهای روزمره (اعم از نظرات و پیامکهایی که در شبکههای اجتماعی برای هم مینویسیم و ارسال میکنیم)، اهمیت دهیم، متوجه باورها و عقاید و افکار خودمان هم باشیم.
البته همانطور که امیرحسین در کتاب مذکور به نقل از فیلسوفانی چون ویلیام جیمز و الوین پلنتینگا و دیگران نشان داده، یافتن شواهد و قرائن مستدل برای همه باورها آن طور که مهمترین مطرحکننده بحث اخلاق باور (ویلیام کلیفورد، ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی ۱۸۴۵-۱۸۷۹) مدنظر داشته، نه فقط کار سادهای نیست، بلکه چه بسا محال باشد. اما این امر ما را از وظیفه و مسوولیتی که نسبت به باورهایمان و مهمتر از آن نسبت به فرآیندهای باورآوری در خودمان و دیگران داریم، خلاص نمیکند. دلیل اصلی این ادعا هم همانطور که کلیفورد در مقاله مشهورش (اخلاق باور، ۱۸۷۷) نشان میدهد، پیامدهایی است که یک باور میتواند در بر داشته باشد. او در آن مقاله مثال کشتیبانی را میزند که بر اساس این باور ناسنجیده که کشتیاش سالم است، دهها نفر را به وسط دریا میبرد، در حالی که اگر باور او غلط و کشتی خراب باشد، پیامد ناگوار آن مرگ یا آسیب دیدن دهها آدم و غرق شدن آنهاست. ممکن است این مثال فرضی به نظر برسد، اما با دقت در بسیاری از خطاهای عمدی یا سهوی خودمان و دیگران در مییابیم که منشأ بسیاری از آنها باورهای غلط یا لااقل ناسنجیده و فکر نشده است؛ خطاهایی که متاسفانه گاه پیامدهایی جبرانناپذیر و دردناک در پی دارند. بنابراین برای پرهیز از این خطرات بازبینی و بازنگری در باورها و فرآیندهای باورآوری ضرورت مییابد.
یعنی بد نیست (و ای بسا واجب است) دستکم سالی یکبار، با شروع سال جدید از فرصت ارزشمند تعطیلات نوروز استفاده کنیم و لحظاتی را به این بیندیشیم که باورهای ما نسبت به خودمان، دیگران، جهان، سیاست، اجتماع و ... چیست، از کجا آمده و چه مبنایی دارد؟ آیا ما برای افکارمان نسبت به چیزهای مختلف، شواهد و قرائن عقلپسندی داریم و حداقلی از اعتبار آنها را سنجیدهایم؟ آیا این باورها را از راههای قابل اعتمادی به دست آوردهایم؟ آیا منابع و مراجعی که این باورها را- اعم از آنکه در مورد خودمان باشد یا در مورد دیگران یا در مورد وضعی از اوضاع جهان- در ما پدید آوردهاند، میشناسیم و آنها را راستیآزمایی کردهایم؟ پیامد(های) این باورها برای خودمان و دیگران چیست؟ خانهتکانی باورها ولو محدود به ما کمک میکند تا تصمیمات سنجیدهتری بگیریم و احیاناً در زندگی تساهل و رواداری بیشتری با خودمان و جهان به خرج دهیم.