اطلاعات: از وجوه فرهنگی ایرانیان در طول تاریخ، ادب و مهربانی، رعایت حال دیگران و صداقت بوده است، اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر در برخی از هموطنان ما متأسفانه روندی در جهت معکوس در حال شکلگیری است و خودخواهی و منفعت طلبی در شئون گوناگون زندگی آنان رسوخ کرده است.
برای نمونه، در طول سالها که در کمیسیونهای پزشکی قانونی به عنوان کارشناس روان پزشکی حضور داشتهام، به روشنی شاهد افزایش دادخواستها برای فسخ معاملات مربوط به زمین و مسکن، تحت عنوان «اختلال حواس» یا «اختلال روانی در فروشنده» بودهام.
البته ممکن است شماری از این دعاوی بر مبنای واقعیت باشد، اما احتمالاً برخی موارد مرتبط است با افزایش فزاینده قیمت املاک، که البته انعکاسی از تورم فزاینده در سالهای اخیر است، ارتباط دارد. فروشنده که در ابتداء فکر میکرده معامله خوبی انجام داده است، به زودی در مییابد که قیمت ملک فروخته شده به ناگهان افزایش یافته است و او با بهای آن نمیتواند ملک مشابهی را بخرد.
بنابراین عدهای از این افراد از سوی خانواده به عنوان مبتلا به اختلال حواس و از جمله بیماری آلزایمر یا مبتلا به جنون معرفی میشوند و میکوشند با توسل به تمارض و تجنن از طریق دادگاه معامله را فسخ کنند که در این موارد دادگاه نظر کارشناسی پزشکی قانونی را جویا و البته حقیقت آشکار میشود و این نمونهای از «نقش تورم در تضعیف اخلاقیات» است.
از نمونه های دیگر این است که مغازهدار کالایی را که پیش از گرانی خریده و وارد انبار مغازه شده است، به قیمت بالاتر میفروشد و استدلال می کند که «اگر بخواهم جنس جدید بخرم مجبورم به قیمت بالا بخرم.» او توجه نمیکند کالایی را که ارزان خریده است، اخلاقاً حق ندارد گرانتر بفروشد، اما اگر جنس را گرانتر خرید، آن وقت از نظر اخلاقی میتواند گرانتر بفروشد.
از نمونههای دیگر «تأثیر تورم بر اخلاق» آن است که در یک مجموعه ساختمانی، یکی دو نفر از مالکان واحدها به طمع میافتند که اگر زمین این مجموعه فروخته شود، باتوجه به تورم، قیمت بالایی خواهد داشت، بنابراین با اصرار زیاد، مالکان واحدهای دیگر را برای فروش جمعی مجموعه یادشده تحت فشار میگذارند و اگر کسانی نخواهند ملک خود را بفروشند، اقسام رفتارهای ایذایی و توهین و تهدید و تخریب را نسبت به آنان انجام میدهند و به این نکته توجه ندارند که حق مالکیت یک فرد را نمیتوان به دلیل نفع شخصی فرد دیگری نقض کرد.
بیتردید در موارد سه گانه یادشده، ضعف اخلاقی فرد مرتکب زمینه اصلی را تشکیل میدهد، اما عامل اقتصادی تورم هم به صورت عامل آشکارساز عمل میکند.
تورم میتواند سبب بحرانهای اخلاقی و ارزشی شود و از این رو تورم نه فقط بر زندگی مادی، بلکه بر زندگی معنوی انسانها هم آثار منفی دارد و رفع آن سبب پیشبرد اخلاقیات هم میشود.