چه ویژگی و حکمتی در آثار نویسندگانی چون چخوف، تولستوی و داستایفسکی دیده میشود که دهههاست در بسیاری از کشورهای جهان در صدر آثار ادبی قرار دارند و به طور پیوسته منتشر میشوند و با اقبال گسترده خوانندگان روبهرو هستند. و آثاری همهزمانی و همهمکانی شدهاند و این حکمت در شعر شاعران فارسیزبان همچون خیام، مولوی، حافظ، سعدی و فردوسی نیز نهفته است.
چرا نوشتههای چخوف چنین تاثیرگذار است؟ چخوف رسالت رهایی اجتماعی تولستوی را با تحلیل قلبی بشر که مختص داستایفسکی است به هم میآمیزد و پزشک روح و جسم انسانهاست و همین امر سبب شده است که آثار او امروزیترین و زندهترین آثار ادبی جهان باشد. در ایران هم نویسندگان و ادیبانی داشتهایم که از پزشکی به ادبیات آمدند و در ادبیات بسیار موفق شدند. چخوف هم از پزشکی به ادبیات و نویسندگی روی آورد. قصههای چخوف از مجموعهی اول با عنوان قصههای گوناگون در ۱۸۸۶ م. شامل قصههای کوتاه توصیفی و جاندار است آمیخته با طنز و شوخطبعی از زندگی کاسب و کارمندان اداری و مردم عادی و خصوصیتهای اخلاقی و روحی آنان. داستانهای چخوف یکی از گرانبهاترین اسناد ادبیات روس در ربع آخر قرن نوزدهم است و اگر میخواهیم روسیه را بشناسیم آثار ادبی این دوره را باید با دقت بخوانیم. داستانهای چخوف دارای وحدتی حیرتانگیزند. او در مقام یک متفکر روانشناس، بهترین الهامات خود را از دوران جوانی و نخستین سالهای پختگی خود میگیرد که مصادف با دورهی تیره و تاریک سلطنت الکساندر سوم و آغاز حکمروایی نیکولای دوم است. بهترین داستانهای چخوف جملگی از فضای آن عصر رنگ بدبینی گرفتهاند. چیزی که در آثار چخوف بیشتر به چشم میخورد ناچیزی زندگی روزمره است. این احساس به واقع مضمون اساسی داستانهای چخوف است.
ادراک چخوف از نظر داستانپردازی با موپاسان ـ نویسندهی فرانسوی که چخوف برایش ستایش فراوانی قائل بود ـ قابل قیاس است. چخوف با خندهای تلخ و سبک، عیوب اخلاقی زمان خود را به باد سرزنش میگیرد ولی در ته دلش باز به آینده امیدواری دارد.
در حدود هشتاد سال اخیر، آثار چخوف همواره در ایران ترجمه، منتشر و خوانده شده است. مجموعه آثار چخوف با ترجمههای گوناگون و به قلم مترجمان برجسته از زبانهای روسی، فرانسوی و انگلیسی به فارسی ترجمه شده است که تاکنون ۱/۸۴۰/۱۸۰ نسخه شمارگان آثار چخوف است که در ایران انتشار یافته است. نمایشنامهی باغ آلبالو با ۱۳۰ چاپ و ۱۹۵ هزار شمارگان از پرخوانندهترین آثار چخوف در ایران است که با چندین ترجمه در ایران منتشر شده و چندین بار نیز بر روی صحنه رفته است. این آخرین نمایشنامهی اوست که در سال مرگش انتشار یافت و مانند سایر نمایشنامههای او از حوادث برجسته و پیچ و خمهای داستانی خالی است و تنها حال روحی قهرمانان است که محیط تازهای پدید میآورد. در این نمایشنامه که چهار پرده دارد حادثهای روی نمیدهد و کشاکشی در کار نیست. بلکه بیشتر یک رشته مجلس است و فضایی که نویسنده آفریده بر حالت روانی خود شخصیتها مبتنی است.
نمایشنامهی «سه خواهر» با ۹۷ چاپ و شمارگان ۹۸۳۰۰ نسخه از بهترین نمایشنامههای چخوف است و هیچ یک از آثار این نویسنده، فقر و فلاکت روسیهی پایان قرن نوزدهم را به این خوبی نشان نمیدهد. نمایشنامهی سه خواهر، طرحی از تراژدی ملت روسیه است. در نمایشنامهی شما بارها لحن پیشگویانهی چخوف را دربارهی آیندهی روسیه میبینید. گواه آن این عبارت است: «چنین به نظر میآید که توفانی برخواهد خاست... توفانی که تنبلی و کاهلی، بیخیالی و ملال دیرپای حاکم بر روسیه را از میان خواهد برد. یک ربع قرن دیگر، همه کار خواهند کرد.»
با این که صد و ده سال از اجرای این نمایشنامه میگذرد بارها توسط کارگردانهای مختلف در جهان به روی صحنه رفته است. این نمایشنامه هم اکنون با برداشتی جدید از نویسنده و کارگردان ایرانی حمید امجد با عنوان «سه خواهر و دیگران» در تئاتر شهر تهران اجرا میشود. هیچیک از آثار چخوف مانند این نمایشنامه مذلت و مسکنت عظیم روسیه را در آخر قرن نوزدهم پیش چشم نمیآورد. سه خواهر که تا حدی از جاذبهی زنانه برخوردارند، در شهرستان کوچک و خاموش و ملالتباری به سر میبرند و با وجود اختلافهای فکری و روحی هدف مشترکی دارند و آن رفتن به مسکو و هرگز بازنگشتن به شهر کوچک خویش است. حمید امجد نمایشنامهی سه خواهر را تا حدودی بومی کرده است و ادای دین به چخوف و نقدی است بر پا گرفتنها، فراگیر شدنها و سیطرهی بیاخلاقیها در جامعهی امروز. ارجاع این نمایش به زندگی واقعی خود چخوف، دورانش و نخستین اجراهایش که در طراحی دکور و لباس و چهرهپردازی نمایش «سه خواهر و دیگران» حمید امجد نمود دارد.
«دایی وانیا» دیگر نمایشنامهی چخوف است که با ۶۱ چاپ و شمارگان ۴۸۷۵۰ نسخه از دیگر آثار معروف چخوف در ایران است. چخوف در این نمایشنامه به عالیترین و نابترین بیان در اندیشهی اصلی نمایشنامه خود میرسد، یعنی این اندیشه که باید نسبت به زندگی روزمره تمکین کرد.
«اتاق شمارهی ۶» که ۲۶ بار در ایران چاپ شده است و هر دو مترجم از زبان روسی به فارسی ترجمه کردهاند نزدیک به چهل هزار شمارگان داشته است. این داستان از قویترین داستانهای چخوف است و نویسنده در این اثر نشان میدهد که در طرز تفکر شهرستانیها مردی که استدلال کند و علاوه بر آن با دیوانگان همزبان شود ممکن نیست انسان طبیعی و بهنجاری باشد. چخوف در این داستان مهارت خود را در ترسیم ضعف روحی تدریجی یک پزشک نشان میدهد و در مواردی از جهت عمق تحلیلهای روانشناختی با داستایفسکی برابری میکند و با گفتوگوهایی که در داستان آورده آرزوهای خود را دربارهی آیندهی انسانهایی بدون بیمارستان و بدون زندان و فقط در جستوجوی حقیقت از زبان دیوانهای بیان میکند که این کار را قبلا در داستان «کشیش سیاهپوش» نیز کرده بود.
مرغ دریایی چخوف که اولین نمایشنامهی اوست و اولین پیروزی چخوف را در عالم تئاتر به همراه آورد چندین بار به فارسی ترجمه و منتشر و به روی صحنه رفته است.
مرغ دریایی با ۸۴ بار چاپ در شمارگان ۱۰۵۸۰۰ بعد از باغ آلبالو پرخوانندهترین آثار چخوف در ایران است. چخوف در این نمایشنامه از آرزوهایی سخن میگوید که بر اثر عدم تناسب با قدرت شخص هرگز برآورده نمیشود و موجب شکست و سرخوردگی او میگردد و این نکته در زندگی بسیاری از جوانان ایران و روسیه و دیگر کشورها به چشم میخورد. هنوز هم روحیهی مردمی که در مرغ دریایی وصف شده است در زمانهی ما جاری است. مردمی که پیوسته در نگرانی به سر میبرند. ولع تازهجویی دارند و از تحقق بخشیدن به رویاهای خود ناتوانند.
ایوانف با ۳۱ بار چاپ در شمارگان ۲۶۲۳۰ نسخه چندین بار در ایران به روی صحنه رفته است و هم اکنون به کارگردانی امیررضا کوهستانی و با بازی حسن معجونی، نگار جواهریان و ... در تهران به روی صحنه است. ایوانف نمونهی آدمی است غریق زندگی و همان بدبینی نویسنده که حال و هوای آن زمان را دارد، از آن احساس میشود. ایوانف نمونهی روشنفکر روانی روس است. ابدا دیوانه نیست ولی دچار عدم تعادلی است که چخوف پزشک در چند داستان دیگر نیز به آن پرداخته است از جمله «اتاق شمارهی ۶» و «کشیش سیاهپوش».
منتقدان آلمانی در مطبوعات آلمان دربارهی ایوانف کوهستانی نوشتهاند که «تجربهی دیدن ایرانیها که این گونه متن چخوف را بازی میکنند در خوابگاهی محقر روی مبل و تختخواب در حال گپ وگفت. بیهیچ صحنهآرایی، کاملا زنده، مسحورکننده، تغییر نور، رخت و لباسهای کتانی و نوارهای نورانی تصاویر صحنه را جادو میکردند. محیط زندگی بدگو، مصر و تحقیرکننده ایوانف را تجربه میکنیم. بیزاریاش را میفهمیم و برایاش میخواهیم که شاید به بیعملیاش تکانی بدهد. تحلیلی تیره و منفی از موقعیت که به هیچ وچه تنها به ایران مربوط نمیشود. (روزنامهی شرق، شمارهی ۲۶۵۶، دوشنبه ۲۵ مرداد، ۱۵ آگوست ۲۰۱۶، صفحهی ۱۴).
«بانو با سگ ملوس و چند داستان دیگر»، «دشمنان»، «زندگی من»، سه اثری است که بیش از ۱۲۰ بار با شمارگان دویست هزار نسخه منتشر شده است از آثار مشهور در ایران است و کتاب «مجموعه آثار چخوف» با ترجمهی سروژ استپانیان در ۲۰ سال اخیر که در ده جلد منتشر شده است شامل داستانهای کوتاه، نامهها، نمایشنامهها و مقالات چخوف است که برگزیدهی جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد و از زبان روسی به فارسی انتشار یافت و انتشار این مجموعه گام مهمی در چخوفشناسی در ایران است. سادگی مهمترین ویژگی آثار چخوف است که توانسته با مردم ارتباط برقرار کند. در آثار چخوف هرگز به حوادث شدید و هیجانانگیز برنمیخوریم. داستانها همه از یک سلسله اعمال و وقایع کوچک جاری تشکیل شده که از سادگی کامل برخوردار است و همین سادگی و صراحت موجب نفوذش در خوانندهی ایرانی شده است. چخوف با روشنبینی و دقت یک پزشک، اعمال و روحیه و زندگی روزانهی مردم را مورد مطالعه قرار میدهد که با خستگی، بیهودگی، تنهایی و ناامیدی به پایان میرسد و نمایشنامههایش نیز عاری از زرق و برق و جلال و شکوه است. تنها نکتههای غمانگیزی در آنها جای دارد که از زندگی سخت و خشونتبار و بیفرهنگی جامعهی روس در آخر قرن نوزده حکایت میکند. چخوف در این وضع غمانگیز پیوسته به یافتن راه گریز و نجات امیدوار و در انتظار روز موعودی است که مردم با کوشش و تلاش خود که او به آن ایمان راسخ دارد، بتوانند همهی موانع را از میان بردارد. چخوف نه تنها در ادبیات روسیه خالق سبکی تازه در شیوهی نمایشنامهنویسی و داستاننویسی شد بلکه الگوی بسیاری از نویسندگان، طنزنویسان و نمایشنامهنویسان ایران بوده و این سبک نیز پیروان فراوانی در کشور ما دارد.
چخوف توانسته است «موجود انسانی» را با تمام صفتها و خطاهایش نشان دهد و او به انسان احترام میگذاشت و در دل انسانهای فرهیخته رسوخ کرده و آثارش همه جا جاری و ساری است. چخوف هنر ویژهای دارد که غیرقابل تقلید است.
* معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب
** متن سخنرانی در مرکز فرهنگی چخوف مسکو در روز جمعه ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ (۹ سپتامبر ۲۰۱۶)