کد مطلب: ۹۰۹۷
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵

سرزمین ارابه‌ها

یاشار هدایی

ایران:
یکم:
معمولاً وقتی صحبت از کتاب و کتابخوانی می‌شود، رابطه‌ای دو سویه در اذهان شکل می‌گیرد که یک سوی آن کتاب و سویه دیگرش خواننده است. اما این رابطه دو سویه الگویی بسیار ساده و تقلیل یافته از فرآیندی به غایت پیچیده است که «کتاب خوانی» می نامیمش و اتفاقاً پایمان در آن می‌لنگد.
ما با کتاب، این یار مهربان چندان مهربان نیستیم. بخشی از این بی‌مهری را از زبان آمار و ارقام می‌شنویم اما آمار و ارقام نیز مبتنی بر همان رابطه دو سویه «خواننده-کتاب» است که فقط کمیت را می‌سنجد و چنانچه کیفیت قابل سنجش باشد، وضع کتابخوانی ما می‌تواند بدتر یا بهتر از آنچه آمار و ارقام می‌گوید باشد.
خواندن فرآیندی چند وجهی و پیچیده است که چیستی، چرایی و چگونگی‌اش قابل بحث است.
از منظر چیستی، خواندن یک عادت است که باید اکتساب شود و یک مهارت است که می‌بایست آموخته گردد.
اینکه چرا باید خواند؛ انگیزه‌های مختلفی از لذت گرفته تا اجبار را شامل می‌شود. اگر چه دوام خواندن در گرو این است که دست کم نخستین تجربه‌های خواندن با لذت همراه باشد.  اما چگونگی خواندن یا کیفیت مطالعه موضوعی است که رابطه ساده شده و تقلیل یافته «خواننده-کتاب» را بدل به فرآیندی پیچیده و چند وجهی می‌کند.
 دوم:
خواندن بدون کیفیت مطلوب حتی اگر با قوی‌ترین انگیزه‌ها نیز آغاز شده باشد متوقف خواهد شد و برعکس چنانچه کیفیتی مطلوب داشته باشد؛ به تعبیر بزرگی «از» خواهد داشت اما «تا» نه (۱)
در کیفیت مطلوب خواندن علاوه بر عنصر «علاقه» دو عنصر «آگاهی» و «انتخاب» نیز دخیل‌اند. آگاهی از موضوعی که به‌دنبالش در میان کتاب‌ها پرسه می‌زنیم و آگاهی از روش‌های خواندن و انتخاب آنچه برای خواندن برمی‌گزینیم و... همگی نقشی تعیین‌کننده در کیفیت خواندن دارند.
از این‌رو مطالعه خوانش صرف نیست بلکه کنشی هدفمند و آگاهانه است که شامل دیدن، شنیدن، تجربه کردن، پرسیدن و پاسخ یافتن می‌شود.
دخالت عناصر آگاهی و انتخاب در امر خواندن دو موضوع دیگر را در ارتباط خواننده و کتاب مطرح می‌کند: «کتابخانه» و «کتابداری»
 سوم:
نهاد کتابخانه می‌تواند یک بازوی قدرتمند در افزایش کیفیت خواندن باشد.
امروزه هجوم سیل آسا و بلاوقفه داده‌ها در فضای مجازی این توهم را رونق بخشیده است که دیگر نیاز به نهاد دیرپای کتابخانه مثل گذشته مطرح نیست. شاید در شرایطی که هرکس در گوشی همراه خود چند صد کتاب را حمل می‌کند این تلقی نه یک توهم، که واقعیت به نظر برسد. اما چنین نیست زیرا این طرز نگاه معلول نگاهی به کتابخانه است که آن را صرفاً «انبار کتاب» تلقی می‌کند؛ چندان که در یک گوشی همراه هم می‌توان کتاب انبار کرد.
نهاد کتابخانه امروز در سیر تاریخی خود نه انبار کتاب، که موجودی زنده و پویا ارزیابی می‌شود که خدماتش به مراجعه‌کنندگان دایره‌ای وسیع‌تر از ارائه کتاب را شامل می‌شود.
از این‌رو مطالعه در دنیای مجازی خود قالبی دیگر از همان محتوای ساده و تقلیل یافته «خواننده-کتاب» است.
این رابطه ساده و بسیط تنها به مدد وجود نهادی چون کتابخانه تغییر و تحول می‌یابد.
بنابراین همان گونه که کتاب خواندن امری اکتسابی و مهارتی آموختنی است؛ رجوع به کتابخانه نیز چنین است.
 چهارم:
ارتباط چند وجهی و غیر بسیط خواننده با کتاب از طریق کتابخانه و به مدد وجود «کتابدار» میسر می‌شود. کتابدار در راستای ایفای چنین نقش فاخری است که می‌تواند بر کیفیت خواندن اثری مطلوب بگذارد. بیهوده نیست که کتابخانه‌های عمومی را «دانشگاهی برای همه» دانسته‌اند.
شاید وظیفه ایجاد پیوند بین خواننده و کتاب برای کتابدار وظیفه‌ای سهل تلقی شود اما کتابداری در معنای وسیع امروزی‌اش حرفه‌ای است به غایت دشوار که نه هر کتابداری را یارای تحمل آن و نه هر استادی را توان تربیت کتابدار است. چندان که بیش از چهار دهه پیش از این، بانوی کتابداری ایران-نوش آفرین انصاری- در نوشته‌ای تحت این عنوان که «چرا ما رانگاناتان (۲) نداریم؟» دست به دامان دنیای خیال شد و چنین نوشت:
«اگر رانگاناتان نداریم لابد نیاز به رانگاناتان نداریم یا در مسیری قرار نداریم که رانگاناتان آفرین یا خیلی چیزهای دیگر آفرین باشد... ولی رفتن در دنیای خیال که گناه نیست... دنیایی که از دنیای واقعی بسیار دور است... ولی بدون آن نمی‌توان زیست و اگر دنیای خیال را خوب بسازیم چه بسا که در جهان واقعی بدان برسیم» (۳)
شاید امروز به مدد خوب ساخته شدن دنیای خیال توسط نام آوران عرصه کتاب و کتابداری، در عالم واقع جایگاهی به مراتب رفیع‌تر از دهه‌های پیشین داشته باشیم ولی این به معنای پایان کار نیست. همچنان باید دنیای خیال را به بهترین وجه ساخت و به انتظارثمر در عالم واقع نشست.
قصه پر غصه کتاب و کتابخوانی را همچنان می‌توان دردنیای خیال بدل به قصه‌ای شاد و بهجت‌زا کرد. مثلاً می‌توان با این شعر همنوا شدکه:
«کدام کشتی چون کتاب است
که ما را تا سرزمین‌های دوردست ببرد
وکدام گله از اسبان تیزتک
چون صفحه‌ای از یک شعر پرشور می‌تازد
این سفررا بی‌چیزترین کس می‌تواند
بی هیچ هزینه‌ای برود
چه کم خرج است ارابه‌ای
که روح انسان را حمل می‌کند»(۴)
می‌توان عنوان «ارابه» را ازاین شعر وام گرفت و کتابخانه‌ها را «سرزمین ارابه‌ها» خواند و همگان را برای سفر به این سرزمین پرخیر و برکت صلا داد.
پی‌نوشت:
۱-تعبیری از حافظیان رضوی در کتاب «مطالعات خواندن» / به کوشش دکتر داریوش مطلبی/ ناشر: خانه کتاب/ صفحه ۲۲۶
۲- کتابدار معروف هندی (۱۹۷۲-۱۸۹۲)
۳- «کتاب، کتابداری و کتاب پژوهی در نوشته‌های نوش آفرین انصاری»/به کوشش علی بوذری/ناشر: خانه کتاب/صفحه ۷۹
۴-شعری از امیلی دیکنسون (۱۹۸۶-۱۸۳۰)

 

 

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST