کد مطلب: ۹۷۷۶
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵

زنی که رویاهایش را می‌نوشت (۶)

شیرین (کبری) معصومی

دیدن دهلی برای هر کسی که بخواهد آن را ببیند و علاقمند به آثار تاریخی و تنوع فرهنگی باشد شاید هفته‌ها زمان ببرد. توریست‌ها معمولاً از چند جای بسیار مشهور بیشتر بازدید نمی‌کنند مثل آرامگاه همایون و قطب منار ومسجد جامع و لوتوس تمپل و چند معبد متعلق به شاخه‌های مختلف مذهبی و یا در نهایت موزه و یادبود گاندی. اما برای کسی که بخواهد تمامی تاریخ این شهررا که یکی از کهن‌ترین شهرهای مسکون جهان است، ورق بزند روزهای بسیار لازم است. اقتصاد رو به رشد خیره کننده هند نیز باعث شده در چند سال اخیر چهره شهرهای بزرگ هند به سرعت در حال تغییر باشد و همچنانکه مراکز مدرن فرهنگی و تفریحی بسیاری تأسیس شده‌اند در کنار آن تبلیغ مصرف گرایی نیز باعث شده فروشگاههای بسیار بزرگ نیز در سراسر شهرهای بزرگ و به خصوص دهلی که مرکز هند است پدیدار شود. مراکز خرید مدرنی که به تدریج چهره سنتی هند را محو خواهند کرد و شکاف طبقاتی عظیم را در هند برجسته‌تر می‌کنند.

شاید برای انسان امروزی کمی عجیب باشد که نظام طبقاتی اجتماعی هنوز در هند پابرجاست. نظامی که قدمت هزاران ساله دارد و انسانهای نخبه و فرودست جامعه را همچنان با برچسب برهمن و دالیت از هم جدا می‌کند. همین موضوع منجر به نابرابریهای اجتماعی بسیاری است که اکنون در شهرها با توجه به امکان تحصیلاتی که برای همه اقشار جامعه فراهم است کمرنگ‌تر و در شهرهای کوچکتر و به تبع آن روستاها بسیار پررنگ‌تر می‌باشد.

اگر چه رسم ساتی (سوزاندن زن بیوه همراه با جسد شوهر) در هند اکنون ممنوع است اما رسوم عجیب و غریبتری که زن را شهروند درجه دوم و موجودی که هویتش وابسته به مرد است می‌دانند همچنان در هند وجود دارد. باید بگویم که این موضوع فقط شامل هند نیست بلکه در فرهنگ اغلب کشورهای شرقی به اشکال گوناگون وجود دارد. در هند اما در میان جامعه تحصیلکردگان تلاش‌هایی قابل تحسین برای زدودن این نابرابریها در حال انجام است که با تلاش‌های جمعیت‌های فعال در امور زنان قوانین مرتبط به این موضوع نیز به تصویب مجلس و ادارات دولتی نیز رسیده است.

در کنار همه اینها تاریخ هند و به خصوص تاریخ شهر دهلی نیز همواره برایم جذابیت داشته است هنوز هم با گذشت این همه سال از اقامتم در هند باز هم آثاری تاریخی برای دیدن در شهر دهلی کشف می‌کنم

در مطلب مربوط به زبان فارسی گفتم که دهلی جزو نخستین شهرهایی در هند بود که زبان فارسی در آن رواج پیدا کرد. دهلی جزو شهرهایی است که از ادوار گذشته تا به امروز همیشه محل سکونت بوده است. باید بگویم شهرها در دوران باستان با تعاریف شهرهای امروزی قدری متفاوت هستند. شهرها در حقیقت مناطقی بودند با جمعیتی کمی بیشتر از روستاها که در آن علاوه بر کشاورزی، تجارت و بازرگانی هم رواج داشت. پس وقتی از یک شهر باستانی سخن می گوییم مساحتی بسیار بسیار کوچکتر در قیاس با شهرهای کوچک امروزی مد نظر ماست. همچنین حاکمان شهرها برای محافظت شهر در برابر دشمن غالباً شهر را با قلعه‌ای محصور می‌ساختند و داخل شهر علاوه بر عمارت شاهی، معابد و یا سایر اماکن عمومی هم ساخته می‌شد.

در هر صورت قدمت این شهر به اساطیر هند می‌رسد که با شهر ایندرا پراستا که در حماسه مهابهاراتا از آن به دفعات نام برده شده است مطابقت دارد. اینجا باید توضیح بدهم که مهابهارتا مجموعه‌ای از اساطیر هند است که که حدود صد هزار بیت دارد و تاریخ تمدن هند را بازگو می‌کند و آن را شاهنامه هند نیز می‌خوانند.

فارغ از گذشته اساطیری، اولین باری که این شهر به طور رسمی به عنوان محل سکونت ثبت شده است مربوط به سال ۷۳۶ میلادی است که خاندانی از طبقه راجپوتها این شهر را به عنوان پایتخت برگزید که طبعاً این شهر داخل قلعه بود. پس از بارها دست به دست شدن قلعه توسط حاکمان مختلفی از طبقه راجپوت، در نهایت با شکست آخرین حاکم راجپوت از سلطان محمد غوری - که پریتوی راج نام داشت - شهر دهلی به دست مسلمانان افتاد. وقتی قطب الدین ایبک از سرداران سلطان محمد به فرمانروایی دهلی رسید، وی دستور داد قلعه راجپوتها را تخریب کردند و از سنگهای آن برای ساخت قلعه جدید استفاده کردند. خرابه‌های اولین قلعه اکنون در منطقه "مهرولی" در جنوب دهلی باقی مانده است. پس بنابر این دومین شهر دهلی توسط سلطان محمد ایبک تأسیس شد که اکنون آثار باقیمانده آن در کنار اثر تاریخی قطب منار به چشم می‌خورد.

اولین باری که قطب منار را دیدم محو حجاریهایی شدم که بسیار هنرمندانه و استادانه بر روی سنگها به چشم می‌خورد. ساختن منار در قدیم کاربردهای زیادی داشته است از جمله کاربردهای آن نماد پیروزی بوده است. قطب الدین ایبک هم به همین دلیل این مناره بلند را برپا کرد. این مناره جزو بلندترین مناره‌های جهان است که بر روی آن علاوه بر کتیبه‌های مختلف حاوی آیات قرآنی و نام قطب الدین ایبک و سایر امرا حک شده است. این منار به پنج طبقه تقسیم می‌شود که در فاصله هر دو طبقه، ایوان مدوری وجود دارد که مانند کمربندی منار را دربر گرفته است. این ایوانها در نگهداری وزن طبقات فوقانی نقش موثری دارند که در بناهای دیگر آن دوران چنین چیزی مشاهده نمی‌شود. مجموعه قطب منار شامل یک مناره بلند، مسجد قوه الاسلام و آرامگاه سلطان شمس الدین التتمش، آرامگاه علاء الدین خلجی، آرامگاه یکی از بزرگان تصوف به نام امام ضامن، مدرسه علاءالدین و یک مناره ناتمام است که توسط علاء الدین خلجی ساخته شده است.

علاء الدین خلجی از پادشاهان سلسله سلطنت غلامان دهلی می‌باشد که بناهایی را به این مجموعه افزوده است. قطب منار با مرگ قطب الدین ایبک نیمه کاره ماند و بعدها داماد او که سلطان بعدی شد یعنی شمس الدین التتمش به اتمام آن اقدام کرد. قبلاً بازدید کنندگان می‌توانستند از پله‌های داخل منار بالا بروند ولی پس از سقوط و یا خودکشی چند نفر از بالای منار درب این منار به روی گردشگران بسته شد. مسجد قوه الاسلام که در این مجموعه قرار دارد نخستین عبادتگاه مسلمانان در هند می‌باشد. سلطان قطب الدین پس از تصرف دهلی دستور تخریب معابد مذهب جین و مذهب هندو را داد. نوشته‌اند که بیست و هفت معبد تخریب شدند و سنگ‌های آن‌ها برای ساخت این مسجد به کار رفت. بنابر این وقتی به آثار باقی مانده از این مسجد بر می‌خوریم در روی اغلب ستونها تندیس خدایان مختلف هندو را می‌توانیم مشاهده کنیم که صورت‌های آن‌ها از بین رفته است. اغلب سرستونهای این مسجد هم دارای تندیسهایی از الهه‌ها می‌باشند. سقف برخی از قسمتهای مسجد که باقی مانده است بسیار شگفت انگیز

است. تخته سنگهای عظیم بدون استفاده از هیچ گونه مصالحی کنار یکدیگر جفت شده‌اند و بر روی ستونهای سنگی حجاری شده قرار گرفته‌اند. سازه دیگری نیز در داخل این مجموعه جلب توجه می‌کند و آن ستون فلزی بلندی است که از نوعی آلیاژ ناشناخته ساخته شده است. این آلیاژ هرگز زنگ نمی‌زند، رنگ عوض نمی‌کند و فرسوده نمی‌شود. خیلی جالب است که این ستون در زمانی ساخته شده که ایران و هند در دوران باستان با هم روابط گرم و صمیمانه‌ای داشته‌اند یعنی در دوران ساسانیان. با توجه به این که سنگهای معابد تخریب شده برای ساخت مسجد به کار رفته، طبعاً این ستون هم که قبلاً به احترام ویشنو یکی از خدایان بزرگ هندوها در مقابل معبد وی قرار داشته به حیاط مسجد منتقل شده است. مردم هند معتقدند اگر کسی بتواند دستانش را از پشت دور این ستون حلقه کند به آرزویش می‌رسد. اما امروزه با وجود نرده‌هایی که دور این ستون قرار داده‌اند به بازدید کنندگان اجازه امتحان این کار را نمی‌دهند. من فقط در یک فیلم با بازی آمیتاب باچان که آنهم از تلویزیون خودمان پخش می‌شد دیدم که او موفق به این کار شد آن هم شاید حقه و کلک سینمایی بوده باشد. روی این ستون هم کتیبه‌ای به خط سانسکریت نوشته شده است که نام پادشاهی به نام امپراطور چاندرا گوپتا بر آن نقش بسته است.

در بخش ورودی مسجد که با عنوان دروازه علایی - منسوب به علاء الدین خلجی - نامیده می‌شود گنبد کوتاهی بر روی در ورودی قرار گرفته است که آن هم بدون استفاده از مصالح برپا شده و از داخل حاوی حجاریهای بسیار بدیع و زیابیی است. گنبد بر روی ستونهای بسیار زیبای حجاری شده قرار گرفته است. با وجود این که قسمت اعظم مسقف مسجد تخریب شده اما هنوز هم بسیار زیبا و جذاب است. مجموعه قطب منار در قسمت جنوب دهلی قرار گرفته است که در زمان سلطنت غلامان این بخش از شهر کنونی دهلی پایتخت بوده است. منار از دور در میان درختان سر سبز و زیبا جلوه و شکوه خاصی دارد.

سومین باری که دهلی به عنوان پایتخت قرار گرفت و مکان آن از این منطقه دوباره تغییر کرد در زمان حکومت خلجیان بود که در واقع دومین دوره سلطنت غلامان ترک تبار به شمار می‌روند. علاء الدین خلجی دومين شهر دهلي را در سال ۱۳۰۳ میلادی بنا نهاد. امروزه این منطقه شامل آثار قلعه‌ای در درون شهر دهلی نو است که به نام سیری فورت یا قلعه سیری شناخته می‌شود. یک منطقه تاریخی به نام حوض خاص شامل مجموعه آرامگاهها و مدارس و دریاچه‌ای کوچک از آن شهر باقی مانده است

مجموعه حوض خاص طبق نوشته ابن بطوطه جهانگرد مشهور مغربی، تفرجگاه مردم دهلی بوده است. این دریاچه که ابتدا به فرمان علاء الدین خلجی ساخته شده بود حوض علایی نام داشت اما در دوره سلطنت فیروز شاه تغلق این دریاچه لایروبی شد و کانالهای ورودی آن که مسدود شده بود پاکسازی کرد و بعد از آن نام حوض خاص (خاص به معنای سلطنتی) نامیده شد. فیروز شاه در این مجموعه مدرسه‌ای نیز ساخت و تلاش داشت کانون علم را همانند بغداد آن دوران در هند برپا کند. آثار باقیمانده از این مدرسه که مشرف بر دریاچه است در کنار تالارهای بزرگ سنگی قرار دارد. این تالارها شامل گنبدهایی سنگی بزرگی است که بر روی ستونهایی سنگی قرار گرفته‌اند. در قسمت برج شمالی مدرسه مسجد کوچکی قرار دارد که شامل سه اتاق کوچک می‌باشد. آرامگاه فیروز شاه تغلق نیز در

این مجموعه قرار دارد. در قسمتهای بعدی درباره مکانهای بعدی شهر دهلی مفصلتر صحبت خواهم کرد.

 

6

5

4

3

2

c

0/700
send to friend
نظرات 6
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    شمس الدین مرادی یکشنبه 22 اسفند 1395
    بسیارلذت بخش بود و هنگامی که دهلی را دیده باشید این نوشته برایتان ملموس و قابل تامل تر خواهد بود. ممنون از خانم دکترمعصومی .
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    حبیبه محمدی یکشنبه 22 اسفند 1395
    سلام شیرین خانم خیلی عالی بیان میکنید. من که تصور میکنم در حین خوندن این جاها رو که میگویید تو ذهنم میبینم. به امید ادامه ی نوشته هاتون. موفق باشید
  • 1
    0
    پاسخ به این نظر
    کمالی دوشنبه 23 اسفند 1395
    خیلی جذاب بود.موفق باشید
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    اکرم جمعه 11 فروردین 1396
    مثل همیشه عالی. مشتاقانه منتظر بقیه اش هستم
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    لیلا جمعه 11 فروردین 1396
    توصیفات زیبا،اطلاعات مفید و بیان پیشینه تاریخی و فرهنگی با بهره گیری از بیانی زیبا خواننده را به سفر به این کشور زیبا تشویق می کند
  • 2
    0
    پاسخ به این نظر
    خواهرت شنبه 3 تیر 1396
    امیدوارم بتونم از نزدیک همه رو ببینم موفق باشی عزیز دلم
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST