کد مطلب: ۱۲۲۹۲
تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۷

در روز بزرگ

در روز بزرگ، تنها

آن‌که بی‌شمار سوزن خورده است، می‌خندد

تنها خورشید.

روزی بزرگ، در اصالت ما، دست می‌برد

تا، سوزن سوزن، به ماش باز دهد

ما، در یک گفتگوی معمولی روزانه، بر سر خود

ناگهان خبردار می‌شویم

از تاجی از هوا

پی می‌بریم حرکات بی‌خودانه دست‌هامان، هنگام گفتگو

نامه‌هایی از هوا را توشیح کرده است،

نخوانده، توشیح کرده است

شاید در یکی از نامه‌ها، به عشق، معترف شده باشیم

یا به قتل،

و شاید از این روست که بی‌دلیل، دوست داشته

یا تبعید می‌شویم

ما که زادگاه، وطن، قلمرومان، چارپایه‌ای کوتاه است،

در دم تبعید، کشیدن چارپایه

در دم خفقان

بدانیم پادشاه هوائیم، پادشاه هوائیم

 

بیژن الهی

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST