کد مطلب: ۲۹۹۸۳
تاریخ انتشار: شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱

چقدر آمده‌اند از کجا به صحن و سرایت!

ایسنا:

چقدر آمده‌اند از کجا به  صحن و سرایت!
چه رازهای نهفته که گفته‌اند برایت!
چقدر ناله و زاری! چقدر روز شماری!
چقدر شیون و غوغا  که ریختند به پایت!
تو چشم بستی و بغض هزار سال تماشا
حریر خون دل آویخته است از مژه‌هایت
تو بسته‌ای چمدان سفر به عرش و مریدان
چه دست‌ها که رساندند تا ضریح طلایت
تو پر کشیدی از این گنبد و مناره و ایوان
نشسته‌اند فقیهان، کبوترانه به جایت
خوشا شکایت عریان  در آن رواق و شبستان
مفرح است سکوتت! بهاری است هوایت!
امام زاده عقل! ای  دلیل و حجت و برهان!
ببین به  پنجره فولاد بسته‌اند دعایت
تو ای شعور مسلم به رستگاری انسان
چقدر نقل و کرامت نوشته اند برایت!
حکیم عادل و عاقل! رفیق صبر ومدارا!
غریب نیستی اما غریب مانده صدایت
یک از هزار منم من که در رواق تو از غم
هزار تکه شدم در نگاه آینه‌هایت
هزار تکه سوالم، هزار آینه پرسش
کجاست راه نجاتی از این غریب سرایت؟

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST