شهرآرا: متون کلاسیک ادبیات فارسی، گنجینه مکتوبی است که پشتوانه زبان، فرهنگ، آیین و
باورهای مردم این سرزمین است. این متون با گذر از اعصار و قرون بسیار به ما رسیده
است و در این مسیر گاه دستخوش تغییراتی هم شده است. تغییراتی که به عمد یا سهو، حاصل فراموشی
یا فرمایشها و... بوده و در هر صورت و بههر دلیلی باعث شده است که نسخههای
متفاوتی از یک اثر واحد داشته باشیم. تصحیح متون کهن یکی از کارهای فنی، مهم و
قدیمی ادبی است و در این روند، مصحح بر اساس نسخ و متونی که در دست دارد، سعی میکند
نزدیکترین اثر به متن اصلی را که خالق آن ارائه کرده، آماده انتشار کند.
درباره اهمیت تصحیح، وضعیت آن در ایران و بهترین تصحیحهای
آثار مهم ادبیات ایران با
چند تن از استادان ادبیات فارسی گفتوگو کردهایم.
شناخت جامعه و تاریخ از طریق تصحیحهای مناسب
دکتر محمدرضا راشدمحصل، استاد پیشکسوت زبان و ادبیات
فارسی درباره اهمیت تصحیح متون کلاسیک میگوید: موضوعاتی که در گذشته اهمیت داشته
در متون کلاسیک آمده است؛ چه موضوعات اخلاقی، چه موضوعات اجتماعی و چه موارد دیگری
که به صورت پند و نصیحت است.
از این نظر تصحیح متون کلاسیک یکی از کارهای بسیار ضروری
است که باید انجام شود و تصحیح منقحی هم باید بشود که بتوانیم عوامل مختلف اجتماعی
را از مسیر آثار کلاسیک استخراج کنیم و در حقیقت یک جامعهشناسی درباره گذشته
داشته باشیم.
در بازار نشر، ناشران مختلف از آثار کهن ادبیات فارسی
تصحیحهای متفاوتی را عرضه میکنند و تشخیص بهترین تصحیحها برای عموم مخاطبان کار
آسانی نیست. این استاد دانشگاه در مورد چگونگی تشخیص تصحیح خوب توضیح میدهد:
تصحیح، مبتنی بر نسخهها و اطلاعات مصحح است. میتوانیم نسخههایی را که مصحح
استفاده کرده در کتاب ببینیم و تشخیص بدهیم که مهم است یا نه. این اهمیت دارد که
نسخههای استفادهشده نزدیکترین نسخ به زمان نویسنده یا شاعر باشد؛ اما غالبا
میزان اطلاعات مصحح را میشود از کارهای دیگری که انجام داده یا از مسیر اطلاعات یا
مدارکی که در زمینههای مختلف کسب کرده دریافت. اگر تصحیح بد انجام شود، هم از نظر
زبانی که در آن تاریخ بوده و هم در مورد مسائل و موضوعاتی که در آن اثر بحث شده با
کار ناقصی روبهرو خواهیم بود.
یکی از نظریاتی که در مورد ترجمه وجود دارد، این است که
با توجه به پویایی زبان و تغییراتی که در طول زمان در آن داریم، نیاز است که هر
چندسال یک بار، آثار مهم ادبیات جهان بازترجمه شود؛ اما آیا این رویکرد درباره
تصحیح هم باید صورت گیرد؟ پاسخ راشدمحصل به این پرسش منفی است. او خاطرنشان میکند:
در تصحیح فقط مجازیم همان کلماتی را که نویسنده یا شاعر به کار برده استفاده کنیم
و نمیتوانیم مانند ترجمه کلمات را به زبان امروزی برگردانیم. یک اثر کلاسیک ممکن
است با توجه به پیدا شدن نسخه یا اطلاعات جدید نیاز به تصحیح مجدد داشته باشد اما
تصحیح از نظر زبانی و تحولاتی که در زبان صورت میگیرد، نیست بلکه از نظر تطبیق
موضوعات با اصل نوشته است. ما تصحیحهای بسیار خوبی داریم که مربوط به چند دهه پیش
است اما اعتبار خودشان را حفظ کردهاند.
دستیابی به نسخههای تازه، کار سادهای نیست، زیرا
بسیاری از این نسخهها در کشورهای دیگر است که کار روی آنها را برای مصححان
ایرانی مشکل کرده است. این نکتهای است که مؤلف «نشانهشناسی ادبی در کاربرد قرآن
و حدیث» به آن اشاره میکند و یادآور میشود: بعضی از کشورها نسخههای کهن متون
فارسی را به ما نمیدهند و به نظر من این باعث شده است که وضعیت تصحیح ما خیلی
جالب نباشد.
از این عضو پیشین قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه
فردوسی مشهد میخواهیم که برای آگاهی مخاطبان و علاقهمندان به متون کلاسیک، نمونههایی
از بهترین تصحیحهای متون کهن فارسی را معرفی کند و او میگوید: حافظ تصحیحهای
زیادی دارد ولی هنوز اعتبار تصحیحهای قزوینی و غنی در جای خود باقی است. در مورد
سعدی بهترین تصحیح، تصحیح دکتر یوسفی است. مثنوی مولوی نیز هنوز برمبنای کار
نیکلسون اعتبار خودش را حفظ کرده است. در مورد بیهقی فکر میکنم هنوز کار دکتر
فیاض بسیار خوب است، البته تصحیح دکتر یاحقی و آقای سیدی هم خوب است. در مورد
فردوسی با توجه به اینکه دکتر خالقیمطلق آخرین تصحیح را انجام داده که بر مبنای
متون معتبر هم هست، هنوز نسخه مسکو اعتبار خودش را حفظ کرده است.
تعدادی از آثار حماسی ما هنوز تصحیح نشدهاند
«زبان فارسی از غنیترین زبانهای دنیاست. شاید هیچ
ادبیاتی را نتوانید پیدا کنید که در دنیا این همه دستنویس و نسخه خطی داشته باشد.
از هند بگیرید تا انگلستان و از مسکو تا پاکستان نسخههای خطی فارسی به بهترین شکل
نگهداری میشود.» این مقدمهای است که دکتر علیرضا قیامتی، پژوهشگر ادبیات در مورد
متون کهن فارسی میگوید و سپس اشارهای میکند به متون مهمی که هنوز تصحیح نشدهاند:
آثار عرفانی ما بهخصوص با حمایتهایی که بهویژه از طرف میراث مکتوب و پژوهشگاه
علوم انسانی صورت میگیرد، خوب تصحیح شدهاند. همچنین شاید نتوانیم برای آثاری مانند
شاهنامه و دیوان حافظ تا پیدا شدن نسخهای تازه محملی برای تصحیح مجدد پیدا بکنیم
و نیاز به تصحیح جدیدی نباشد اما بعضی از آثار کلاسیک ما هنوز تصحیح نشده است. ما
کتابی داریم به نام «نریماننامه» یا اثری به اسم «تهمینهنامه» که از حماسههای
ملی ماست و هنوز تصحیح نشده است.
او در مورد اهمیت تصحیح متون کهن میگوید: نسخههای خطی
نمایانگر و شالوده و بنیان فرهنگ ماست. درست است که ما هنوز بعد از هزار سال زبان
فردوسی را میدانیم، اما در قدیم شاعر یک نسخه مینوشته و این نسخه را به کاتب میداده
و شاید کاتب در رونویسی خطاهایی داشته است یا بعضی وقتها در متن دست میبرده است.
مثلا یکی میخواسته بگوید حافظ به فلان مذهب بوده یا تشخیص میداده که بیت یا غزلی
را حذف کند. برای اینکه به متن جامع و کاملی برسیم که مورد پذیرش همه باشد، نیاز داریم
که تصحیح کامل و جامعی داشته باشیم. از شاهنامه ۱۰۰۰ نسخه در کتابخانههای معتبر دنیا هست
که ۷۰ نسخه آن مربوط به پیش از قرن نهم
است. این ۷۰ نسخه معتبر تفاوتهایی با هم دارند.
خیلی مهم است که بدانیم فردوسی بعضی از ابیات کلیدی را گفته است یا نه. برای همین
باید متن واحد و جامعی داشته باشیم. تصحیح بد میتواند حتی اعتقادات یک شاعر یا
اندیشمند را مخدوش کند. آثار مهم ما مخاطبان زیادی دارد و اگر
حتی یک ذره در تصحیح اشتباه داشته باشیم، قطعا میتواند در باورها و اندیشهها و
شناخت ما از آنها تأثیر بگذارد. جامعه نخبگانی و دانشگاهی تا حدود زیادی درمورد
بهترین تصحیحها به اجماع رسیدهاند و میتوانند بهترین تصحیحها را تشخیص بدهند و
به جامعه معرفی کنند. این استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان خراسانرضوی
در معرفی بهترین تصحیحها بیان میکند: بوستان سعدی با تصحیح دکتر یوسفی، حافظ با
تصحیح قزوینی و غنی و بعد از آن تصحیح خانلری، شاهنامه با تصحیح دکتر خالقیمطلق و
همچنین نسخه مسکو بدون شک بهترین نسخهها هستند. در مورد مثنوی معنوی، تصحیح
نیکلسون قطعا بهترین است. منطقالطیر با تصحیح سیدصادق گوهری بسیار خوب و شایسته
است. کلیله و دمنه با تصحیح استاد مجتبی مینوی و سفرنامه ناصرخسرو با تصحیح دکتر
دبیرسیاقی بسیار معتبر هستند. کار دکتر یاحقی و آقای سیدی روی تاریخ بیهقی بسیار
قابل است؛ هرچند عدهای هنوز معتقدند تصحیح دکتر فیاض هم خوب است.
تصحیح بد از سکه میافتد
دکتر عباس خیرآبادی، عضو سابق هیئتعلمی دانشگاه آزاد
مشهد نیز تصحیح متون کهن را امری واجب میداند و یادآور میشود که نسخههای خطی
آثار بزرگان شعر و ادب فارسی که به ما رسیده است، عین و اصل کتاب نیست و نسخ مختلف
از یک اثر اختلافهای زیادی با هم دارند؛ بنابراین تصحیح متون میتواند بهترین و مطمئنترین
نمونه را از آنچه شاعر سروده است، در اختیار ما بگذارد. او میگوید: چون در آن
روزگار دستگاه چاپ وجود نداشت و کاتبان از روی هر کتابی که نوشته میشد، رونویسی
میکردند، خودبهخود غلطهایی در نسخهها راه پیدا میکرد. مثلا ممکن است کاتب یک
صفحه را جا میانداخته یا چیزی را که نمیفهمیده، رد میکرده یا در مواردی اگر طبع
شعری داشته، خودش هم چیزی به متن اصلی اضافه میکرده است. به همین دلیل کتابها پر
از غلط است یا با هم تفاوت دارند. فرض کنید اگر ۱۰۰ نسخه خطی از دیوان حافظ موجود باشد،
مطمئنا با هم اختلاف دارند و اختلافشان با هم کم نیست. تصحیح متون کلاسیک فن و دانشی
است که از عهده هر کسی برنمیآید. دکتر خیرآبادی که خود تصحیحی از دیوان حافظ با
عنوان «تحفه سخن حافظ» را با تکیه بر تصحیح قزوینی و غنی انجام داده است، در اینباره
خاطرنشان میکند: صرف اینکه کسی استاد دانشگاه باشد، نمیتواند دلیلی باشد که او
میتواند مصحح شود. مصحح باید تمام ویژگیهای سبکی دوره شاعر و دورههای بعد را
بداند و ویژگیهای نوشتاری را بشناسد تا بتواند تشخیص بدهد و بگوید کدام بهتر است
و بدون شک کتابی که تصحیح شده برای مخاطب بسیار بهتر است. مثالی بزنم؛ چاپهای
شاهنامه فردوسی در بازار فراوان است. مردم هم خیلی استقبال میکنند و برایشان مهم
نیست که فلان بیت فردوسی به چه صورتی است اما برای دانشگاهیان و برای کسانی که به صورت
آکادمیک کار میکنند، بسیار اهمیت دارد که بدانند کدام شعر درست است. البته تصحیح بد نمیتواند موردتوجه قرار بگیرد و خودبهخود از
سکه میافتد. از این استاد دانشگاه میخواهیم که بهترین تصحیحهای متون مشهور کهن فارسی
را از دید خودش معرفی کند. او با دکتر قیامتی همعقیده است و تصحیح دکتر خالقیمطلق
از شاهنامه را بهترین تصحیح از شاهکار فردوسی میداند و پس از آن شاهنامه مسکو را
معرفی میکند. درباره حافظ هر ۳ مصاحبهشونده این گزارش همنظر هستند و تصحیح قزوینی و غنی را
تصحیح خوبی میدانند؛ با این تبصره که دکتر خیرآبادی معتقد است تصحیح هوشنگ ابتهاج
از حافظ با عنوان «حافظ به سعی سایه» بهتر است. او همچنین آثار سعدی را با تصحیح
محمدعلی فروغی که با مقدمه بهاءالدین خرمشاهی است، بهترین تصحیح میداند. سفرنامه
ناصرخسرو را با تصحیح دکتر دبیرسیاقی و تاریخ بیهقی را با تصحیح مشترک دکتر یاحقی
و سیدمهدی سیدی، و نیز تصحیح دکتر فیاض و مثنوی معنوی را با نسخه نیکلسون توصیه میکند.