کد مطلب: ۹۷۲۶
تاریخ انتشار: یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵

یک استکان شعر نو

در آینه دوباره نمایان شد

با ابر گیسوانش در باد

باز آن سرود سرخ اناالحق

ورد زبان اوست

تو در نماز عشق چه خواندی؟

که سالهاست

بالای دار رفتی و این شحنه‌های پیر

از مرده‌ات هنوز

پرهیز می‌کنند  

نام تو را به رمز  

رندان سینه چاک نیشابور

در لحظه‌های مستی 

مستی و راستی 

آهسته زیر لب 

تکرار می‌کنند

وقتی تو  

روی چوبه‌ی دارت

خموش و مات 

بودی

ما  

انبوه کرکسان تماشا  

با شحنه‌های مأمور

مامورهای معذور

همسان و همسکوت ماندیم

خاکستر تو را

باد سحرگهان

هر جا که برد

مردی ز خاک رویید

در کوچه باغ‌های نیشابور  

مستان نیم شب به ترنم

آوازهای سرخ تو را باز

ترجیع وار زمزمه کردند

نامت هنوز ورد زبان‌هاست

 

محمدرضا شفیعی‌کدکنی


 

کلید واژه ها: محمدرضا شفیعی‌کدکنی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST