کد مطلب: ۹۷۷۸
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵

یک استکان شعر

کنون رؤیای ما باغی است
بن هر جاده‌اش میعادگاهی خرم و خوش بو
سر هر شاخه‌اش گلبرگ‌های نازک لبخند
به ساق هر درختش یادگاری‌ها
و با هر یادگاری نقش یک سوگند
کنون رؤیای ما باغی است
زمین اما فراوان دارد اینسان باغ
که برگ هر درختش صدمه‌ی دیدارها برده است
که ساق هر درختش نشتر سوگندها خورده است

کنون رویای ما باغی است
بن هر جاده‌اش میعادگاهی خرم و خوش ، لیک
بیا رسم قدیم یادگاری را براندازیم
و دل را خوش نداریم از خراش ساقه‌ای میرا
بیا تا یادگار عشق آتش ریشه‌ی خود را
به سنگ سرخ دل با خنجر پیوند بتراشیم
که باران فریبش نسترد هرگز
که توفان زمانش نفکند از پا
که باشد ریشه‌ی پیمان ما در سینه‌ی ما زنده تا باشیم.

منوچهرآتشی

 

کلید واژه ها: منوچهر آتشی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST